این سوال برای برخی از کسانی که در حال راه اندازی کسب و کار جدید هستند مطرح می شود که آیا مکان کسب و کار می تواند عامل مؤثری در موفقیت کسب و کار به شمار رود؟
اگر از دیدگاه سنتی به این موضوع نگاه کنیم و قرار باشد چند تن از کارشناسان حوزه بازار و بازاریابی در این زمینه اظهار نظر کنند بی تردید جواب مثبت می دهند. آنها معتقدند که اگر شما در یک منطقه اقتصادی مناسب یا در یک کلانشهر اقتصادی و در مرکز یک مجتمع تجاری فعالیت خود را آغاز کنید نتایجی به مرتب ثمربخش تر از دیگران خواهید داشت.
اما تحقیق و مطالعه در این زمینه نشان می دهد که گرچه به ظاهر داشتن یک فروشگاه بزرگ در میدان ولی عصر بهتر از داشتن یک فروشگاه در پایین شهر تهران است، اما اینها هیچ ارتباطی به موفقیت افراد در کسب و کار ندارد، زیرا در مطالعه اجمالی در می یابیم که بسیاری از افراد موفق در کسب و کار ابتدا مکان هایی را برای شروع کار خود انتخاب کردند که هیچ کس باور نمی کرد این فرد بتواند روزی بزرگ ترین تولید کننده یا صادر کننده باشد، اما چنین اتفاق های مبارکی در همین جامعه ایران رخ داد، بنابراین این فرضیه باطل است که برای موفقیت باید یک فروشگاه خوب در یک مکان خوب داشت.
آنچه شما را در کسب و کار موفق می کند باور شما به موفقیت و درآمد بالاست. اگر در میدان هفت تیر تهران یک فروشگاه 500 متری داشته باشید، اما به کار خود باور نداشته باشید نمی توانید به اندازه کسی که یک فروشگاه 12متری در شمال غرب ایران دارد درآمد کسب کنید.
تجربه های تاریخی نشان می دهد که مکان فعالیت نمی تواند عامل تأثیر گذاری باشد، بلکه این خودباوری و تلقین درونی شماست که باعث می شود در میدان محسنی موفق تر از میدان قیام باشید.
برخی از افراد براساس همین تصور غلط کشور را ترک کردند و به دیار غربت رفتند تا امکان بهتری برای کسب و کار خود فراهم کنند، اما نتیجه نشان می دهد که چنین اتفاقی نیفتاد.
همه ما دوستان و اقوامی را سراغ داریم که برای راه اندازی کسب و کار به کشورهای پیشرفته اروپایی مهاجرت کردند، اما نتوانستند در کسب و کار موفق شوند. همین تجربه را در مهاجرت افراد از روستا به شهر شاهد هستیم. برخی افراد به تصور اینکه شهر مکان مناسب تری برای فعالیت اقتصادی است از ولایت کوچ می کنند و به کلانشهرهای غریب سنگ و سیمان و آهن مهاجرت می کنند تا در کسب و کار موفق شوند.
شاید این سوال را بپرسید که برخی از افراد موفق ایرانی در کسب و کار کسانی اند که در سال های دور ترک دیار کردند و در شهر بزرگ تهران توانستند موفقیت های مالی و کاری زیادی به دست بیاورند. طبعا من هم منکر این واقعیت نیستم، اما تعمیم این نظر را که مکان عامل موفقیت است نمی پذیرم و اعتقاد دارم اگر همان فرد موفق در همان روستا هم باقی می ماند براساس باورهای درونی اش کاری کارستان را رقم می زد.
حال شاید این سوال هم برای شما مطرح شود که آیا امکانات کلانشهرها قابل مقایسه با روستا هستند؟ آیا کسی که می خواهد یک کارخانه راه اندازی کند در تهران راحت تر و سریع تر به مقصد نمی رسد؟ بله من حرف شما را تصدیق می کنم، اما راه اندازی کارخانه و بهره برداری به منزله موفقیت نیست؛ چه بسا همان فرد در مدت کوتاهی با شکست روبه رو شود. اما اگر شخص به خود و توانمندی خود ایمان داشته باشد و باور درونی او باعث راه اندازی آن کار شود به راحتی موانع را از جلوی راه بر می دارد.
اگر به همین تجربه های دهه های اخیر نگاه کنیم در می یابیم که برخی از شرکت ها در دل شهرهای بزرگ از اجرای ساده ترین طرح های عمرانی باز مانده اند، اما گروهی دیگر در یک شهرستان کوچک کاری کارستان را در زمینه عمرانی رقم زده اند.
شما اگر به دنبال راه اندازی کسب و کار هستید چندان نگران مکان فعالیت خود نباشید. اگر خوب به کار خود بنگرید و با عشق و ایمان و باور درونی کار را شروع کنید نتایج شگفت انگیزی نصیب شما خواهد شد. شما باید به خودتان باور داشته باشید. به موفقیت خود در همان کسب و کار باور داشته باشید تا آن مکان نیز برای موفقیت شما بهترین مکان شود.
مکان یک عامل بیرونی در کسب و کار است و موفقیت در کسب و کار یک عامل درونی است. عامل بیرونی نمی تواند بر عامل درونی تأثیر بگذارد تا زمانی که عامل درونی که همان باور قلبی شماست از گردونه رقابت خارج نشود و خود را تسلیم نکند شما موفق هستید.
اگر در کسب و کار به موفقیت باور درونی دارید هیچ چیز و هیچ کس نمی تواند مانع موفقیت شما شود، حتی مکان کسب و کار.