با توجه به اهمیت جایگاه مدیریت ضروری است افرادی که برای این سمت انتخاب می شوند، مجموعه کاملی از توانایی ها و قابلیت های مورد نیاز را دارا باشند. همین امر باعث می شود برخی مدیران خود را بدون ضعف دانسته و از ضعف های خود غافل شوند. در بسیاری از موارد اشتباه و ضعف مدیران به خاطر عدم توانایی های آنها نبوده بلکه با نگاهی واقع بینانه به این واقعیت پی خواهید برد که به علت حجم کاری بالای مدیران و خستگی ناشی از کار و با توجه به این امر که همگی ما انسان هستیم و از محدوده توانایی و آستانه تحمل مشخصی برخوردار هستیم، همواره احتمال خطا وجود دارد که امری کاملا طبیعی است.
به همین خاطر نباید تصور کرد که حق هیچ گونه اشتباهی را ندارید. این امر خود باعث ایجاد استرس در شما خواهد شد که خود درصد خطا را در افراد افزایش می دهد. با این حال لازم است تا جایی که امکان دارد فضا را برای خطاهای احتمالی تنگ کنید. با توجه به این امر که امروزه در تمامی حوزه های کسب و کار شاهد هجوم شرکت های جدید و تلاش شبانه روزی سایر رقبا هستیم، اگر نتوانید به خوبی ضعف های خود را پوشش دهید، بازنده رقابت خواهید بود.
در همین راستا لازم است تا با شش مورد از نقاط ضعف اصلی مدیران آشنا شوید که در ادامه به معرفی و بررسی آنها خواهیم پرداخت. البته توجه به این نکته ضروری است که صرفا آشنایی کافی نبوده و به همین خاطر راهکارهای حل هر یک را نیز مطرح خواهیم کرد.
1- عدم اعتماد به کارمندان
این امر یکی از مواردی است که تقریباً تمامی مدیران منکر آن می شوند. یکی از دلایل این انکار می تواند این باشد که آنها اجازه کار در محدوده مشخص شده را به کارمندان خود می دهند. با این حال بسیاری از افراد توانایی و انگیزه فعالیت های بیشتر دارند که در صورت نبود فضا برای آنها با هدر رفتن استعداد مواجه خواهید شد. این امر خصوصا برای شرکت هایی که می خواهند رشد چشمگیری داشته باشند بسیار مهم است.
برای مثال ممکن است با توجه به شرایط کاری خود لازم بدانید تمامی کارمندان توانایی صحبت با زبانی دیگر را در خود تقویت کنند. بسیاری از موسسات در این رابطه وجود دارند که این کار را برای شما انجام می دهند، با این حال ممکن است کارمندی را در اختیار داشته باشید که توانایی حل این مشکل شما را داشته باشد اما به علت سیاست های کاری غلط شما مبنی بر اینکه افراد تنها باید کاری را که از پیش تعیین شده است انجام دهند، تمایل به ارائه توانایی در این فرد به طور کامل از بین برود. این امر بدون شک مطلوب هیچ شرکتی نبوده و لازم است از تمامی قابلیت های کارمندان خود به بهترین نحو استفاده کنید.
در همین راستا ابتدا لازم است این باور را در خود شکل دهید که یک کارمند معمولی الزاما فردی معمولی نبوده و می تواند کارهای به مراتب بزرگ تر و بیشتری را انجام دهد. توجه داشته باشید که عدم اعتماد به کارمندان در نهایت منجر به این امر خواهد شد که شما مجبور باشید حجم کاری خود را افزایش دهید که بدون شک مشکل ساز خواهد بود.
2- اتصال بیش از حد
اگرچه پاسخگو بودن به کارکنان و در دسترس بودن برای تمامی افرادی که به نحوی با شرکت در ارتباط هستند، مهم و ضروری است، با این حال این امر بدین معنا نیست که هر زمان این امکان وجود داشته باشد. فراموش نکنید که شما در مهم ترین جایگاه شرکت خود قرار دارید و باید زمان خود را به نحوی مدیریت کنید که با معضل کمبود وقت مواجه نشوید. البته دلیل اصرار بر همیشه در دسترس بودن تنها مورد ذکر شده نبوده و حتی برای بالا بردن سطح و کلاس کاری خود نیز بهتر است تنها در زمان هایی مشخص خود را در دسترس قرار دهید. یکی دیگر از مزیت های این اقدام این است که باعث می شود به علت آنکه می دانند تنها زمانی محدود را در اختیار دارند، مسائلی را مطرح کنند که واقعا ضروری است.
با این حال در راستای آگاهی نسبت به اوضاع شرکت توصیه می شود امکان مطرح کردن همه مسائل را از طریقی مانند ارسال ایمیل فراهم آورید. تحت این شرایط دیگر ضرورتی ندارد به سرعت پاسخ خود را اعلام کنید و این خود امری سودمند از هر نظر خواهد بود. در آخر توجه به این نکته ضروری است که افراد و شرایط کاری افراد با یکدیگر تفاوت داشته و لازم است الگوی کاری خاص خود را داشته باشید و از کپی برداری مطلق از روش دیگران دوری کنید. داشتن تعهد امری کاملاً مناسب است با این حال نباید منجر به این شود هر اقدامی را در راستای آن انجام دهید. همواره به خاطر داشته باشید که وطایف اصلی شما در اولویت بوده و اقدامات فرعی را باید به نحوی هوشمندانه مدیریت کرد که به موارد اصلی لطمه ای وارد نشود.
3- رکود
تقریبا تمامی شرکت ها دوران رکود را تجربه کرده اند. این امر یک واقعیت است که نمی توان همواره مانند روزهای اوج خود عمل کرد، با این حال نباید اجازه دهید که اختلاف آن بیش از حد شود. یکی از مهم ترین دلایل این امر این است که مدیران اجازه ورود اندیشه های جدید و اقدامات نوین را نمی دهند و همین امر باعث می شود در بازار حال حاضر که خلاقیت حرف اول را می زند، حتی قادر به حفظ جایگاه فعلی خود نیز نباشند. به عقیده لیز التینگ، مدیر اجرایی شرکت TransPerfect، بزرگ ترین آفت یک کسب وکار این است که تحت شرایط یکنواخت قرار گرفته و دیگر نتواند خلاقیت داشته باشد. تحت این شرایط رکود حتمی بوده و شرکت با مشکلات بسیاری مواجه خواهد شد.
در راستای جلوگیری از این مشکل لازم است در جایگاه مدیریت ابتدا به این درک دست پیدا کنید که چه کارهایی را باید حتما انجام دهید، سپس راهکارهای آنها را فهرست کنید و بهترین را از میان آنها برگزینید. با این حال فراموش نکنید که همواره لازم است کل شرکت را برای اعمال تغییرات لازم آماده سازید. در رابطه با ایجاد تغییرات و ارائه نوآوری این نکته ضروری است که تنها شرکت هایی می توانند موفق باشند که زودتر از سایرین در این مسیر گام بردارند. به همین خاطر است که همواره تأکید می شود که فرصت ها منتظر اقدام شما نخواهند ماند.
4- تمایل به تمجید
همواره این نکته برای هر مدیری از اهمیت و جذابیت خاصی برخوردار بوده است، با این حال واقعیت این است که خود را وابسته به آن نشان دهید. این امر خود باعث بروز اقدامات ریاکارانه و ضعف در تصمیم گیری خواهد شد. درواقع تنها کافی است کاری را انجام دهید که ایمان دارید صحیح است و در فرآیند تصمیم گیری، اگرچه مشورت گرفتن امری پسندیده است، با این حال تصمیم خود را مشروط به تأیید سایر افراد بدانید. این امر بسیار مهم بوده و توجه داشته باشید که مدیریت شرکت در دستان شماست و هیچ کس به اندازه خودتان نسبت به اوضاع اشراف کامل نداشته و ممکن است حتی تصمیم شما از نظر بقیه بی معنی نیز به نظر برسد.
با این حال نباید از خود ضعف نشان دهید و در صورتی که نسبت به درستی تصمیمات خود دچار تردید هستید، بهتر است از مشاوری با تجربه در شرکت خود استفاده کنید. نمی توان مدیری را یافت که به دوست داشته شدن از طرف کارکنان خود تمایلی نداشته باشد. این امر کاملا طبیعی است و از خصوصیات انسان ها محسوب می شود. با این حال این امر زمانی که به عادت تبدیل شود، باعث بروز مشکلاتی خواهد شد.در همین راستا بهتر است ضمن حفظ رابطه خوب خود با سایر افراد شرکت، به نحوی عمل کنید که کسی نتواند در تصمیم شما تداخل ایجاد کند.
به عقیده دیوید اسکارولا (از چهره های مطرح بازاریابی منابع انسانی)، مدیران گاهی تصمیماتی را می گیرند که برای عموم مطلوب و خوشایند است تا میزان محبوبیت خود را افزایش دهند و به نتیجه و تأثیری که ممکن است بر پیکره شرکت داشته باشد توجهی نشان نمی دهند. این امر باعث خواهد شد در درازمدت قابلیت های شما به شدت زیر سوال برود.
بدون تردید این امر به معنای پایان یافتن مدیریت افراد خواهد بود که بدون شک حتی تصور آن نیز برای هر مدیری ناخوشایند به همین خاطر لازم است تمایل به تمجید، تنها یک تمایل برای شما باشد و از آن فراتر نرود. درواقع بهتر است اولویت اول شما به جای محبوبیت، احترامی پایدار باشد که ناشی از درستی اقدامات تان است.
5- همگام شدن
همه مدیران برای خود اصول کاری خاصی را تعریف می کنند و تمایل دارند تمام شرکت در چارچوب آن گام بردارند. این امر بدون شک نیاز اصلی هر شرکتی است، با این حال در این رابطه نقطه ضعف این است که مدیران فراموش می کنند که خود نیز عضوی از شرکت بوده و باید بر اساس همان قوانین وضع شده خودشان عمل کنند. در این رابطه حتی توصیه می شود مدیریت خود را متعهد ترین فرد به آنها دانسته و به نوعی به الگوی سایر افراد تبدیل شود. با این حال در بسیاری از موارد مشاهده شده است که مدیران تنها از سایرین توقع دارند و این امر بدون شک منجر به بروز نارضایتی هایی خواهد شد.
حتی اگر این امر نیز اتفاق نیفتد، خواسته های شما هنگامی که خودتان اعتقادی به آن ندارید، مورد توجه سایر افراد نیز قرار نخواهد گرفت و کارمندان تنها در ظاهر خود را نسبت به آن متعهد نشان می دهند. این امر باعث کاهش راندمان کاری و جا ماندن از اهداف تعیین شده سازمان خواهد شد، به همین خاطر لازم است همواره خود را مهم ترین عضو تیم کاری و الگوی سایرین تصور کنید.
در رابطه با همگام شدن توصیه ها این است که روابط خود را حتی فراتر از محیط کاری ادامه دهید و برای مثال می توانید هر ماه یک روز را با تمام تیم خود به تفریح بپردازید. درواقع هرچقدر بیشتر با یکدیگر در ارتباط باشید به درک جامع تری از شرایط هم خواهید رسید که خود باعث درک متقابل و پیشرفت در روند کار تیمی خواهد شد. در رابطه با این امر فراموش نکنید که همان گونه که موفقیت برای شما سودآور و مفید است و باعث ارتقای جایگاه و در نهایت شرکت شما خواهد شد، بروز اشتباه و شکست نیز امری طبیعی است که لازم است تحت این شرایط تقصیرها را بر گردن فردی خاص نیندازید و برد و باخت را برای کل تیم بدانید. تحت این شرایط سریع تر خواهید توانست اوضاع را بهبود ببخشید.
6- درخواست کمک نکردن
همه افراد نیاز به کمک و یاری یکدیگر دارند و در این رابطه هیچ استثنایی وجود ندارد. با این حال هنگامی که در جایگاهی بالاتر از سایر افراد قرار می گیرید ممکن است غروری به شما دست دهد که مانع شما در درخواست کمک شود. این امر بدون تردید از نقاط ضعف بسیار بزرگ مدیران، خصوصا مدیران جوان محسوب می شود. اگرچه این امر یک واقعیت است که شما بدون شک نسبت به سایر افراد شرکت از میزان توانایی های بالاتری برخوردار هستید که توانسته اید بالاترین جایگاه را در شرکت به تصاحب خود درآورید، با این حال فراموش نکنید که شما نیز انسان هستید و هر انسانی از محدوده توانایی های مشخصی برخوردار است، همچنین در صورتی که نخواهید از سایر اعضای خود استفاده کنید، مجبور خواهید بود حجم کاری خود را به میزان چشمگیری افزایش دهید که بدون شک شما را از انجام کارهای دیگر محروم خواهد ساخت.
به همین خاطر لازم است غرور ناشی از بالاترین جایگاه شرکت را کنار گذاشته و تنها به فکر پیشرفت باشید. فراموش نکنید که امروزه شرایط کار دیگر مانند سابق نبوده و رقابت به اوج خود رسیده است. تحت این شرایط اگر نتوانید توانایی های خود را خیلی زود شکوفا سازید، نخواهید توانست به موفقیت های لازمه دست پیدا کنید.
کمک خواستن همواره نشانه ضعف محسوب می شود، با این حال تنها افرادی پیشرفت خواهند کرد که توانایی کنار گذاشتن قوانین غلط و ناکارآمد را داشته باشند. خودرأی بودن امری است که باید از همان ابتدای کار کنار گذاشته شود. اگرچه لازم است در تصمیمات خود قاطع باشید اما این مربوط به مرحله ای است که شما به اجماع رسیده و تصمیم قطعی خود را گرفته اید. درواقع لازم است همواره کمک گرفتن را به عنوان یک کلاس آموزشی در نظر بگیرید و از آن واهمه ای نداشته باشید.
در آخر توجه به این امر ضروری است که موارد ذکر شده تنها گلچینی از ضعف های رایج محسوب می شود و نباید تصور کرد که تنها شامل همین موارد می شوند. به همین خاطر بهتر است در این زمینه مطالعات بیشتری را داشته باشید تا به مدیری لایق تر تبدیل شوید.