برخی حرف ها کهنه نمی شود و همیشه تازه است و نیازی به داشتن مدارک ریز و درشت مدیریت هم نیست (البته حتما عقل سلیم لازم و به قول اطبای قدیم حب الشفاست).
نوشته ای می خواندم از پیتر سنگه خردمندو خردپیشه مدیریت. او که درباره سازمان یادگیرنده صاحب قلم است می گوید: چاره ای نیست جز اینکه شرکت ها و سازمان ها به سوی یادگیری یکپارچه و سرتاسری حرکت کنند.
و این همان چیزی است که مدیران بسیاری را در کشورما به جنباندن سر و تأیید و ای بابا اینکه معلوم است وگفتن ندارد و ما چندسال قبل تر از پیتر سنگه در شرکت خودمان یک سازمان یادگیرنده درست کردیم به چه کیفیت و... وادار می کند.
البته پر واضح است که مثل بقیه چیزها مراد از این حرف ها هم یعنی ما خیلی به روز هستیم و دیگر کسی را یارای آموزش به من مدیر را ندارد است.
فهم آن البته دشوار است، چون بسیاری از مدیران ریز و درشت ما جدا از تیپ و قیافه و اطوارهای مدیریتی برخی هنرپیشه های فیلم های هالیودی که عموما هم شرکت های بورسی وال استریت را نشان می دهد از منش و روش مدیریت چیز دیگری نمی دانند و به مدد کیفیت بالا وHD تصاویر و فیلم ها حتی در کپی کردن رنگ دکمه سرآستین این هنرپیشه های مدیرآسا سرسوزنی خطا نمی کنند و آن می شود که می بینیم.
شرکت به دلیل نابلدی در الفبای مدیریت روی منحنی نزولی در حال سرسره بازی است، آن وقت مدیر شرکت از آخرین دوره مدیریتی خارج از کشورش می گوید.
و این طنزی است که به قول اندیشمندی آخرین حد تراژدی است و دردی است که در نهایت نان کارکنان نگون بخت این شرکت ها را هدف قرارمی دهد.
بله دوستان برخی - حرف ها- کهنه- نمی شود.
اندیشمندانه بیندیشیم.
DBA باگرایش بازاردانی (مارکتینگ)