امروزه لینکدین با تجربه رشد 1000 درصدی در ده سال اخیر یکی از بزرگترین شبکه های اجتماعی دنیا محسوب می شود. این پلتفرم اکنون 530 میلیون کاربر دارد. به عنوان یکی از بزرگترین شبکه های اجتماعی لینکدین از متخصص های ماهر استفاده می کند.
یکی از این افراد حرفه ای شانون برایتون است. شانون به عنوان مدیر ارشد بازاریابی در لینکدین مشغول به فعالیت است.وی سابقه ای درخشان در زمینه همکاری با برندهای بزرگ حوزه IT مانند یاهو و eBay دارد. در این مقاله امیلی کوپ از پادکست مدیرعامل Hootsuite، رایان هولمز، با شانون استفاده کرده و گفتویی جذاب را گردآورده است. این مقاله بر روی موضوعاتی نظیر تجربه شانون از ورود به دنیای کسب و کار و همچنین فعالیت در حوزه شبکه های مجازی و همچنین بازارایابی دیجیتال تمرکز دارد.
تو سال های بسیاری در سیلیکون ولی مشغول به کار هستی و بیشتر دوران حرفه ای خود را نیز در زمینه روابط عمومی و بازاریابی گذرانده ای. در سال 2015 تو از بخش پشتیبانی ارتباطات لینکدین به بخش سمت مدیر ارشد بازارایابی شرکت منتقل شدی، چه تفاوتی پس از انتقال از حوزه ارتباطات به بازاریابی تجربه کردی؟
خوب، این یک امر جالب و در عین حال چالشی مهم بود. بخش جالب ماجرا شامل تجربه اندوزی و یادگیری امور بسیار زیاد در طول دو سال اخیر بود. در واقع در طول این مدت بیشتر از ده سال اخیر نکات تازه ای آموختم. بازاریابی مبتنی بر شبکه های اجتماعی یکی از فشرده ترین حوزه های کسب و کار محسوب می شود. این کار در عین آنکه سختی های خاص خود را دارد، بسیار لذت بخش نیز هست.
بخش چالش برانگیز ماجرا به دلیل فعالیت من در طول 20 سال گذشته در حوزه ارتباطات بود. برهمین اساس ورود به عرصه بازاریابی برای من یک چالش تقریبا ناشناخته بود. همانطور که شاید اغلب مخاطب های شما بدانند، جابه جایی از بخش ارتباطات یا پشتیبانی مشتریان به بازاریابی امری بسیار دشوار است. در واقع این دو بخش معمولا مهارت های بسیار متفاوتی می خواهند و براین اساس معمولا به ندرت فردی میان این دو حوزه جابه جا می شود. با این حال اگرچه ابتدای امر هماهنگی با حوزه بازاریابی برای من بسیار سخت بود، اما فرایند یادگیری نکات جدید بسیار جالب و هیچان انگیز است.
ما در عصر جالبی زندگی می کنیم. امروزه تقریبا همه کارکردهای مدیریتی سنتی دگرگون شده است. به عنوان یک عضو ارشد لینکدین چگونه به جف به عنوان مدیرعامل در حوزه ارتباطات کمک می کنی؟
یکی از دلایلی که جف من را از بخش ارتباطات به بازاریابی منتقل کرد، مربوط به این نکت است که خودش یکی از نخستین افراد متخصص در حوزه ارتباطات است که سر از بازاریابی در آورده. به نظر من جف به خوبی این نکته را درک کرده که در زمینه مدیریت یک برند نیازهای حوزه بازاریابی و ارتباطات تقریبا یکسان است. به این ترتیب برای حل این مسئله در لینکدین مدیر هر دو بخش یک فرد است. شاید این امر اندکی عجیب به نظر برسد، اما نگاهی به پیشرفت حیرت انگیز لینکدین در سال های اخیر صحت دیدگاه جف را بیان می کند.
به گمان من یکی از دشواری های فعالیت در حوزه بازاریابی آن هم در این عصر نیاز به آگاهی از نکات بسیار متفاوت و در عین حال شاید بی ربط به یکدیگر است. با این حال تصور اینکه چنین اطلاعاتی کاملا بی استفاده است، به هیچ وجه صحیح نیست.
کاملا متوجه آنچه گفتی هستم. براساس آنچه بیان کردی، جف یک مدیرعامل کاملا معتبر در زمینه کسب وکار است. اخیرا تو یک مقاله در زمینه نحوه استحدام کارمندان نوشته ای و در آن اشاره کردی بدون صرف نهار با افراد آن ها را استخدام نخواهی کرد. آیا توصیه ای در زمینه تعامل سازنده با دیگران در لینکدین برای مخاطب ها داری؟
یکی از توصیه هایی که جف همیشه به مدیران بخش های مختلف ارائه می کند، تاکید بر خودداری از انجام کارهای شان از وی کارمندان زیر دست است. این امر شاید در ابتدا برای مدیران اندکی عجیب باشد. به هر حال همه افرادی که در جایگاه مدیریتی هستند به طور مداوم نگران کمبود زمان هستند.
جف وینر اغلب کارهای خود را شخصا انجام می دهد. وی حتی در زمینه شبکه های اجتماعی نیز اکانت خود را به صورت شخصی اداره می کند. به همین دلیل همه همکاران و کسانی که با جف فعالیت می کنند از ضرورت رسیدگی به امور شخصی خود در محل کار آگاه هستند.
برهمین اساس توصیه شماره یک من به مخاطب ها انجام امور به صورت شخصی است. معجزه کار در امتداد کارمندان تان تجربه منحصر به فردی است. این نحوه از تعامل نحوه ارتباط تان با آن ها را دگرگون خواهد کرد.
اغلب افراد در زمینه برقراری ارتباط در شبکه های اجتماعی مشکلات بسیار زیادی دارند. آیا استراتژی شخصی در زمینه مدیریت بهینه این حوزه از روابط کسب وکار در فضای مجازی داری؟
از نقطه نظر حرفه ای باید میان شبکه های اجتماعی نظیر فیسبوک و اینستاگرام با لینکدین تفاوت قایل شویم. یکی از قواعد اصلی ما در لینکدین بارگذاری مطالب حرفه ای است. برهمین اساس مطالب سیاسی یا تصاویر شخصی افراد جایی در این شبکه اجتماعی ندارد. مگر اینکه به طور معجزه آسایی قادر به ایجاد ارتباط میان چنین موضوعاتی با حوزه کسب وکار باشید.
توصیه اصلی من در این زمینه توجه به ماهیت شبکه اجتماعی موردنظر و سپس انتخاب محتواست. به عنوان مثال فیسبوک از ابتدا برای توسعه ارتباط شخصی و عادی افراد با یکدیگر پا به اینترنت گذاشت. برهمین اساس فضای آن با پلتفرم لینکدین به مخصوص کسب وکار است، متفاوت خواهد بود.
من علاقه زیادی به مفهوم مربیگری معکوس دارم و فکر می کنم تجربه چنین دوره ای زیر نظر فردی مانند تو با سابقه درخشان در زمینه کسب وکار بسیار هیجان انگیز باشد.
من همیشه با چنین تحسین هایی مواجه هستم. هنگامی که با درخواست دیگران در زمینه ارائه مشاوره در زمینه فعالیت در شبکه های اجتماعی رو به رو می شوم، توصیه ام بسیار کوتاه است. در واقع در چینن شرایطی من توصیه مشخصی به وی نمی کنم. تنها نکته من لزوم شناسایی فردی در سازمان که در زمینه شبکه های اجتماعی ماهر است، می باشد. در واقع بسیاری از نکات مهم در زمینه کسب وکار افراد را من نمی دانم. برهمین اساس همکاری با فردی درون شرکت شان که از جزئیات آن کسب وکار آگاه است، منطقی به نظر می رسد.
تو همیشه به افراد توصیه می کنی در جلسات از طرح سوال های به ظاهر ساده و خنده دار ترسی نداشته باشند. اما به هر حال انجام چنین کاری اعتماد به نفس بالایی می خواهد. اندکی در این مورد توضیح می دهی؟
به نظر من طرح پرسش های ساده و به نظر خنده دار در جلسه های شرکت این پیام را به دیگران ارسال می کند که طرح هر مسئله ای هرچقدر هم که ساده و پیش پا افتاده باشد، شرم آور نیست. به طور معمول این روش برای شرکت ها بسیار مفید است و من نیز به همین خاطر آن را به همه توصیه می کنم.
من کاملا در مورد دشواری انجام چنین کاری با تو موافق هستم. با این حال به محض شروع این کار با خیل عظیمی از پرسش های به ظاهر سطحی اما بسیار مهم مواجه خواهیم شد. به این ترتیب دیگر چیزی برای مخفی سازی در میان مدیران شرکت وجود نخواهد داشت. این امر به توسعه کسب وکار حتی در شبکه های اجتماعی نیز کمک می کند.
یکی دیگر از نکات موردعلاقه من در زمینه مربیگری معکوس مربوط به الهام گیری از ایده های برتر سایر رقبا است. به عنوان مثال نحوه مدیریت کسب وکار و ایده های برند اسنپ چت برای من بسیار جذاب است. این پلتفرم به طور حیرت انگیزی افرادی با سن های متفاوت را دور خود جمع کرده است. این طیف متنوع سنی مانند هدیه ای الهی برای بازاریاب ها به حساب می آید. من به طر منظم در اسنپپ چت فعالیت ندارم، اما فرزند هشت ساله ام بسیار راحت با آن ارتباط برقرار کرده و به طور منظم از آن برای برقراری ارتباط با دوستان خود استفاده می کند.
واقعا گفتگوی جذابی بود. به عنوان پرسش آخر قصد دارم سوال روز را از تو بپرسم: چه توصیه ای در طول دوران حرفه ای خود دریافت کرده ای که بتوان آن را برترین توصیه دوره فعالیت خود نامید؟
شاید به نظر توصیه ای که شرح می دهم اندکی عجیب باشد. بهترین توصیه دریافتی من عملرد یکسان در خانه و محل کار بود. در واقع همه ما تجربه فعالیت سخت در محیط کار را داریم. در یک کلام عملکرد ما در فضای کار بسیار حرفه ای و مبتنی بر مسئولیت پذیری است. با این حال هنگامی که به خانه می رسیم ناگهان به فردی دیگر بدل می شویم. این امر معمولا موجب نارضایتی اعضای خانواده از آنچه بی سئولیتی نامیده می شود، خواهد شد.
براین اساس باید تلاش کرد تا در محیط خانه نیز همان مسئولیت پذیری و رفتار حرفه ای محیط کار را حفظ کنیم. به این ترتیب تعادلی در زمینه کار و زددگی مان ایجاد خواهد شد. همچینن توجه داشته باشید که در مورد مسائل کاری تان با اعضای خانواده صحبت نکنید. مشکلات کاری شما مربوط به خودتان است. همچنین صحبت در مورد مسائل خانوادگی در محیط کار نیز چندان مطلوب به نظر نمی رسد.