هنگامی که صحبت از کارآفرینی و افراد کارآفرین به میان می آید، اغلب مردم تصور افرادی با توانایی های خارق العاده و ایده هایی عجیب دارند.
با این حال تحقیقات نشان داده است که کارآفرینان هیچ نوع مزیت عجیبی در مقایسه با افراد عادی ندارند. نکته در خلاقیت بیشتر کارآفرینان و در اختیار داشتن ایده های بیشتر است. همچنین افراد کارآفرین تلاش بیشتری در راستای اجرایی ساختن ایده های شان بروز می دهند.
هیچ تضمینی وجود ندارد که افراد کارآفرین شکست را تجربه نکنند. در واقع کارآفرینان نیز مانند همه افراد در رقابت های تجاری خود شکست می خورند. با این حال نکته مهم در تسلیم نشدن آنها نهفته است. هنگامی که همه افراد از تحقق یک هدف ناامید می شوند، این تفکر کارآفرینانه است که برخی را به موفقیت خواهد رساند.
ایده
ویلیام ولدون، مدیرعامل برند مشهور Johnson & Johnson، در مورد شیوه شرکتش به منظور تشویق کارمندان برای کشف بازارهای مصرف جدید این گونه اظهارنظر کرده است: «ما شیوه مخصوص خود موسوم به «سرمایه گذاری داخلی» را داریم. این شیوه براساس ارائه استقلال فراوان به کارمندان در جهت تنظیم و اجرای ایده های شان است.
به عبارت ساده، کارمندانی که ایده ای مشترک دارند، تشویق به ارائه برنامه کار در آن زمینه شده و در صورت تأیید ایده موظف به ارائه طرح بودجه و هدایت آن طرح به صورت شخصی خواهند شد. در صورت موفقیت این طرح (که با همراهی و پشتیبانی شرکت نیز همراه است) سود به دست آمده به صورت منصفانه میان آن گروه و شرکت تقسیم می شود.
راهکار دستیابی به محیط کاری خلاقانه در دادن استقلال و آزادی انتخاب به کارمندان است. در واقع ایجاد گروه های مختلف در صورتی که با رضایت و انتخاب کارمندان همراه باشد، به طور طبیعی، نتیجه بهتری را به همراه خواهد داشت. همچنین چنین شیوه ای دیگر دشواری رأی کردن افراد برای انجام یک پروژه مشخص را به همراه نخواهد داشت. در شیوه متقابل که شامل انتخاب افراد برای گروه های مختلف شرکت است، افراد با انگیزه و روحیه جنگندگی کمتری به فعالیت خواهند پرداخت. بنابراین بهتر است از شیوه «انتخاب آزادانه» استفاده شود.»
کارل بارتز، مدیرعامل سابق یاهو نیز در زمینه ایجاد محیط کارآفرینانه در فضای شرکت عقاید جالبی دارد: «به نظر من بهترین راه برای یک مدیر در راستای ایجاد فضای کارآفرینانه در شرکتش دادن استقلال به کارمندان است.
در واقع کارمندان باید امتحان کنند، خطا کرده و شکست بخورند تا تجربه به دست بیاورند. این تجربه اهمیت بسیار بالایی برای شرکت ها دارد. همچنین باید توجه داشت که شکست افراد نباید عاملی برای سرزنش آنها باشد.
توجه داشته باشید این ریسک، آزمون و خطاست که موجب نوآوری می شود. بر همین اساس نه تنها در شرکت ها انجام آزمایش و شکست خوردن باید قابل قبول باشد، بلکه به ریسک های نتیجه بخش باید پاداش مناسب نیز تعلق گیرد. این یک پیام روشن برای کارمندان خواهد بود. بر این اساس افراد تشویق به نوآوری و خطر کردن می شوند، بدون آنکه نگران آینده باشند.»
جیمز دایسون یکی از مخترعان پرتلاش دنیای کسب وکار است. وی بیشتر وقت خود را صرف تشویق افراد به طراحی ایده های جدید می کند، معتقد است: «استقبال از ایده های جدید از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.
اگر من با یک ایده جدید و جالب مواجه شوم، نخستین عکس العملم تشکر و قدردانی از ارائه دهنده آن ایده است. چنین رفتاری باعث شکوفا شدن افراد خواهد شد. در گام بعدی باید بگویم بسیاری از افرادی که زمانی کارمندی ساده بوده و ایده خود را به من نشان می دادند، هم اکنون تبدیل به مدیرانی موفق شده اند.»
آنچه در عمل باید انجام دهیم
- برندی که دست از ایده پردازی بر دارد، به سرعت توسط رقبا به حاشیه رانده شده و در مدت اندکی از بازار ناپدید می شود.
- فضای درونی شرکت بهترین مکان برای ایجاد ایده های خلاقانه است. بر همین اساس توصیه من تلاش برای ایجاد فضایی کارآفرینانه در شرکت تان براساس آنچه در بخش ایده توضیح داده شد، است.
- بهتر است گروه های شرکت تان از افراد بخش های مختلف و به صورت داوطلبانه انتخاب شوند. تجربه نشان داده است افرادی که با اختیار خودشان به یک پروژه ملحق می شوند، تلاش و کوشش بیشتری را برای آن به خرج می دهند.
- ایده های خلاقانه و جدید از دل فضای کاری که در آن همه از شکست وحشت دارند، بیرون نخواهد آمد. تلاش عمده شما باید در راستای وحشت زدایی از شکست باشد.
- در ابتدا به موفقیت های نخست در شرکت تان بهای بسیاری دهید. به این ترتیب دیگران نیز ترغیب به ایده پردازی خواهند شد.