حوزه کارآفرینی پر از افراد مستعد و علاقه مند است. اغلب کارآفرینان ایده های مختلفی برای ورود به دنیای کسب و کار دارند، با این حال همه ایده های آنها بدل به واقعیت نمی شود. بسیاری از ایده ها و برنامه های کار پیش از تحقق به دست فراموشی سپرده می شود. چنین امری به دلیل بی توجهی افراد به ایده های شان یا فراموش کاری نیست. حوزه کسب و کار دشواری های خاص خود را دارد. به همین خاطر پس از طراحی ایده کاری باید امکان تحقق آن را ارزیابی کرد. متاسفانه بسیاری از کارآفرینان تازه کار بدون توجه به وضعیت موجود بازار اقدام به ایده پردازی می کنند. به این ترتیب ایده های آنها در عمل راه به جایی نمی برد. یکی از دلایل آمار بالای شکست کارآفرینان جوان همین نکته است.
در این مقاله من برخی از مهم ترین دلایل شکست کارآفرینان در حوزه ایده پردازی را بررسی می کنم. هدف اصلی من بیان نشانه های شناسایی ایده های کارآفرینی ضعیف است. به این ترتیب امکان اجتناب از بروز شکست وجود خواهد داشت.
1. عدم تقاضا برای راه حل مان
ایده کاری ما باید در راستای حل یا کاهش مشکلات مشتریان باشد. به این ترتیب مشتریان جذب ایده برندمان خواهند شد. با نگاهی به عملکرد برندهای بزرگ به خوبی اهمیت این نکته آشکار می شود. امروزه اغلب برندهای بزرگ در تلاش برای شناسایی نیازهای مشتریان و پاسخگویی مناسب به آنها هستند. این امر ادامه فعالیت تجاری آنها را تضمین می کند. اگر برندها به این نکته توجه نشان ندهند، تفاوتی میان فعالیت آنها با رقبا وجود نخواهد داشت. در نتیجه فرآیند تصمیم گیری خرید برای مشتریان بدل به امری دشواری و پیچیده خواهد شد.
مطلب مرتبط: 10 ایده برای شروع کسب و کار
اگر محصول یا سرویس ما در بازار با تقاضایی مواجه نیست، این امر پیام روشنی در خود دارد. مشتریان وقتی نیازی به خرید محصول ما مشاهده نکنند، حتی به آن نگاه نیز نخواهند کرد. در اینجا نوبت به خلاقیت برند ما می رسد. ابتدا باید چند پرسش مهم را پاسخ دهیم. چرا مشتریان به محصول ما توجه نمی کنند؟ ما در فرآیند شناسایی مشکلات مشتریان چه اشتباهاتی مرتکب شده ایم؟ وقتی ما نیاز اصلی مشتریان را به خوبی درک نکنیم، در زمینه تولید محصول مناسب با شکست قطعی مواجه خواهیم شد. در این صورت دو راهکار پیش روی ما خواهد بود. نخست تلاش برای ترمیم ایده موردنظر و دوم فراموشی آن و تلاش برای ایده پردازی تازه. پیگیری هر کدام از شیوه-ها بستگی به سطح تحلیل ما از کیفیت ایده اولیه دارد.
2. بی میلی مشتریان به پرداخت هزینه تعیین شده برای محصول
یک کسب و کار موفق فقط در صورت تمایل مشتریان به پرداخت هزینه برای خرید محصولاتش توان ادامه حیات دارد. در غیر این صورت تراز مالی شرکت منفی خواهد شد. این امر در کوتاه مدت موجب ورشکستگی کسب و کارها می شود. به همین دلیل هدف اصلی برندها فروش هرچه بیشتر محصولات شان است. این امر در بسیاری از موارد به منظور توسعه سطح کسب و کار نیست، بلکه عدم مواجهه با شکست به عنوان هدف اولیه مدنظر قرار دارد. نکته مهم در اینجا سطح کیفی محصولات ماست. اگر محصولات ما کاربرد عینی برای مشتریان داشته باشد، آنها تمایل بسیار زیادی به پرداخت هزینه مورد نظر خواهند داشت. نکته مهم در اینجا توجه به خدمات جانبی است. بدون تردید مشتریان برند نایک فقط به دلیل کیفیت بالای محصولات این برند اقدام به خرید نمی کنند. آنها فرهنگ و نحوه ارائه خدمات نایک را نیز دوست دارند. به این ترتیب در حوزه کسب و کار نحوه برخورد ما با مشتریان واجد اهمیت است. در غیر این صورت مشتریان به سراغ محصولات ارزان تر می روند. بدون شک هیچ برندی تمایل به باخت در برابر شرکت های کوچک تر را ندارد، بنابراین باید فکری به حال وضعیت خدمات جانبی برندمان کنیم.
3. چالش بی رغبتی سرمایه گذارها
هر کسب و کاری در فعالیت خود با کمبود بودجه مالی مواجه می شود. این امر به معنای شکست برندها نیست. راهکار رایج در میان شرکت ها تلاش برای یافتن سرمایه گذار به منظور جبران کسری بودجه است. به این ترتیب با همکاری سرمایه گذارهای علاقه مند امکان گسترش کسب و کار فراهم می شود. بسیاری از کارآفرینان جوان برای راه اندازی کسب و کارشان اقدام به ملاقات با سرمایه گذارهای مستعد می کنند. در صورت جلب نظر این افراد امکان دریافت سپرده سرمایه گذاری بالا فراهم خواهد شد. برندها موظف به شراکت سازنده با سرمایه گذارها و پرداخت سود شخص در بازه های زمانی خاص هستند. چالش اصلی بسیاری از کارآفرینان جوان ناتوانی در زمینه ترغیب سرمایه گذاران است. از نطقه نظر سرمایه گذاران، آنها در طول روز با ده ها ایده کاری مواجه هستند. انتخاب یک ایده مشخص نیازمند تفاوت آن با دیگران است. به این ترتیب ما باید از کلیشه های مرسوم در معرفی ایده مان پرهیز کنیم. در غیر این صورت سرمایه گذارها با بی رغبتی تمام پیشنهاد ما را رد خواهند کرد. نکته مهم در اینجا صرف نظر سرمایه گذارها از پیشنهاد ما در صورت مشاهده کوچک ترین خلال یا ناهماهنگی در کسب و کارمان است، بنابراین پیشنهاد کاری ما باید در نهایت دقت ارائه شود.
4. مشاهده شکست رقبا
در دنیای امروزه شمار بسیار زیادی از استارت آپ ها به محض شروع کارشان با شکست مواجه می شوند. گاهی اوقات ایده کاری ما پیش از این نیز مورد توجه کارآفرینان قرار گرفته است. به این ترتیب مشاهده شکست دیگر برندها در اجرای ایده کنونی ما نگرانی زیادی ایجاد خواهد کرد. راهکار موردنظر من در اینجا استفاده از تجربه کارآفرینان قبلی است. غلبه بر نگرانی های موجود فقط از طریق درس گرفتن از تجربه ناموفق دیگران امکان پذیر خواهد بود. این امر نیازمند برقراری تماس با آنها و درخواست کمک است. شاید برخی از کارآفرینان با این امر مشکل داشته باشند، با این حال تلاش برای ترغیب آنها به همکاری در نهایت نتیجه موردنظرمان را در پی خواهد داشت. به نظر من شکست رقبا نباید ما را ناامید سازد. باید به این امر به مثابه موتور محرک برای کسب موفقیت نگاه کرد.
مطلب مرتبط: یافتن ایده های جدید برای کسب و کار
5. اتکای استارت آپ ها به مدهای زودگذر
امروزه اینترنت توسعه بسیار زیادی یافته است. یکی از نتایج منفی این امر تغییر بسیار سریع مدهای مختلف است. یکی از اشتباهات مهلک کارآفرینان جوان استوار ساختن ایده های کاری شان بر مدهای زودگذر است. به این ترتیب در عمل کسب و کار ما پس از زمان کوتاهی جذابیت خود را از دست خواهد داد. پیشنهاد من در اینجا تمرکز بر روی نیازهای پایدار مشتریان است. به این ترتیب از شکست زودهنگام کسب و کارمان جلوگیری خواهد شد. پس از توجه به نیازهای اصلی امکان توجه مقطعی به مدهای کوتاه مدت برای کسب سود بیشتر وجود خواهد داشت. به این ترتیب ما بدون از دست دادن تمرکزمان به سود مقطعی مناسبی نیز دست می یابیم.
اگر شما مدت طولانی بر روی یک ایده کاری کار کرده اید، باید در مورد توان اجرای آن نیز فکر کنید. متاسفانه بسیاری از ایده های مطلوب از نظر ما در عمل امکان تحقق ندارند. به این ترتیب با فراموشی آنها و تلاش برای یافتن ایده های جایگزین فرآیند کارآفرینی ما سرعت بیشتری به خود خواهد گرفت.