حتما شنیده اید که مردم از افرادی که دوست دارند، خرید می کنند. و در کسب و کار هم مردم افرادی را که دوست دارند، رشد و ارتقا می دهند.
شاید ندانید که برای دوست داشته شدن هرچه بیشتر دقیقا چه کارهایی لازم است؛ اما به هرحال بایستی برای حرفه تان استراتژی بخصوصی داشته باشید، حال فرقی نمی کند که رویایی مدیر فروش شدن را در سر داشته باشید یا اینکه بخواهید شغل فعلی تان را حفظ کنید. استراتژی شما برای محبوب شدن و رشد و ارتقای حرفه فروشتان چیست؟
در جلسات و قرارهای ملاقات، مراقب رفتارتان باشید
یکی از وقایع رایج در حیطه فروش، برگزاری جلسه و قرارهای ملاقات است. بنابراین شاید تا بحال به جلسات هفتگی، ماهانه و سالانه تان فکر نکرده باشید، اما بهتر است که این کار را بکنید. مردم فعالیت های شما را نظاره کرده و با توجه به این ملاحضات در موردتان قضاوت می کنند. مراقب نحوه اعلام مخالفت خود با نظرات و آرای دیگران باشید.
من افرادی را دیده ام که به هنگام مخالفت با یک نظر یا ایده، خود شخصی گوینده را مورد حمله قرار می دهند. هیچ گاه خطاب کردن افراد با نام کوچک شان استراتژی مناسبی برای کسب و کار نیست. علاوه بر این من افرادی را دیده ام که روز بدی را سپری کرده اند و این تجربه بر نحوه برگزاری جلسات شان تاثیر می گذارد، داشتن روز بد، هرگز بهانه خوبی به حساب نمی آید. سپس با افرادی مواجه می شوید که بخاطر اوضاع مالی شان دیگران را به شکلی بی رحمانه به باد انتقاد می گیرند. آنها اشتباه می کنند. من برخی از اشخاص تاثیرگذار در حیطه فروش را دیده ام که حتی به قیمت فروش بسیار بالا هم حاضر به رنج دیدن تیم شان نیستند.
در اینجا بهترین روش برای مخالفت با نظرات دیگران ارائه شده است. در وهله اول یک جنبه مثبت در مورد حرف طرف مقابل خود بیابید. اگر به هر دلیلی نتوانستید هیچ چیز قابل توجهی را در صحبت های مخاطب خود بیابید، به خاطر اشتراک گذاری افکارش از وی تشکر کرده و به شکلی مودبانه نقطه نظر متفاوت خود را بیان کنید. هرگز نگویید این دلیلی بر اشتباه بودن حرف تان است، یا این نظر بدی است، نکته مهم این است که تا جای ممکن طرف مقابل را قضاوت نکنید؛ هدف این است که بحث معناداری پیرامون ایده های مطرح شده، در جریان باشد.
از بیان کردن نظرات احساسی خودداری کرده و بر روی مشاهدات واقعی متمرکز بمانید. با رعایت این اصول آبروی کسی که برای اولین بار نظری را اعلام می کند حفظ شده و شما نیز آبرو و اعتبار خوبی کسب می کنید.
با همه رفتاری یکسان داشته باشید
مسلما افرادی را دیده اید که در برخورد با اشخاص مختلف رفتارشان را تغییر می دهند، و عمدتا این تغییر رفتار وابسته به جایگاه اقتصادی فرد مورد نظر است. در برخورد با این دست انسان ها، تمامی افرادی که در سطوح پایین تر باشند رفتار مشابهی را تجربه می کنند، اما افراد سطح بالاتر احترام و تملق بیشتری را دریافت می کنند. این افراد متملق در واقع قصد فریب دادن مردم را ندارند. اصولا عمده مردم جهان پیرامون خود را با همین دید طبقاتی می نگرند. و مسلما با چنین رفتاری دیگران شما را دغل باز دانسته و دوست تان نخواهند داشت.
استراتژی بهتر این است که به همه احترام بگذارید. برای سلام کردن به افراد حاضر در محل کارتان، گزینشی عمل نکنید. اگر تنها افرادی را که توانایی کمک و تسهیل پیشرفت تان را دارند مورد احترام قرار دهید، به دردسر دچار می شوید. پدر یکی از دوستان من قدرت سیاسی بسیار زیادی داشت اما با روی کار آمدن رژیم جدید، از منصب قدرت کنار رفت. پدر دوستم به او گفت: «زندگی همچون چرخ و فلک است، بعضی اوقات بالای بالا هستی و زمانی دیگر چرخ می گردد و پایین پایین خواهی بود.» حق با او است. او زمانی این حرف را زد که دیگر پایین آمده بود.
شاید یک روز مجبور شوید برای فردی کار کنید که او را پایین تر از خودتان می دانید. شاید نظرات یک نفر با موقعیت پایین تر، دقیقا همان چیزی باشد که بدان نیاز دارید. با همه افراد با ادب و احترام برخورد کنید، نه برای اینکه در کارتان پیشرفت کنید بلکه به این خاطر که این کار درست و پسندیده است. فایده جانبی مهربانی و رفتار مناسب، پیشرفت در کار و مسائل شغلی است.
وقتی قوانین را زیر پا می گذارید، خطر تهدیدتان می کند
برخی اوقات باید قوانین کسب و کار را زیر پا بگذارید. یکی از قوانین احترام به سلسله مراتب است. من هنگامی ارتقای شغلی ام را در خطر دیدم، این قانون را زیر پا گذاشتم. مدیر من قول داده بود که موجبات ارتقای شغلی مرا فراهم کند، اما ماه ها گذشت و هیچ اتفاقی نیفتاد. در نهایت متوجه شدم که او فکر می کند اگر هیچ کاری نکند، من در همان جایگاه به کار خودم ادامه خواهم داد. مشخصا او نمی خواست که یکی از بهترین نیروهای تیم فروش اش را از دست بدهد.
من متوجه شدم که گزینه ها محدود هستند. می توانستم همچنان صبر کنم و هیچ چیزی بدست نیاورم یا اینکه به سراغش بروم. از طرف دیگر می دانستم که اگر این ارتقای شغلی اتفاق نیفتد، امکان همکاری من با او از بین خواهد رفت، چرا که نظر منفی او، برای من بد خواهد شد. من تصمیم گرفتم که عواقب کار را بپذیرم و با مدیر او صحبت کنم. همه چیز باب میل من پیش رفت و خوشبختانه به شغل دیگری منتقل شدم. شما هم می توانید قوانین را زیر پا بگذارید، اما مراقب باشید که چه وقت این کار را انجام می دهید. پیامدهای احتمالی را ارزیابی کنید و خودتان را برای نتایج مثبت و منفی آماده کنید.
اگر یک فروشنده قهار باشید، مردم میفهمند. اگر فردی حقه باز باشید، مردم این را هم میفهمند. انتخاب با خودتان است، در میان کاندیداهایی که کیفیات برابر داشته باشند، بخت با کسانی است که اخلاق و رفتار بهتری داشته باشند. خودتان را برای تبدیل شدن به این کاندیدای محبوب آماده کنید.