چگونه زیاد صحبت کردن در کلاس به بزرگ ترین دارایی من تبدیل شد

در مواقعی، گرایشاتی که «در مسیر خود» احساس می کنید، ممکن است به «راهی» برای موفقیت تبدیل شوند.

نقطه نظرات مطرح شده توسط کارآفرینان مشارکت کننده متعلق به خود آنهاست.

هنگام تحصیل در دوره دبستان اغلب نظر معلمان نسبت به من مثبت بود. با این وجود، گاه و بیگاه تقریباً تمامی معلمان من نکته ای را گوشزد می کردند: «آیوان در کلاس زیاد صحبت می کند.»

مادرم بارها در این باره با من صحبت کرد، اما نتیجه ای نداشت. فکر می کنم او به این نتیجه رسیده بود که نمرات من واقعاً خوب هستند و از طرفی، او عموماً علاقه داشت در مورد موضوعات مهم تر بحث کند. در نتیجه، او بحث در این زمینه را ادامه نداد و این مسئله باعث شد من به صحبت کردنم در کلاس ادامه دهم. در بسیاری از کارت های گزارش عملکرد من نیز به این موضوع اشاره می شد. معلمان من تصور می کردند این مسئله برای من در مدرسه مشکل ساز است. از سوی دیگر، مادرم مرا در مورد این موضوع آنچنان مواخذه نکرد.

در حالی که معلمان من قطعاً این مسئله را مانعی بر سر راه یادگیری من تلقی می کردند، من فکر می کنم که نظر آنها اشتباه بوده است. آنچه که از نظر معلمان من مانع بود، به یک دارایی ارزشمند تبدیل شد. من گفت وگو می کنم و در واقع، این کار را هم زیاد انجام می دهم. من با افراد، گروه های کوچک، گروه های متوسط، گروه های بزرگ و گروه های کلان گفت وگو می کنم. هر طور که آن را تلقی کنید، من یک سخنگو هستم. شغل کنونی من صحبت کردن با افراد است.

مطلب مرتبط:چگونه در برابر دیگران قاطعانه صحبت کنیم

در واقع، من برای صحبت کردن حق الزحمه دریافت می کنم. برای سخنرانی کردن برای شرکت ها، موسسات و سازمان ها پول خوبی دریافت می کنم. عاشق تبادل نقطه نظرات با دیگران و راهنمایی کردن آنها و مهم تر از همه، عاشق انگیزه بخشیدن به افراد هستم و شیوه من برای دستیابی به این اهداف سخن گفتن است.

چه چیزی سبب می شود کارآفرینان بزرگ متفاوت بیندیشند؟

طی سال ها آموخته ام که اغلب «آنچه بر سر راه شما قرار می گیرد، به خود مسیر تبدیل می شود.» معلمان من زیاد صحبت کردن من در کلاس را مانع تلقی می کردند. حقیقتاً در دوره ای خود من نیز مجاب شده بودم که دارای مشکل هستم، اما مادرم چندان موافق نبود. او معتقد بود که زیاد صحبت کردن من مشکل چندان بزرگی نبود و همین مسئله موجب شد من برای اینکه خودم باشم آزادی عمل کافی داشته باشم. درست است که لازم بود این ویژگی را در خود کنترل کنم، اما این ویژگی هرگز در وجود من از بین نرفت. من قدردان این موضوع هستم، چراکه اگرچه بعضی افراد معتقد بودند صحبت کردن بیش از حد مانعی بر سر راه من بود، حقیقت آن است که این موضوع نهایتاً به «مسیر» زندگی من تبدیل شد.

به نظر من راز موفقیت آن است که آنچه بر «سر راه» شما قرار گرفته را در نظر بگیرید و تلاش های خود را به شیوه ای جهت بدهید که آن مشکل را به بخشی از راه حل تبدیل کنید. الیزابت همسر من نیز قابلیت آن را داشت که آنچه را در دوران کودکی مانعی برای او محسوب می شد جهت دهد و این اقدام برای او مزایایی نیز داشته است. در واقع، دائماً به او گفته می شد که «خیلی یاغی و سرکش» است. او برای آنکه ناچار شده بود به مواردی که به او گفته شده بود عمل کند در شرایط سختی قرار گرفته بود، چراکه فردی صاحب اختیار در زندگی او را موظف به انجام آنها کرده بود. حالا که دکتر او در نتیجه تشخیص پزشکی به او گفته بود که تنها یک راه دارد، ذات شدیدا «سرکش» او راه کابردی تر و بی درد سرتر دیگری را برای درمان آموخته بود. آنچه بر سر راه او قرار گرفته بود به خود مسیر او تبدیل شده بود.

از نگرانی درباره آنچه نمی دانید دست بکشید و تنها بر فرصت ها متمرکز شوید

در سال 1985، چالش بزرگی بر سر راه من قرار گرفت. یکی از مشتریان خود را از دست دادم و پرداخت وام مسکن برای خانه جدیدم برای من بسیار سخت شد. این مشکل برای من بسیار جدی بود. در آن شرایط نیاز به توسعه کسب و کار داشتم، بنابراین یک گروه ارجاع دهنده (referral group) کوچک را تشکیل دادم تا به دوستانم و به خودم کمک کنم ارجاعات را به شیوه ای نظام مند تهیه کنیم. نتیجه به کارگیری این راهکار برای مشکلی که پیشتر بر سر راه من قرار گرفته بود، راه اندازی موسسه BNI و در واقع یک سرمایه گذاری جهانی و مشغول به کار شدن هزارها گروه در بسیاری از کشورها در سرتاسر دنیا بود.

کارآفرینان مفهوم این جمله را که «آنچه بر سر راه شما قرار می گیرد، به خود مسیر تبدیل می شود.» بارها درک کرده اند.کلید کسب موفقیت، هدایت کردن تلاش ها برای تمرکز بر مانع به وجود آمده و تبدیل آن به پلی برای گذر است.

مطلب مرتبط: بلند حرف زدن با خود نشانه نبوغ است

چگونه در مواقع سختی همچنان قدرشناس باشیم

بعضی از ما به شکل ناخودآگاه این کار را انجام می دهیم. با این حال، تصور کنید اگر از وجود چنین الگویی در زندگی خود آگاهی بیشتری داشتیم، میزان تأثیرگذاری آن تا چه میزان افزایش می یافت. توصیه من به شما آن است که دقایقی را به اندیشیدن به آنچه که به شما گفته شده به عنوان بخشی از زندگی شما «بر سر راه تان» قرار گرفته اختصاص دهید. آیا آن مورد «به مسیر شما تبدیل شده» و اگر جواب شما مثبت است، چگونه؟ برای من شخصا، یکی از نخستین مواردی که بر سر راهم قرار گرفته بود، زیاد صحبت کردنم در کلاس بود. حالا که به گذشته نگاه می کنم، باید بگویم که این مسئله واقعاً به من کمک کرد.