به قلم: جی. تی اودانل
مؤسس و مدیرعامل WorkItDaily. com
موارد زیر مهم ترین دلایلی هستند که منجر به انتخاب شغل هایی می شوند که از آنها رضایت نداریم.
یافتن یک مسیر حرفه ای که به ما احساس رضایت و موفقیت را القا کند آسان نیست. این چیزی نیست که در مدرسه آن را بیاموزیم و همین است که مسیرمان تا این حد چالش برانگیز می شود.
در 15 سال اخیر تمام وقتم را وقف مطالعه شکاف عمیقی کردم که مردم بین خود و شغل های شان احساس می کنند و به نتایج نگران کننده ای رسیدم.
ما یک سوم (یا بیشتر) از روزمان را در محل کار می گذرانیم. کار است که ما را تعریف می کند، به عبارت دیگر وقتی در محل کارمان شاد نیستیم، حیطه های دیگر زندگی مان هم دچار آسیب می شوند. با این وجود، بیش از 70 درصد از افراد شاغل اظهار می کنند از انتخاب شغل خود راضی نیستند و من معتقدم که ما در این زمینه با یک اپیدمی مواجهیم.
تا به حال چند بار در مورد آدم هایی شنیده اید که به دلیل نارضایتی از حرفه خود، در نهایت کارشان به بیماری، افسردگی، طلاق، مصرف مواد مخدر و... کشیده است؟ برعکس، اگر شغل شان را دوست داشتند چه می شد؟ آیا بهبود چشمگیر نگرش آدم ها نسبت به کارشان نمی تواند تأثیری شگرف بر سلامت و رفاه جامعه داشته باشد؟
من با هزاران نفر درباره چالش های شغلی شان کار کرده ام و دریافته ام که یکی از دلایل نارضایتی شغلی شایع تر از باقی آن هاست.
آن یک دلیل «اعتیاد به تحسین» است.
همه ما یاد گرفته ایم که به دنبال انگیزه هایی مانند نمره های خوب، برچسب های تشویقی، جایزه و مسلما تحسین شدن باشیم. ما دوست داریم که دوست داشته شویم و از آن مهم تر، دوست داریم مورد احترام باشیم؛ ما می خواهیم آدم ها را تحت تأثیر قرار دهیم، چرا که اینها حس گذرایی از شادی را به ما هدیه می دهند.
مشکل اینجاست که ما مسیر شغلی مان را برای خوشامد دیگران انتخاب می کنیم تا بتوانیم لذت زودگذر تأیید و تصدیق دیگران را حس کنیم. در این میان است که چشم خود را بر آنچه واقعا خوشحال مان می کند می بندیم. با هر قدمی که در مسیر حرفه ای خود برمی داریم، غمگین تر می شویم. هر چه بیشتر برای مؤثر بودن تلاش می کنیم، بیشتر احساس سرخوردگی می کنیم.
حرفم را قبول ندارید؟ پس بگذارید یک سؤال ساده بپرسم:
شغل شما چیست؟
همین سه کلمه دلیلی بر نارضایتی بسیاری از مردم از شغل شان است. بیشتر افراد می خواهند پاسخ اثرگذاری به آن بدهند. می خواهند دیگران به کاری که انجام می دهند احترام بگذارند. چرا؟ چون ما انسان ها نگرانیم که اطرافیان پاسخ ما را چطور دریافت می کنند و تا چه حد برای شان قانع کننده است. می دانیم کسی که پاسخ را می شنود، فورا قضاوت درباره مان را شروع می کند. دلیلش این است که ما آدم ها را از روی زندگی آنها قضاوت می کنیم.
مسئله اصلی نیز همین جاست. تا وقتی دست از قضاوت مردم از روی شغل شان برندارید، خودتان هم از بار قضاوت ها رها نخواهید شد. خبر خوب این است که اگر بتوانید خود را از بند این عادت بد رها کنید، سرانجام می توانید با تمرکز به جست وجوی انگیزه ذاتی خود برای کار بروید، کاری که به شما احساس تعهد و شادی منتقل کند.
شغلی که شایسته شما باشد شرایط روحی شما جوری تغییر می دهد که زندگی شما را متحول می کند. اگر از آدم هایی که به خاطر رضایت شغلی بالایشان آنها را تحسین می کنید بپرسید، به شما خواهند گفت که این پیوند نزدیک با شغل شان است که آنها را خوشحال و راضی نگه می دارد و به آنها انگیزه ای می دهد تا دلسرد نشوند و همین به سطوح بالاتر موفقیت و رضایت مندی می انجامد.