خیلی از افراد، دیدگاه درستی در مورد دیوید گاگینز ندارند. مردم فکر می کنند او یک دیوانه وسواسی و یا حتی یک انسان عجیب است. اما گاگینز اهمیتی نمی دهد که من و شما در موردش چه فکری می کنیم. او خودش را به قدری خوب می شناسد که نظرات دیگران برایش اهمیتی ندارد. او به دنبال مهر تایید ما در زندگی خود نیست، چون او همه چیز را در مورد نیازهایش می داند.
فرقی ندارد شخصیتش را دوست داشته باشید یا نه. در هر صورت دستاوردهای او را نمی توان نادیده گرفت. دوران کودکی او بسیار سخت گذشت. آسیب های روحی و جسمی که در خانواده دید، چاقی و حتی لکنت زبان عصبی او، همه و همه شرایط زندگی را برای گاگینز سخت می کردند. اما او با اراده قدرتمندی که داشت، به نیروی دریایی ملحق شد، بیش از 60 ماراتن و مسابقات سه گانه را به پایان رساند، رکورد جهانی گینس را به نام خود ثبت کرد، دو کتاب پرفروش منتشر کرد، به یک الگوی جهانی برای انعطاف پذیری تبدیل شد و به طور مداوم ذهنش را تقویت کرد. افراد بسیار زیادی در تلاشند تا راز و رمزهای موفقیت او را کشف کنند. خیلی از کارآفرینان ممکن است او را قبول نداشته باشند، اما قطعا می توانند یک یا دو چیز را از او بیاموزند. بیایید کمی شیطنت کنیم و نظر ChatGPT را در مورد گاگینز بپرسیم.
یک پرامپت تحویل ChatGPT بدهید و مثل ما از او بخواهید که طرز فکر جذاب و دیوانه کننده دیوید را برای ما بازآفرینی کند. قبل از اینکه خودتان امتحانش کنید، بیایید نتیجه بازسازی درخواست ما را با هم بررسی کنیم.
گاگینز به دنبال شهرت، شناخته شدن یا پول نیست. در واقع هدف نهایی او چنین چیزهایی نیست. او به شدت از شیطان درونش فرار می کند. تمام وجودش پر شده از تصویر کودکی و سختی های زندگی اش. بنابراین انگیزه کافی برای ادامه دادن به راه خودش را دارد. یعنی نیاز ندارد به خودش پاداش بدهد. قرار نیست نان قندی به کسی داده شود. او یک چماق بزرگ بالای سر خود می بیند و قبلا در پادکست Huberman Lab podcast episode که در آن دکتر اندرو هوبرمن با او مصاحبه کرده است، توضیح داد که همیشه در زندگی او اصطکاک و سختی وجود دارد. هیچ چیز آسان نیست و او نمی خواهد که اصلا آسان باشد. گاگینز در این مصاحبه گفته است: " هر کاری که در زندگی انجام می دهم، بد است." برای انجام دادن آن هم نیاز به لذت بردن نداریم، فقط برای انجامش به دلیل نیاز است.
همچنین او در پادکست جو روگن بزرگترین ترس های خودتان را تعریف کرده و به هر قیمتی از آن ها فرار کنید.هیکل یا اضافه وزن شما در گذشته، پیشرفت متوسط در کسب و کار یا نسخه ای از شما که بسیار کمتر از توانایی های شماست را به یک دشمن برای خودتان تبدیل کنید و با آن بجنگید. متوسط بودن، دشمن بزرگ زندگی شماست. درد متوسط بودن بسیار بیشتر از درد جنگنده بودن است. با خودتان بگویید:
" هدف کسب و کار من این است که ] هدف بزرگ کسب و کارتان را توصیف کنید[ برای ] مخاطب هدف خود را توصیف کنید[. این تنها پادزهری است که می تواند مانع از نفوذ ترس از تسلیم شدن در برابر یک زندگی معمولی شود. با این کار شما یک سناریوی دقیق و واضح از زندگی خودتان را به تصویر می کشید. با خودتان می گویید که اگر خود را از حد و مرزهایم رها نکنم و به محدودیت هایم راضی باشم، چه زندگی خفت باری خواهم داشت. تصویری از پیامدهای خارج نشدن از منطقه امن خود را در این نوع هدفگذاری بگنجانید تا بتوانید اهمیت مبارزه با این ترس ها و تلاش برای بدست آوردن چیزی بیشتر مثل دیوید گاگینز درک کنید."
گاگینز بدون برنامه ریزی از خواب بیدار نمی شود. او می داند چه ماموریتی دارد و هرگز از آن دست نمی کشد، بنابراین فعالیتش را شروع می کند و کاملا به برنامه ای که چیده پایبند است. اگر خودتان برای روزتان برنامه ریزی نداشته باشید، دیگران وقت شما را به نفع خود می گیرند. مطمئن شوید که نزدیکان شما می دانند برای خودتان برنامه ای دارید و بدون توجه به اینکه چه کسی مشغول تماشای شماست، کارتان را انجام دهید. هر ساعت برنامه ریزی کنید، زمانی را برای استراحت در نظر نگیرید و همان زمانی که مردم می گویند باید تسلیم شوید، پشتکار بیشتری از خود نشان دهید. انضباط را تمرین کنید تا زمانی که به عادت تبدیل شود.
گاگینز می گوید:" برای برنامه ریزی رنج کشیدن در روز، هر روز نیاز به نظم و انضباط شخصی داریم، اما حتما باید منطقه امن را انکار کنیم. یعنی اگر حتی نمی خواهید کاری را انجام دهید، آن را انجام دهید. این چیزی است که ذهن شما را تقویت می کند. این چیزی است که پینه های ذهنی و روانی شما را می سازد. این چیزی است که ذهن شما را برای هر اتفاقی آماده می کند."
شاید جالب باشد بدانید گاگینز در همین مورد یک کتاب جدید با نام Never finished هم نوشته است. در واقع هدف اصلی کتاب این است که به ما بگوید حتی زمانی که فکر می کنیم کارمان تمام شده هم کارهای بیشتری برای انجام دادن وجود دارد.
یک برنامه روزانه دقیق و ساعت به ساعت بین ساعات بیداری و ساعات قبل از خواب خودتان ایجاد کنید که با چالش برانگیزترین وظایف یا "رنج ها" آمیخته شده باشد و نظم و سرسختی ذهنی شما را تقویت کند. فقط با این کار است که می توانید شبیه به دیوید گاگینز زندگی کنید. این برنامه باید فضای کمی برای زمان بیکاری باقی بگذارد و روی به حداکثر رساندن بهره وری و رشد شخصی شما تمرکز داشته باشد. زمانی را برای درج وظایق مرتبط با کسب و کار خاص، مرتبط با اهداف تجاری خود، تمرین بدنی یا ورزش در یک زمان خاص و یک بازه زمانی مشخص، تعیین کنید. بنابراین یک جدول دو ستونی ایجاد کنید که بتوانید در آن پیشرفت خودتان را هم ثبت کنید.
اکثر مردم متعلق به صداهایی هستندکه در سرشان وجود دارد. آن ها بدون هیچ سوالی از آنچه که در ذهنشان گفته می شود، پیروی می کنند و به این صداها اجازه می دهند که حرکات و فعالیت هایشان را دیکته کنند.اما دیوید مخالف چنین رفتارهای سطحی است. او از به چالش کشیدن شیطان روی شانه اش و احساس درونی که درست نیست، نمی ترسد. او می گوید " ذهن قوی ترین سلاحی است که خواهید داشت" از شما خواسته است که " صداهای درونی را خاموش کنید. به جای آن ها، چیزهایی را که واقعا در زندگی خود می خواهید پیدا کنید."
مکالمه ای را با صداهای منفی یا مشکوک در ذهنتان را شبیه سازی کنید. فیلمنامه ای از این 4 صدای مجزا بنویسید:
در این 4 فیلمنامه ببینید مسیر دستیابی شما به بزرگترین هدف تجاری مورد نظرتان چطور پیش می رود. بعد از اینکه چند خط در موردشان نوشتید، از ChatGPT کمک بگیرید تا به تک تک این صداها پاسخ دهد. بعد هم پاسخ های آن را از نظر قاطعیت، انعطاف پذیری و دیدگاه منطقی که دیوید گاگینز تجسم می کند، آنالیز کنید. هوش مصنوعی به شما کمک می کند تا این گفتگوی درونی را به ابزاری قدرتمند برای انگیزه گرفتن و تمرکز تبدیل کنید.
به گفته نوروساینتیست ها، زمانی که انسان کارهایی را انجام می دهد که نمی خواهد انجام دهد، بخشی از مغزش منبسط می شود. قشر میانی قدامی در ورزشکاران و افرادی که عمر طولانی دارند، به طور قابل توجهی بزرگتر است. اینجاست که مفهوم قدرت اراده، ابعادی جدید و ملموس تر پیدا می کند. ذهنتان را باز کنید و با انجام کارهایی که شما را می ترسانند، قدرت اراده خود را بسازید. به جای اینکه از چالش فرار کنید، به سمت آن بدوید. شما باید اصطکاک را در برنامه خود بالا نگهدارید.
گاگینز در این رابطه می گوید:
" اگر به دنبال پیدا کردن آن قلمرو جدید هستید، باید مایل باشید که بدون هیچ تضمینی برای موفقیت، خودتان را تا بیشترین حد ممکن رشد بدهید. کاری را که نمی خواهید بدون وعده پاداش انجام دهید."
گاگینز از دویدن متنفر است اما اکثر روزها ماراتن های فوق العاده ای را به پایان می رساند. او از آب می ترسید اما عضو نیروی دریایی شد. او از رسانه های اجتماعی متنفر است، اما موافقت می کند که به هر حال باید در آن ها عضو باشد و فعالیت کند تا مردم از طریق فعالیت ها و صحبت هایش قدرت درونی خود را پیدا کنند.
کارها و فعالیت هایی که در حال حاضر از انجامشان اجتناب می کنید یا احساس می کنید وقتی انجامشان می دهید برای شما لذت بخش نیستند را لیست کنید. برای هر کدام دلایلتان را بنویسید. یک لیست هم از کارهایی که خیلی مشتاقانه دوست دارید انجام دهید، آماده کنید. برای هر کدام از کارهای دو لیست، بنویسید که چرا باید به هر حال انجام شوند. سعی کنید از عبارت هایی که بار تاکید و رشد ذهنی دارند برای بیان دلایل استفاده کنید تا شبیه به سوخت موتور شما عمل کنند و راه بیافتید.
گاگینز از کسی الگو نمی گیرد. هیچ وقت نمی توانید او را در حال یادداشت برداری در یک سمینار یا گوش دادن به پادکست استادان مختلف ببینید. او هیچ وقت از یک شخصیت اینترنتی الگو نمی گیرد. این دنیایی است که نمی خواهد بخشی از آن باشد، چون به نمایش های سوشال مدیا اعتقاد ندارد. یک جمله بسیار معروف از دیوید وجود دارد که اگر درکش کنیم، کمتر وقتمان را تلف می کنیم.
" حقیقت تلخ این است که بسیاری از ما دقیقا می دانیم که باید چه کاری را انجام دهیم و فقط به دنبال راهی ساده تر برای انجام آن هستیم."
دیوید می گوید این همان چیزی است که او معتقد است کنفرانس ها و سمینارها هستند. خود دیوید به سمینارهای زیادی دعوت می شود و در سمینارهای زیادی شرکت می کند. او می گوید در زمان سخنرانی هایش در این سمینارها، همیشه به تماشاگران نگاه می کند و می بیند که این افراد هر سال در حال ثبت نام در همین سمینارها هستند، به یک سمینار و سر کلاس درس یک استاد تکراری می روند و فکر می کنند قرار است چیز متفاوتی یاد بگیرند. در واقع، شرکت در این سمینارهای تکراری، فقط یک دلیل دارد: شما می دانید دقیقا باید چه کاری انجام دهید، فقط تنبل هستید و اقدامی نمی کنید. می خواهید بگویید که کاری برای پیشرفت انجام داده اید.
او باور دارد که شما پاسخ سوالات و راز پیشرفتتان را از سمینارهای تونی رابینز دریافت نمی کنید. تغییر واقعی، درون هر فرد اتفاق می افتد. دیوید می گوید:
" شما نباید در مورد موفقیت بخوانید، شما نباید یک نظریه پرداز باشید. شما باید یک اقدام گرا و تمرین کننده باشید."
از خودتان صادقانه بپرسید، چه کاری را باید انجام دهید؟ چه چیزی واقعا نیاز این دوره از زندگی شماست؟ چه کاری را انجام نداده اید که باید انجام می دادید؟
با خودتان گفتگوی درستی داشته باشید تا کشف کنید که خود واقعی شما باید چه کاری انجام دهد. سوالات کاوشگرانه و قابل تامل بپرسید. دنبال یک دلیل و انگیزه یا میانبر در دنیای بیرون نباشید. زمین ذهن خودتان را شخم بزنید تا حقایق و پاسخ سوالاتتان را پیدا کنید. مثل دیوید گاگینز، با عادات بد خود مقابله کنید. افکار و بهانه های خود را دور بریزید. موانع پیش روی خودتان را شناسایی کرده و اقدامات لازم برای از بین بردنشان را انجام دهید. تمرین کننده باشید، دست از نظریه پرداز بودن بردارید. دست از الگوبرداری کورکورانه بردارید و روی خودتان تمرکز کنید.
خودتان یک چماق بالای سرتان بگیرید و بلند شوید. اقدام کنید و بهانه نیاورید که این کار را دوست ندارید یا برای شما لذت بخش نیست. اقدام، اقدام و اقدام. تنها راه رشد و موفقیت همین است. تمام آنچه که مطالعه کردید، نظر هوش مصنوعی ChatGPT4 در مورد رکوردشکن مشهور، دیوید گاگینز است. با پیروی کردن از این نکات، شما به طرز قابل توجهی سرسختی ذهنی پیدا می کنید و مدام در حال رکوردشکنی خواهید بود. ما در مدرسه صفر تا صد، افراد موفق زیادی را معرفی کرده ایم. می توانید از این افراد الگو بگیرید اما هدف اصلی این نیست. هدف اصلی این است که بتوانید برای خودتان یک استراتژی درست پیدا کنید. پادکست ها و تمام اطلاعاتی که ما در این وب سایت برای شما آماده کرده ایم، با هدف ارتقا سطح آگاهی شما و همچنین شناخت راه های جدید برای کسب درآمد و ارتباط سازی در دنیای واقعی هستند. اما مهمترین کاری که باید در زندگی خودمان انجام دهیم، اقدام گرا شدن و شجاعانه جنگیدن است. دیوید گاگینز درست می گوید. ما باید اقدام کنیم تا همه چیز تغییر کند.