یک ضرب المثل جامائیکایی هست که می گوید؛ no call alligator long mouth till you pass him . یعنی قبل از آنکه از رودخانه عبور کنی، به تمساح نگو «دهن گنده». تفسیر این ضرب المثل این است که تا وقتی از امنیت شرایط خود مطمئن نشده ای برای خود دشمن تراشی نکن.
به نظر می رسد ریاست جمهوری جدید ایالات متحده یا این ضرب المثل را نشنیده است، یا اگر شنیده به آن اعتقادی ندارد. در واقع از نخستین روزی که پای ترامپ به کاخ سفید باز شده، با بسیاری از سران کشورها مخالفت کرده، بد صحبت کرده یا تصمیم گرفته روابط خود را با آنان کم کند. سوال اینجاست که با وجود این حجم از مشکلات که بین ترامپ و برخی رؤسای دولت های خارجی پیش آمده چه آینده ای در انتظار کشورهای اروپایی و آسیایی خواهد بود؟
چالش های فعلی کدامند؟
اقتصاد آمریکا یکی از بزرگ ترین اقتصادهای جهان است و در این مورد هیچ شکی وجود ندارد، اما نمی توان انتظار داشت بعد از ترامپ نیز موضع قدرت وی در وضعیت استوار باقی بماند. یکی از احتمالاتی که این روزها به شدت مطرح است، احتمال کاهش نرخ دلار است.
تا چندی پیش بسیاری از کارشناسان اقتصادی نگران این موضوع بودند که پس از برگزیت و خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا چه آینده ای در انتظار یورو خواهد بود، اما اکنون به نظر می رسد مهره های شطرنج اقتصاد بین الملل اندکی تغییر جهت داده اند و اوضاع آمریکا نیز در شرایط متزلزلی قرار گرفته است.
در واقع موضع گیری های ترامپ، به بی ثباتی بازار ارز دامن زده و برخی از کارشناسان اقتصادی نیز معتقدند ادامه این روند رفتاری به کاهش ارزش دلار کمک خواهد کرد؛ موضوعی که حتی به تعبیری می تواند منجر به جنگ ارزها شود، جنگی که عمدتا برای به دست آوردن مقام اول بازار ارز انجام می شود و پس از سال های ابتدایی دهه 70 تاکنون عملا بی سابقه بوده است.
از سوی دیگر، در شرایطی که دونالد ترامپ به رأی دهندگانش وعده داده بود که تمامی شرایط را برای افزایش قدرت تجاری و اقتصادی ایالات متحده به کار خواهد بست، اما نمی توان افزایش قدرت اقتصادی را بدون در نظر گرفتن روابط بین المللی میسر دانست.
دونالد ترامپ بارها و صراحتا در کنفرانس های مطبوعاتی خود تاکید کرده که قصد دارد واردات را کاهش دهد و بر صادرات متمرکز باشد، اما اکنون و در شرایطی که عملا روابط خود را با برخی کشورهای منطقه دستخوش مشکل کرده، بازارهایی را که برای فروش و صادرات در اختیار داشت نیز محدود کرده است.
قدرت های جهانی بیکار نخواهند ماند
از دید دونالد ترامپ، چین یکی از متهمان اصلی صادرات کالاهای ارزان قیمت و بی کیفیت به ایالات متحده محسوب می شود، اما موضوع اصلی اینجاست که اگر قرار باشد صادرات چین به آمریکا محدود شود اقدام بعدی چین چه خواهد بود.
نگاهی به روند تغییرات دیپلماتیک و اقتصادی در چین نشان می دهد این کشور نسبت به سال های گذشته نگاهی جهانشمول تر نسبت به اقتصاد خود دارد. این نگاه از توسعه روابط با کانادا تا افزایش روابط با کشورهای در حال توسعه گسترده است.
از سوی دیگر، کشورهایی مثل آلمان، فرانسه و ایتالیا تمایل چندانی به همراهی با سیاست های جنجالی ایالات متحده نشان نداده اند. این کشورها بازار صادرات خودرو، پوشاک و انواع لوازم خانگی را در اختیار خود دارند، بنابراین پیش بینی می شود برای مبارزه با محدودیت های احتمالی واردات ایالات متحده برنامه ریزی هایی جدید در دست داشته باشند؛ برنامه هایی که به عقیده کارشناسان اقتصادی واشنگتن پست می تواند با افزایش تجارت با آسیا همراه باشد.
براساس گزارش نیویورک تایمز، تا پایان سال 2016 میلادی، اقتصاد بخش خصوصی کشورهای آسیایی و اروپایی بالغ بر 750 میلیارد دلار به اقتصاد ایالات متحده تزریق کرده اند. بسیاری از سرمایه گذاران آسیایی و اروپایی نیز در اوراق بهادار این کشور سرمایه تزریق کرده اند؛ سرمایه هایی که به افزایش سطح کیفی بازا بورس و اوراق بهادار ایالات متحده کمک کرده اند.
اما موضوع اینجا است که محدودیت های ورود و خروج مهاجران، به چالش کشیده شدن برخی کشورها توسط ترامپ و مواردی مشابه تا حد زیادی بر آینده این سرمایه گذاری ها اثر گذار خواهد بود. از سوی دیگر، پیش بینی می شود بازار اوراق بهادار توکیو و شانگهای گزینه های مناسبی برای تبادل سرمایه های مادی بین سرمایه گذاران اروپایی و آسیایی تلقی شود.
افزون بر این ها، پیش بینی می شود در صورت تداوم محدودیت های مهاجرتی، برخی از افراد که قصد داشتند از آسیا به ایالات متحده مهاجرت کنند، مقصدهای ثانویه ای مثل اروپا را انتخاب کنند. این مسئله نه تنها نیروی کار، بلکه مبالغی وجه نقد را به کشورهای اروپایی تقدیم می کند.
ارتباط با نویسنده: baranokhovatnia@gmail.com