تصورات غلط در دنیای کارآفرینی

کمتر حوزه ای در دنیا وجود دارد که از شر افسانه ها و تصورات غلط جان سالم به در برده باشد. کافی است کمی با دقت زندگی روزمره مان را زیر ذره بین ببریم تا کلی از این مقال ها پیدا کنیم. از دنیای آشپزی گرفته تا شیوه مطالعه برای امتحانات مهم، همه و همه درگیر برخی باورهای غلط هستند. نکته جالب اینکه چنین باورهایی نه تنها کار آدم را راحت نمی کند، بلکه عملا اوضاع را حسابی به هم خواهد ریخت. به طوری که همان اندک شانس موفقیت را هم نیست و نابود می کند. 

ماجرای باورها و تصورات غلط در عرصه کسب و کار هم به چشم می خورد. خیلی از برندها با استفاده از همین دست فرمان های اشتباهی سر از ناکجا‎آباد درمی آورند. با این حساب اگر دوست دارید آینده روشنی در دنیای کسب و کار داشته باشید، باید از همان ابتدای راه دور باورهای غلط را خط بکشید. سوال مهم در اینجا ماهیت باورهای غلط در عرصه کسب و کار است. اصلا چنین تصوراتی چه شکلی هستند؟

ما در این مقاله قصد داریم بدون حاشیه رفتن سراغ برخی از تصورات و افسانه های خیالی در دنیای کسب و کار برویم. اگر شما هم حس می کنید همیشه برخی از باورهای غلط دست و پای تان برای کارآفرینی را بسته است، در این مقاله با ما همراه باشید تا از شر آنها خلاص شوید. 

مطلب مرتبط: آیا آماده ورود به عرصه کارآفرینی هستید؟

تصورات غلطِ کارآفرینی: فهرستی که باید دورشان را خط کشید

وقتی درباره تصورات یا عادت های اشتباه حرف می زنیم، خیلی ها فکر می کنند مواردی کاملا واضح را مدنظر داریم. قبول دارم برخی از اشتباهات آنقدر تابلو هست که نیاز به فکر کردن نداشته باشد، اما همیشه اوضاع تا این اندازه ساده نیست. چه بسا گاهی اوقات گروه بزرگی از کارآفرینان با سابقه کاری درخشان درگیر اشتباهی پیچیده شوند. آن وقت تعیین و تکلیف درباره اوضاع بازار به این سادگی ها نخواهد بود. به همین خاطر ما در این مقاله سراغ تصوراتی رفته ایم که کمتر در کانون توجه قرار دارد. 

معمولا وقتی یک بازیگر جایزه هنری معتبری را می برد، خیلی ها فکر می کنند دیگر مو لای درز بازی اش نمی رود. با این حال یک منتقد همه فن حریف به خوبی مو را از ماست بیرون کشیده و ایرادات جزئی همین بازیگر محبوب را نیز پیدا می کند. چنین ماجرایی درباره تصورات غلط در دنیای کارآفرینی نیز مصداق دارد. پس با ما همراه باشید تا یکبار برای همیشه تکلیف این حوزه را روشن کنیم. 

توسعه کسب و کار با سرعت نور: رایج ترین اشتباه دنیا

به نظر شما کسب و کارتان بعد از چند سال باید توسعه پیدا کند؟ این سوالی است که هر کسی جواب خاص خودش را بدان می دهد. گاهی اوقات کارآفرینانی مثل وارن بافت بعد از سال ها فعالیت در بازار به قله های موفقیت می رسند. از سوی دیگر کم نیستند کارآفرینانی که در عرض چند ماه سودهای چند میلیارد دلاری به جیب زده و بارشان را می بندند. با این حساب یافتن جوابی سرراست برای سوال بالا دست کمی از صعود به قله قاف ندارد!

ما در روزنامه فرصت امروز معتقدیم هر کسی در دنیای کسب و کار مسیر ویژه خودش را دارد. اگر یکی از همکاران تان در عرض چند ماه استارت آپش حسابی گرفته، اصلا دلیلی ندارد شما هم اینطوری فکر کنید؛ چراکه گاهی اوقات حتی شانس هم در موفقیت کسب و کارها موثر است. ماجرا کم کم دارد جذاب می شود، نه؟

صرف نظر از موقعیت های ویژه ای که کارآفرینان را به قله های موفقیت می رساند، معمولا توسعه کسب و کار کار یکی دو روز نیست. به علاوه، توسعه کسب و کار در عرض چند ماه هم بیشتر شبیه نوعی افسانه است تا واقعیتی پذیرفتنی. با این حساب اولین افسانه ای که باید از سرتان بیرون کنید، توسعه کسب و کار با سرعت نور است؛ چراکه عملا هیچ وقت چنین شانسی در خانه تان را نخواهد زد.

گاهی اوقات در لیگ های ورزشی یک تیم ناشناس سر و کله اش پیدا می شود که در چند هفته ابتدایی صدر جدول را تنهایی برای خودش می کند. شاید فکر کنید چنین تجربه هایی در دنیای ورزش مثال خوبی از توسعه سریع کسب و کار باشد اما راستش را بخواهید این دسته از تیم ها معمولا خیلی زود نسخه شان پیچیده می شود؛ چراکه رقبای بزرگ هیچ وقت اجازه خودنمایی به آنها نخواهند داد.

هر چیزی در این دنیا حساب و کتاب خاص خودش را دارد. این امر درباره توسعه کسب و کار هم مصداق دارد. پس اگر فکر کرده اید همینطور الکی امکان توسعه کسب و کارتان را دارید، سخت در اشتباهید. توصیه ما در این بخش توجه به زمان موردنیاز برای رشد در بازار و کنار گذاشتن عجله های بی مورد است. 

کارآفرینی به صورت انفرادی: خیالی خوش در دنیای مدرن

آیا کسی را سراغ دارید که به تنهایی یک استارت آپ را جلو برده و موفق هم شده باشد؟ باور کنید یا نه، خیلی از کارآفرینان دوست دارند جواب مثبت به سوال بالا دهند. اگرچه حتی یک نمونه مثال موفق هم درباره آن پیدا نمی کنند. همانطور که فوتبال یک ورزش تیمی است، در دنیای کسب و کار هم اگر تیمی حرفه ای نداشته باشید، کلاه تان پس معرکه خواهد بود. خب اگر کسی را سراغ دارید که مجموعه ای از مهارت های بازاریابی، روابط عمومی و ایده پردازی برای تولید محصولات را یکجا دارد، ما را هم بی خبر نگذارید.

مطلب مرتبط: بدترین ایده های کارآفرینی؛ حوزه هایی که باید دورشان را خط کشید

آدم ها معمولا دوست دارند خودشان از پس همه مشکلات زندگی برآیند. قبول دارم چنین رویکردی حس بی نهایت خوبی به آدم می دهد، اما شما قرار نیست همیشه تک و تنها جلو بروید. حتی قهرمان های هالیوودی هم گاهی اوقات دوستان باوفایی دارند که سر به بزنگاه کمک شان کنند. پس چرا فکر می کنید شما تنهایی شانسی برای موفقیت در بازار خواهید داشت؟

ما در روزنامه فرصت امروز استفاده از کمک دیگران را امری ضروری برای کارآفرینی می دانیم. قبول دارم این کار همیشه راحت نیست، اما راستش را بخواهید هیچ چاره دیگری هم برای شما وجود ندارد؛ چراکه کارآفرینی یک کار تیمی است؛ به همین سادگی!

آن دسته از کارآفرینانی که وسواس خاصی برای توسعه انفرادی کارشان دارند، معمولا خیلی زود در حاشیه بازار جا خوش می کنند. خب انتظار ندارید که یک کارآفرین تک و تنها توانایی رقابت با برندهای بزرگ همراه با چند هزار کارمند را داشته باشد؟

افسانه ای که در این بخش زیر ذره بین بردیم، تا حد زیادی روشن است. خیلی از کارآفرینان فکر می کنند کار تیمی تمرکزشان را به هم می زند. اگر شما هم اینطوری فکر می کنید، وقت تجدیدنظر در ایده های تان فرا رسیده است؛ چراکه با این دست فرمان راه به هیچ جایی نخواهید برد. در عوض تشکیل تیم هایی با عضویت کارمندان کاربلد شما را تبدیل به رقیبی همه فن حریف برای رقبا خواهد کرد. 

موفقیت با هزینه کمتر: صرفه جویی همیشه جواب نمی دهد!

چه کسی دوست دارد با هزینه های هنگفت در بازار توجه مشتریان را جلب کند؟ بی شک حتی برندهایی که سالانه میلیون ها دلار خرج تبلیغات یا طراحی محصولات می کنند هم جواب شان به این سوال منفی خواهد بود؛ چراکه هزینه کمتر به معنای پس انداز بالاتر یا دست کم کسب سود بیشتر خواهد بود. پس چرا در چنین شرایطی یک کارآفرین باید ریسک کارش را دوچندان کند؟

احتمالا شما هم در بین دوستان تان کسانی را سراغ دارید که هیچ جوره به صرف هزینه های منطقی برای توسعه کسب و کارشان رضایت نمی دهند. انگار که آنها دوست دارند همیشه با پول کمتر موفقیت های بیشتر به دست بیاورند. قبول دارم این ایده در نگاه نخست خیلی جذاب به نظر می رسد، اما راستش را بخواهید چندان عملی نیست؛ چراکه برخی از هزینه ها در بازار اجتناب ناپذیر است. مثلا همکاری با کارشناس های مختلف برای آپدیت محصولات فعلی برند کاری نیست که به راحتی از آن چشم پوشی کنیم. 

گاهی اوقات کارآفرینان به خیال اینکه هزینه کارشان را کم کرده اند، دور خیلی‎ از کارهای ضروری را خط می کشند. شاید این امر در چند ماه اول تاثیر محسوسی روی کارشان نداشته باشند، اما به محض اینکه آب ها از آسیاب بیفتد، دیگر هیچ نشانه ای از آن برند سرحال قبلی در کارشان باقی نخواهد ماند. 

ایده ما در روزنامه فرصت امروز مثل روز روشن است؛ شما قرار نیست همیشه با صرفه جویی در هزینه ها کارتان را جلو ببرید. چه بسا گاهی اوقات باید هزینه های بیشتری برای کارتان انجام دهید تا آینده بهتری برای خودتان بسازید. این امر نوعی سرمایه گذاری بلندمدت محسوب می شود. اگر در بین دوستان تان کارآفرینی را سراغ دارید که درکی از سرمایه گذاری بلند ندارد، احتمالا خیلی خوب دلیل شکست های متوالی اش را فهمیده اید!

همانطور که صرفه جویی زیاد در بازار مشکل ساز می شود، وسواس برای ولخرجی هم کار دست کارآفرینان می دهد. متاسفانه خیلی از کارآفرینان تا یک پولی دست شان می آید، به سرعت برق و باد آن را خرج می کنند. انگار که اصلا چیزی به اسم پس انداز یا مدیریت مالی برای شان تعریف نشده است. 

امیدوارم دست کم شما به ولخرجی در بازار عادت نداشته باشید؛ چراکه این عادت غلط در عرض چند دقیقه کل بودجه برندتان را دودِ هوا می کند. آن وقت شما می مانید و کلی بدهی که حتی ایده ای درباره صاف کردن شان هم ندارید. 

برنامه ریزی مالی راه حلی است که در این بخش شما را از شر شکست های سنگین نجات می دهد. پس قبل از اینکه شروع به پس انداز یا ولخرجی شدید کنید، کمی درباره اهداف و برنامه های برند فکر کنید؛ چراکه هزینه های یک برند باید مطابق با اهدافش باشد. وگرنه هیچ بازگشت سرمایه ای در انتظارتان نخواهد بود. 

کارآفرینی فقط دیجیتالی است: افسانه ای بی پایه و اساس

توسعه های پی در پی در عرصه دیجیتال برای تمام مردم دنیا جذاب به نظر می رسد. خیلی از کارهایی که تا همین چند سال قبل کلی از وقت آدم ها را می گرفت، حالا تنها با چند کلیک ساده از راه دور انجام می شود. بی شک چنین تغییراتی نه تنها آدم ها را تنبل بار می آورد، بلکه توهم دیجیتالی سازی همه حوزه ها را نیز به همراه خواهد داشت.

شما را نمی دانم، ولی من که گاهی اوقات دلم برای دوران ماقبل اینترنت و جهان دیجیتال تنگ می شود. هرچه باشد آدم با نوستالژی های گوناگون زندگی می کند و اگر همه آنها یکهو ناپدید شوند، دیگر زندگی رنگ و بوی خودش را از دست خواهد داد. این دقیقا همان بلایی است که خیلی از کارآفرینان سر عرصه کسب و کار آورده اند. قبول دارم فناوری های دیجیتال نقش مهمی در توسعه کسب و کار دارد، اما قرار نیست دور همه استراتژی و روش های قدیمی را خط بکشیم. چراکه هنوز هم برخی از آنها در بازار جواب می دهد. مثلا بازاریابی تلفنی یا تماس سرد (Cold Calling) را در نظر بگیرید؛ خیلی از کارآفرینان بدون اینکه بازگشت سرمایه این الگو را زیر ذره بین ببرند حکم به انقراض نسل این مدل از بازاریابی می دهند.

ما در روزنامه فرصت امروز معتقدیم کارآفرینان باید همیشه کارشان را براساس آمار و ارقام دقیق جلو ببرند. وگرنه خیلی زود دچار اشتباه شده و کارشان به جاهای باریک می کشد. تاکید بیش از اندازه بر روی فناوری های دیجیتال شاید در نگاه اول جالب به نظر برسد، اما بیشتر نوعی وسواس فکری است تا واقعیت دنیای کسب و کار. هنوز هم هستند برندهایی که بدون استفاده گسترده از دستاوردهای دیجیتال کارشان را توسعه می دهند. به علاوه، خیلی از برندهای کلاسیک اصلا نیازی برای دیجیتالی شدن احساس نمی کنند. با این حساب شما باید حساب کارتان را داشته باشید؛ چراکه تاکید بی دلیل بر روی توسعه کسب و کار با این دست فرمان فقط گیج کننده خواهد بود. 

اگر از ما می شنوید، استفاده از فناوری های دیجیتال نباید حالت وسواس گونه به خودش بگیرد. متاسفانه خیلی از کارآفرینان در عمل فقط برخی از ترندها را به طور چشم بسته دنبال می کنند. بدون اینکه حتی یک سوال درباره دلیل چنین رفتارهایی از خودشان بپرسند. ایده ما در این بخش بی نهایت ساده است: شما قرار نیست دنبال مسیر دیگران را بگیرید. در عوض فقط وقتی سراغ فناوری های دیجیتال بروید که کسب و کارتان واقعا بدان نیاز داشته باشد؛ به همین سادگی!

مطلب مرتبط: مراحل کارآفرینی در دنیای معاصر

دورکاری یعنی بهره وری کمتر: مسئله کرونا و آینده کسب و کار

در دوران کرونا خیلی از کسب و کارها نه تنها تعطیل شدند، بلکه ورشکستگی را نیز تجربه کردند. از آن زمان تا حالا برخی از عادت های رفتاری کارآفرینان به کلی تغییر کرده است. نکته جالب اینکه در مورد شکست برندها گاهی اوقات فرآیند دورکاری به عنوان مقصر اصلی شناخته می شود. ماجرا آنطور که انتظار داشتید پیش نرفت، نه؟

ماجرا از این قرار است که برخی از کارآفرینان فکر می کنند دورکاری با جدا کردن کارمندان از هم عملا کیفیت کارشان را کاهش می دهد. اجازه دهید با یک مثال دقیق منظورمان را روشن کنیم. تیم خدمات مشتریان مایکروسافت را در نظر بگیرید؛ این تیم در طول روز با هزاران مشتری در بازارهای مختلف سر و کار دارد. بی شک هر بازار مشخص یک تیم خاص برای خودش دارد. مثلا شهر لندن احتمالا یک تیم پرتعداد برای پاسخگویی به نیازهای مشتریان دارد. حالا اگر این تیم به جای اینکه هر روز در دفتر کار مایکروسافت دور هم جمع شود، دورکار شوند چه اتفاقی خواهد افتاد؟

یک جواب ساده برای سوال بالا سقوط آزاد کیفیت کاری اعضای تیم خواهد بود. هرچه باشد تا وقتی آدم در شرایط کاری قرار دارد، مثل ساعت دقیق وظایفش را دنبال می کند. با این حال وقتی پای کار از خانه وسط باشد، همیشه نکاتی برای حواس پرتی دم دست خواهد بود. به طوری که شاید از دل هشت ساعت کار هم یک دقیقه مفید بیرون نیاید!

بی شک سناریوی بالا آنقدر منطقی به نظر می رسد که واقعی تصورش کنیم. درست به همین خاطر خیلی از مدیران حتی به قیمت اخراج شان هم سراغ دورکاری نمی روند. اگر شما هم چنین باوری دارید، باید خیلی زود دیدگاه تان را عوض کنید؛ چراکه دورکاری علی رغم انتقادات گسترده ای که به آن می شود، رمز موفقیت یا به زبان بهتر بقای برندها در دوران کرونا بود. 

اغلب اوقات کارآفرینان با روش های تازه میانه خوبی ندارند. نتیجه هم گارد گرفتن های الکی و حتی شاخ و برگ دادن به نقاط ضعف آن روش است. این سناریو درباره دورکاری کاملا مصداق دارد. به طوری که هنوز هم خیلی از اتهامات وارده به دورکاری اساسا بی ربط است. مثلا کاهش کیفیت کاری را در نظر بگیرید؛ این روزها به لطف انواع ابزارهای ارتباطی دیجیتال یا اصلا شبکه های اجتماعی دیگر فاصله مکانی معنای خودش را از دست داده است. 

مزیت کلیدی که درباره دورکاری باید مدنظر داشت، امکان همکاری با بهترین کارمندان دنیا فارغ از بحث فاصله مکانی است. به طوری که شما می توانید در بازار نیویورک کار کنید، اما از کارمندان حرفه ای در میامی برای تقویت تیم تان سود ببرید. همین نکات است که رنگ و بوی تازه ای به دنیای کارآفرینی در دوران کنونی بخشیده است. پس لطفا دور تصورات کلیشه ای درباره دورکاری را خط بکشید.

تشکیل تیم های حرفه ای از اول راه: قدم به قدم به سوی موفقیت

برخی از کارآفرینان دائما درباره مزایای یک تیم حرفه ای و کاملا سرحال حرف می زنند. قبول دارم همکاری با کسانی که بهترین های حوزه خودشان هستند، خیال آدم را از بسیاری جهت راحت می کند، اما شما قرار نیست از همان اول راه با یک تیم کاملا حرفه ای دم خور باشید. 

هرچه باشد کارآفرینان در ابتدای راه مشکلات بی نهایت زیادی دارند. یکی از ابعاد این چالش ها در حوزه مالی خودش را نشان می دهد. خب پیش خودتان فکر نکرده اید که بهترین کارمندان دنیا همینطور مجانی با شما همکاری خواهند داشت؟

معمولا کارگردان های بزرگ دنیا فقط با استودیوهای شناخته شده همکاری می کنند. به همین خاطر استودیوهای تازه کار باید دور رویاپردازی درباره همکاری با کارگردان یا حتی بازیگران شناخته شده را خط بکشند. حالا اگر به جای استودیوهای تازه کار، برندهای صفر کیلومتر را قرار دهیم باز هم ماجرا یکسان خواهد بود. کافی است برای یک لحظه هم که شده خودتان را جای یکی از مدیران سابق جنرال موتورز قرار دهید. آیا با چنین سابقه کاری حاضر به همکاری با برندی تازه تاسیس که شرایط مالی پایداری هم ندارد، بودید؟

اغلب کسب و کارها در طول زمان کارشان را توسعه داده اند. به همین خاطر کسانی که اصرار زیادی برای موفقیت یک شبه در بازار دارند، معمولا درکی از مقتضیات کارآفرینی ندارند. ما در روزنامه فرصت امروز معتقدیم کارآفرینی بدون استفاده از عینک واقع گرایی اصلا امکان پذیر نیست. به علاوه، کارآفرینان باید همیشه حواس شان به آینده استارت آپشان هم باشد. خب اگر شما همان اول راه به جای سرمایه گذاری بر روی آینده شرکت شروع به همکاری با کارمندان با حقوق های نجومی کنید، چه سرنوشتی در انتظارتان خواهد بود؟ بی شک جواب این سوال هرچه باشد، موفقیت های تکرارنشدنی نخواهد بود. 

وسواسِ تبلیغات همیشگی: کیفیت یا کمیت؟

یک روز سرد زمستانی را در نظر بگیرید که بعد از پایان ساعت کار در شرکت راهی خانه شده اید. اگر هوا حسابی سرد و مسیر هم یخبندان باشد، هیچ چیز به اندازه یک نوشیدنی گرم حال آدم را جا نمی آورد. در این صورت شما باید کلی کافی شاپ مختلف برای خرید نوشیدنی دلخواه تان رو به رو خواهید بود. البته در این میان نامی مثل استارباکس کاری می کند که اسم بقیه حتی به ذهن تان هم نرسد، چه برسد به اینکه واقعا سراغ خرید از آنها بروید. 

استارباکس از آن دست برندهایی است که همه در دنیا عاشقش هستند. این نکته نه تنها به خاطر کیفیت بالای نوشیدنی های این کافه، بلکه حجم خیره کننده تبلیغاتش است. به طوری که هر سال بخشی از تبلیغات درجه یک دنیا مربوط به استارباکس است. چنین مثال هایی برخی از کارآفرینان را متقاعد کرده موفقیت در بازار بدون تبلیغات پرهزینه اصلا امکان پذیر نیست. 

مطلب مرتبط: کارآفرینی در سال 2023

ما در روزنامه فرصت امروز تبلیغات را ابزاری اساسی برای توسعه کسب و کار می دانیم. با این حال تبلیغات مهمترین ابزار شما در نبرد با رقبا بر سر مشتریان نیست؛ چراکه این روزها امور بسیار مهمتری نیز در بازار وجود دارد که باید حواس تان به آنها باشد. مثلا تولید محصولات باکیفیت را در نظر بگیرید؛ خیلی از استارت آپ ها وقتی تازه وارد بازار می شوند، بهترین کیفیت را در تولیدات شان رعایت می کنند. با این حال چند ماه که از کارشان گذشت، دیگر خبری از کیفیت موردنظر نخواهد بود. حالا هر چقدر هم که برند قصه مان تبلیغات پرهزینه ای داشته باشد، به محض اینکه مشتریان متوجه کاهش کیفیت شوند دیگر دم به تله نخواهند داد. 

این روزها مشتریان خیلی باهوش تر از آنچه کارآفرینان فکر می کنند، هستند. این یعنی شما دیگر نمی توانید با حقه های قدیمی دنیای کسب و کار آنها را راضی به خرید کنید. در عوض همه چیز بستگی به صداقت تان در روند توسعه کسب و کار خواهد داشت. درست به همین خاطر عملکرد شفاف در بازار یکی از نکات مهم برای مشتریان نسل جدید محسوب می شود. 

صنعت تبلیغات هر چقدر هم که شما را به سوی موفقیت راهنمایی کند، بازهم جای فعالیت استاندارد را نمی گیرد. اشتباهی که خیلی از کارآفرینان در اینجا مرتکب می شوند، سرمایه گذاری بی حساب و کتاب بر روی تبلیغات است. به طوری که بعد از مدت زمانی کوتاه نه بودجه ای برای شان می ماند، نه حتی بازگشت سرمایه درست و حسابی دست گیرشان خواهد شد. 

ایده ما در روزنامه فرصت امروز درباره تبلیغات کاملا واضح است. شما قرار نیست کمبودهای اساسی برندتان را با تبلیغات پوشش دهید. در عوض باید نگاه تان به دنیای تبلیغات عوض شود. این حوزه فقط به شما برای موفقیت بیشتر کمک خواهد کرد، نه چیزی دیگر. پس اگر فکر کرده اید تبلیغات معجزه ای تمام عیار برای تان به همراه خواهد داشت، سخت در اشتباهید. 

درستی نظرات مشتریان: افسانه ای بحث برانگیز

آیا نظرات مشتریان همیشه درست است؟ این سوالی است که خیلی از کارآفرینان بدون هیچ شک و تردید بدان جواب مثبت می دهند. انگار که مشتریان هر نظری که داشته باشند، بی برو برگشت درست از آب درمی آید. قبول دارم چنین ایده ای مشتریان را در کانون توجه قرار داده و رضایت شان را به بهترین شکل جلب می کند، اما همیشه چنین دیدگاهی درست از آب درنمی آید. 

بی شک ادعای بالا حسابی جنجالی به نظر می رسد؛ چراکه این روزها همه کارآفرینان سعی دارند نظرات مشتریان را به هر قیمتی در کارشان رعایت کنند. با این حساب تا کاملا از ما ناامید نشده اید، اجازه دهید منظورمان را به طور درست بیان کنیم. اگر قرار بود همه برندها براساس نظرات مشتریان کارشان را جلو ببرند، هیچ وقت خبری از نوآوری های گوناگون نمی شد. مثلا ایده خودروهای برقی تسلا را در نظر بگیرید؛ کدام مشتری در دنیا ایده ای درباره اهمیت خودروهای برقی داشت؟ این مسئله درباره گوشی های هوشمند نیز مصداق دارد. ماجرا جالب شد، نه؟

بی شک نظرات مشتریان درباره کسب و کارها حسابی مهم است. با این حال شما نباید خودتان را به نظرات آنها محدود کنید. هرچه باشد، آنها مهندس های کارکشته بازار نیستند. بنابراین نهایتا نوآوری های کلیدی همچنان در دست کارآفرینان خواهد بود. پس لطفا در عین حال که به نظرات مشتریان اهمیت زیادی می دهید، مسیر اصلی تان را گم نکنید!

برنامه ریزی در طول زمان: بهانه دوست داشتنی کارآفرینان

میانه شما با برنامه ریزی چطور است؟ اگر از آن دست کسانی هستید که دوران مدرسه هیچ وقت کارشان را سر وقت انجام نمی دادند، احتمالا حالا هم میانه خوبی با برنامه ریزی ندارید. این امر گاهی اوقات موجب خلاقیت های عجیبی از سوی کارآفرینان می شود. به طوری که انواع بهانه ها برای در رفتن از زیر بار برنامه ریزی را برای خودشان ردیف می کنند. یکی از این بهانه های همیشگی «برنامه ریزی در طول زمان» است. 

شاید در اولین نگاه برنامه ریزی در طول زمان ایده خیلی جالبی به نظر برسد. هرچه باشد برنامه ریزی مداوم کار کارآفرینان را بی نهایت ساده می کند. با این حال وقتی دوباره به آن نگاه کنیم، اوضاع پیچیده تر خواهد شد؛ چراکه معمولا کارآفرینان از این ایده به عنوان بهانه ای برای شانه خالی کردن از مسئولیت برنامه ریزی اولیه کسب و کار استفاده می کنند.

ما در روزنامه فرصت امروز معتقدیم برنامه ریزی اولیه برای هر کسب و کاری ضروری است. جواب سوالاتی نظیر «چرا در بازار حضور دارید؟» از دل همین برنامه ریزی اولیه بیرون می آید. پس اگر فکر کرده اید با بهانه های مختلف از زیر بار این مسئولیت فرار کرده و خیال تان را از بابتش راحت می کنید، سخت در اشتباهید. 

اگر نظر ما را بخواهید، برنامه ریزی اولیه یکی از مهمترین اقداماتی است که هر کارآفرینی باید در طول زمان انجام دهد. این امر حتی از یافتن ایده اصلی کسب و کار هم مهمتر است. پس یکبار برای همیشه تکلیف تان را با برنامه تان در بازار روشن کنید. وگرنه همیشه باید نگران وضعیت تان در دنیای کسب و کار باشید. 

بازنشستگی فقط برای دیگران است: اتفاقی که یک روز از راه می رسد

بازنشستگی کابوسی است که خیلی از کارآفرینان اصلا دوست ندارند درباره اش فکر کنند. به همین خاطر معمولا کسی در بازار خودش را برای بازنشستگی آماده نمی کند. انگار که آدم تا آخرین روز عمرش باید با پشتکار کامل به کار ادامه دهد. اگر شما هم اینطور فکر می کنید، باید کمی ناامیدتان کنیم؛ چراکه دیر یا زود دوران بازنشستگی از راه می رسد. آن وقت شما می مانید و دورانی که حتی یک دقیقه هم قبلا درباره اش فکر نکرده بودید. 

مطلب مرتبط: درس های کارآفرینی از زبان حرفه ای ها

ما در روزنامه فرصت امروز معتقدیم بازنشستگی سرنوشتی است که دیر یا زود برای هر کارآفرینی روی می دهد. پس چه بهتر که خودمان را برای آن آماده کنیم. اینطوری وقتی آن اتفاق مهم از راه برسد، دیگر دستپاچه نخواهیم شد. به علاوه، شما قرار نیست همیشه کار کنید. 

هرچه باشد زندگی در دوران بازنشستگی هم زیبایی های خاص خودش را دارد. پس بد نیست به فکر کارهایی مثل ثبت نام بیمه بازنشستگی باشید. اینطوری سرنوشت بهتری در انتظارتان خواهد بود. 

منابع:

https://www.workspace.co.uk

https://www.groovehq.com

https://thequirkypineapple.com