انتخاب ترامپ به عنوان رئیس جمهور آمریکا به معنای تغییر سیاست های آمریکاست. به این معنی که ایالات متحده خوب یا بد سیاست های جدیدی را دنبال می کند؛ سیاست های جدیدی که هرکدام می تواند برای صنایع و تولیدات داخلی ما ریسک به حساب بیاید، اما مسئله این است که این ریسک ها برای سازمان های دولتی و خصوصی ما چگونه تعریف می شود و آیا آنها در برنامه های خود این ریسک ها را پیش بینی کرده اند و راهکارهای عبور از آن را می شناسند؟
در نشستی با امیررضا آیت اللهی، دکترای مدیریت صنعتی و مدرس دانشگاه و امید علوی فر کارشناس ارشد مدیریت استراتژیک و مدرس دانشگاه این مسئله را بررسی کردیم تا ببینیم بنگاه های دولتی و خصوصی ما چگونه باید با این ریسک ها برخورد کنند.
موضوع مورد بحث این هفته درباره انتخاب ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و ریسک های احتمالی آن برای شرکت های تولیدی داخلی است. اگر شما بخواهید براساس ریسک های احتمالی، استراتژی سازمانی تان را تدوین کنید چه مواردی را در نظر می گیرید و آیا اساسا به این مسئله توجه می کنید یا آن را در روند تولیدتان بی اثر می دانید؟
آیت اللهی: به نظرم کسانی که می خواهند اثر ترامپ برتولید داخلی را بررسی کنند باید اول یک ارزیابی محیطی از کسب و کار خودشان داشته باشند و چند پارامتر اصلی را تعیین کنند.
علوی فر: چه پارامترهایی؟ پارامترهای صنعت یا محیط کلان؟
آیت اللهی: پارامتر هایی مثل نرخ ارز، نرخ تورم، وضعیت بازار ساختمان، قیمت نفت و.... به نظرم ابتدا پارامتر های محیط کلان باید ارزیابی شود و پس از آن بررسی شود که هرکدام از پارامتر ها با انتخاب ترامپ به چه نحو تغییر می کند. مرحله بعد هم پارامتر های صنعت؛ رقبا، تامین کنندگان و غیره است که باید در وضعیت فعلی سنجید و نتایج ارزیابی را با آنچه به نظر می رسد پس از آمدن ترامپ ایجاد می شود، قیاس کرد تا بتوان یک ارزیابی درست از شرایط پیش رو رسید.
با توجه به متغیر بون این پارامتر ها در وضعیت موجود، آیا بررسی و ارزیابی ما یک نتیجه درست را در بر خواهد داشت که بتوانیم نتایج آن ارزیابی را با تاثیر بر سر کار آمدن ترامپ بسنجیم؟
علوی فر: این متغیر ها به هر حال با شرایط و اثرات تکانه های جهانی تغییر می کنند و تحولات سیاسی به نظرم بیشترین تاثیر را خواهند داشت.
آیت اللهی: به نظرم بعضی گزارشات در این زمینه می تواند مفید باشد... دو گزارش آینده پژوهی مرکز پژوهش های مجلس و دیگری گزارش شرکت ک کینزی در خصوص چشم انداز ایران به استراتژیست ها و بنگاه های ایرانی کمک می کنند تا ارزیابی مناسبی از شرایط پیش رو داشته باشند و بتوانند براساس آن ارزیابی ها، فرصت ها و ریسک های احتمالی برای کسب و کار خود را تخمین بزنند و طبق آن پیش بروند. در گزارش آینده پژوهی حدود 30 سناریو از جمله جنگ دیده شده است اما درباره پارامترها متوجه منظورتان نشدم؟
شما درباره پارامترهایی مانند ارز صحبت کردید. خب این پارامتر در ایران به شدت متغیر است. مثلا قیمت ارز پیش ازآنکه از آمدن ترامپ تاثیر بپذیرد توسط دولت تعیین می شود. جدای از آن دولت بر آن است که نرخ ارز را تا پایان سال تک نرخی کند و عوامل متعدد اینچنینی سبب می شود قیمت ارز از همه آنها متاثر شود. پس ارز یک مقوله با ثبات نیست تا آن را ارزیابی و براساس آن شرایط موجود را با شرایط پس از ترامپ قیاس کنیم.
آیت اللهی: مثال بسیار خوبی زدید. قطعا با انتخاب ترامپ ارز در کوتاه مدت افزایش دارد.
درباره دو گزارشی که به آن اشاره کردید، فکر می کنید استراتژیست های ما تا چه حد از این گزارش ها بهره می برند؟
آیت اللهی: به نظرم در سطح بنگاه ها خیلی کم به این گزارش ها توجه می شود اما دانشگاه ها و مراکز دولتی به این گزارش ها توجه ویژه ای دارند. استراتژیست های بنگاه های ما کمتر با آینده پژوهی و امور سیاست بین الملل آشنا هستند.
علوی فر: اتفاقا تمام تحولات و اثرات آن بر بنگاه را رصد می کنند اما سیاست های داخل کشور گاهی به زیان بنگاه هاست.
آیت اللهی: من کمتر استراتژیست بنگاهی دیدم که با آینده پژوهی و مدیریت ریسک علمی آشنا باشد.
علوی فر: گرچه با نگاه علمی و دانشی نمی توانند آینده پژوهی کنند اما با قضاوت شخصی و شهود پیش بینی می کنند.
و این پیش بینی ها در روند توسعه صنایع و تولیدشان موثر است؟
علوی فر: متاسفانه ساختار مدیریت بنگاه ها به خصوص دولتی بیشتر محافظه کارانه است و تصمیمات منتج به راه کارهای همراه با ریسک نمی شود.
پس ما از ضعف های درون سازمانی به اندازه مشکلات برون سازمانی رنج می بریم؟
آیت اللهی: قطعا
پس اینکه مدام صاحبان صنایع ما از سیاست های دولت می نالند تنها بخشی از داستان است و می توان گفت استراتژی های سازمانی ما نیز ضعیف عمل می کنند آماده ریسک های پیش رو نیستند؟
علوی فر: به هر حال سیاست های دولت در حوزه واردات، صادرات، تنظیم بازار، تنظیم نرخ تعرفه ها و... مهم است که در اختیار دولت است.
خب این موارد نیز جزو ریسک های بنگاه هاست، آیا می توان این موارد را نیز پیش بینی کرد؟
علوی فر: مشکل در پیش بینی نیست. صنایع تولیدی با سیاست های دولت عملا در بازار و رقابت دچار بحران می شوند و مدیران هم به دلایلی که عرض شد (ساختار مدیریت) انعطاف بازی در بازار را نخواهند داشت. ممکن است یک استراتژیست بنگاه خصوصی با نگاه به آینده و با استفاده از سیاست های دولت به جای تولید پر هزینه اقدام به واردات کند اما یک مدیر و بنگاه دولتی خیر.
آیا اساسا بنگاه های ما می توانند ورای سیاست های دولت برنامه ای پیاده کنند که بتوانند از این فرصت استفاده کنند؟ یا بدون سیاست های مناسب دولت و نظام کاری از پیش نمی برند؟
پس سیاست های دولت بسیار اهمیت دارد.
علوی فر: بله تخصیص ارز مرجع به کالاهای غیر استراتژیک فرصتی برای تجار فراهم کرد که شرکت های تولیدی نتوانند در داخل کشور در مقابل اجناس وارداتی رقابت کنند.
پس یک جورهایی بحث رانت نه سیاست مطرح می شود؟
علوی فر: اثبات و تفکیک کالاهای استراتژیک و... پروسه طولانی دارد. گویا با پیگیری تولیدکنندگان این مشکل در آینده نزدیک حل خواهد شد. نوشدارو پس از مرگ سهراب.
پس مشکل در تعاریف است... بله با تک نرخی شدن دلار عملا نوشدارو بعد از مرگ سهراب است.
و نظرتان درباره افزایش قیمت دلار پس از ترامپ با توجه به اینکه قیمت دلار قبل از ترامپ افزایش پیدا می کند چیست، ممکن است ما دوباره با یک نوسان زیاد قیمت ارز رو به رو شویم و خطر افزایش تورم و بازگشت به رکود تورمی ایجاد شود؟
آیت اللهی: با دو گزینه اول موافقم اما با آخری به نظرم نه.
علوی فر: به نظر من نوسان قیمت دلار پس از آمدن ترامپ به هم برخورد و واکنش دولت آمریکا به برجام و 1+5 بازمی گردد.
فکر می کنید این برخورد چگونه باشد؟
علوی فر: در صورت اخلال در برجام خواه از طرف دولت آمریکا یا انتخابات آتی ایران برای مدت کوتاهی در روابط و معادلات آشوب رخ می دهد و در میان مدت به تعادل می رسد.
آیا این اخلال سبب برهم خوردن برجام می شود یا تنها به تنش های کوتاه خلاصه می شود؟
جناب آیت اللهی وقتی در دو نوبت با افزایش قیمت ارز روبه رو می شویم به تبع آن تورم افزایش پیدا می کند و با توجه به رکود فعلی بازار چطور به رکود تورمی دچار نمی شویم؟
آیت اللهی: به نظر من رکود فعلی حاصل از کمبود نقدینگی نیست و بیشتر حاصل سیاست های دولت است که به قیمت کاهش تورم و رکود ایجاد کرده است.
به نظر شما دولت باید چه سیاستی را در پیش بگیرد؟ رفع رکود منجر به افزایش تورم نمی شود؟
آیت اللهی: من فکر می کنم با افزایش نرخ دلار و افزایش تورم سال دیگر به نسبت امسال رونق بیشتری داشته باشیم.
پس افزایش قیمت دلار را به نفع اقتصاد می بینید؟
آیت اللهی: من بعید می دانم دولت از نظر اقتصادی کاری در جهت کاهش نرخ دلار دهد، به نظرم در شرایط فعلی این به نفع بنگاه هاست. اما اینکه به نفع مصرف کننده و آحاد مردم هم هست.... نیاز به بررسی بیشتر دارد.
قطعا کاهشی روی نخواهد داد اما افزایش آن به بیش از 4 هزار تومان نمی تواند باعث افزایش تورم و کاهش خرید مردم شود؟
آیت اللهی: به نظرم نه. . . چون با افزایش تورم به میزان اندک ما کم کم از یخ بندان اقتصادی خارج می شویم. اما اینکه این روند به نفع مصرف کننده و آحاد مردم نیز هست.... نیاز به بررسی بیشتری دارد.
پس به هرحال در پروسه تولید و صنایع این اتفاق سبب رشد می شود.
برخی کارشناسان اعتقاد دارند برای رسیدن به رشد باید مدتی مصرف کنندگان هزینه بدهند تا بتوان به یک رشد قابل قبول در اقتصاد رسید و اقتصاد را متحول کرد، آیا این آن بزنگاه است؟
آیت اللهی: با رونق بازار، وضع درآمدی و اشتغال کم کم بهتر می شود و قدم به قدم از رکود خارج می شویم. اینکه این یک بزنگاه است تا حدودی درست است. اما راجع به برجام... فعلا دولت ترامپ کارهای مهم تری دارد که برایش در اولویت است.
پس بر خلاف دوره نهم و دهم دولت این فشار بر مردم می تواند آغاز یک انقلاب در اقتصاد باشد؟
آیت اللهی: نه... انقلاب نه، ولی کمی وضع را بهتر می کند.
پس برجام فعلا جای نگرانی ندارد؟
آیت اللهی: حداقل تا یکی دو سال دیگر به صورت جدی نه.
پس زمان کافی برای استفاده از فضای بین الملل را در اختیار داریم.
آیت اللهی: فکر نمی کنم دولت سال آینده که سال انتخابات است کاری اضافه بر آنچه تاکنون انجام داده انجام دهد. به نظرم دولت مثل آنچه در زمان محمد خاتمی اتفاق افتاد باید به سمت اروپا گرایش پیدا کند.
به جای گرایش به آسیا منظورتان است؟
آیت اللهی: نه الان به آمریکا و اروپا هر دو گرایش داریم، در آینده بیشتر به سمت اروپا گرایش پیدا می کنیم.
به نظرتان نمی شود با آمریکای پس از ترامپ وارد بده بستان شد؟
آیت اللهی: در کوتاه مدت نه. اما به نظرم اینکه ترامپ با برخی دشمن های ما رابطه خوبی ندارد، این به نفع ماست. ما خیلی هنر کنیم می توانیم از این شرایط بهره برداری کنیم.
برخی معتقدند چون ترامپ کاسب است می شود با او وارد مذاکره شد، اما به هر حال ترامپ گرایش به جمهوری خواهان دارد که اهل مذاکره نیستند؟ به نظر شما آیا می شود اساسا ترامپ کاسب را با ترامپ رییس جمهور قیاس کرد؟
آیت اللهی: به نظرم 50-50 است. بالاخره او کاندیدای حزبی بوده است، اما قطعا کاسب بودنش به نفع ماست.
پس با توجه به اینکه با برخی دشمنان ما رابطه خوبی ندارد و شما می گویید بهتر است از این شرایط بهره ببریم، پیشنهاد شما در این شرایط چیست؟
آیت اللهی: برای بنگاه ها؟ بله آنها باید بررسی کنند ببینند چطور می توانند از این فرصت استفاده کنند
آیا اساسا بنگاه های ما می توانند ورای سیاست های دولت از فرصت های فراهم آمده بهره ببرند؟
آیت اللهی: حتما. به عنوان مثال کاهش ارزش پول ملی برای صادرات و کسب و کاری که رقبای آن شرکت های خارجی اند بسیار خوب است
پس سیاست های دولت بسیار اهمیت دارد.
پس یعنی کاهش ارزش پول ملی برای ما مزیت رقابتی ایجاد می کند؟
آیت اللهی: کاهش ارزش پول ملی و افزایش دلار برای بعضی ها بله. اگر درست بهره برداری کنیم برای برخی بنگاه ها این مزیت رقابتی است.
و جایی که به لحاظ دانش و تکنولوژی ضعف داریم چه مزیتی برایمان ایجاد می شود؟ آیا می توان در این شرایط جذب سرمایه گذار خارجی کرد؟
آیت اللهی: باید برای گروهی جنس تولید کنیم که این ضعف ها مانع نشود... انتخاب درست بازار هدف، اما در زمینه سرمایه گذاری خارجی با توجه با افزایش دلار و مبهم بودن فضای بین الملل فعلا در کوتاه مدت باید تامل کرد، مگر از آسیا می توان سرمایه گذار خارجی پذیرفت.
و بازده این بازار هدف چقدر پایدار خواهد بود؟
آیت اللهی: حداقل تا پایان دور دوم دولت.
پس جذب سرمایه گذار خارجی را در شرایط فعلی مناسب نمی بینید؟
آیت اللهی: از کشورهایی نظیر کره، هند یا ایتالیا یا چین و تایوان می توان سرمایه گذار پذیرفت اما غیر از آن نه.
پس در شراط پساترامپ با انتخاب درست بازار و ایجاد مزیت رقابتی فضا برای رشد بنگاه ها و اقتصاد به نظر شما فراهم است؟
آیت اللهی: بله کاملا اگر فرصت ها را دریابند.