چرا مشتریان به کسب و کارها اعتماد ندارند؟

اعتماد عنصر اصلی هر رابطه اجتماعی محسوب می شود. فرقی ندارد محور بحث ما رابطه میان دو دوست صمیمی باشد یا شرکای تجاری، در هر صورت وقتی اعتماد را فاکتور بگیریم، دیگر چیزی باقی نمی ماند. این دقیقا همان بلایی است که این روزها سر خیلی از کسب و کارها آمده است. بی شک شما هم بارها و بارها در بازار با کسب و کارهایی رو به رو شده اید که مشتریان حتی سر سوزنی هم به آنها اعتماد ندارند. تا اینجا همه چیز طبیعی به نظر می رسد. خب گاهی اوقات بعضی از برندها بدشانس هستند. قضیه از جایی حساس می شود که متوجه شویم این روزها ذهنیت اولیه تمام مشتریان بی اعتمادی به برندهاست، مگر اینکه خلافش ثابت شود!

مشتریان معمولا برای اینکه دست به جیب شده و خریدشان را نهایی کنند، سختگیری زیادی به خرج می دهند. این امر باعث می شود برخی از کارآفرینان خیلی زود به سیم آخر زده و نسبت به بی اعتمادی مشتریان شکایت کنند. ما در این مقاله قصد داریم خیلی رُک و پوست کنده سراغ این مشکل برویم. اگر شما هم مشکلات زیادی در رابطه با بحث اعتماد مشتریان به کسب و کارتان دارید، این مقاله مخصوص شماست. پس با ما همراه باشید تا این پروژه مهم را به سرانجام برسانیم. 

دلایل بی اعتمادی مشتریان

ما در روزنامه فرصت امروز معتقدیم هر چیزی در این دنیا دست کم یک دلیل مشخص دارد. مثلا همین بی اعتمادی مشتریان را در نظر بگیرید. همه ما در طول روز مشتری برخی از محصولات هستیم. اگر کمی تجربه روزمره مان را زیر و رو کنیم، با کلی دلیل مختلف برای بی اعتمادی به برخی از برندها رو به رو می شویم. ما در این بخش قصد داریم این دلایل پراکنده را یکجا جمع کنیم. البته برای اینکه خیلی بحث مان طولانی نشود، یک راست رفته ایم سراغ مهمترین دلایل. اجازه دهید دور مقدمه چینی های کلیشه ای را خط بکشیم و یک راست برویم سراغ اصل مطلب.

مطلب مرتبط: پازل جلب اعتماد مشتریان به محصولات برند

تجربه های منفی گذشته: عاملی تاثیرگذار

هیچ کس نمی تواند ادعا کند تجربه های گذشته بر روی تصمیم گیری آینده اش نقشی ندارد. دانشجویی را در نظر بگیرید که از سر ندانم کاری رشته معماری را انتخاب کرده و بعد از چند ترم تازه فهمیده اصلا به این حوزه علاقه‏ ای ندارد. بی شک اگر شخصیت سناریوی ما قرار باشد دوباره انتخاب رشته کند، دیگر دور و بر معماری هم آفتابی نخواهد شد.

تجربه های منفی گذشته، یکی از مهمترین عوامل بی اعتمادی مشتریان است. اگر یک مشتری در گذشته از یک کسب و کار تجربه‏ ای منفی داشته باشد، به احتمال زیاد در آینده نیز به آن کسب و کار اعتماد نخواهد کرد. این تجربه های منفی می تواند شامل موارد مختلفی مانند دریافت محصول یا خدمات معیوب، برخورد نامناسب کارکنان یا عدم پاسخگویی به شکایات باشد.

ماجرا وقتی عجیب می شود که تاثیر تجربه منفی از یک شرکت را در تعاملات بعدی با بقیه شرکت ها مشاهده کنیم. اینجاست که استارت آپ های تازه نفس عملا چوب ندانم کاری بقیه کسب و کارها را می خورند. شاید پیش خودتان فکر کنید چنین برخوردی اصلا مناسب نیست، اما مشتریان کاری به این حساب و کتاب ها ندارند. برای آنها مهمترین مسئله سلیقه شخصی شان است. پس شما تا جایی که بتوانید این سلیقه را خوب دنبال کنید، جایی در دل آنها خواهید داشت. اگر این وسط برخی از برندها از اعتماد مشتریان سوءاستفاده کنند، عملا به حساب شما هم گذاشته خواهد شد. ماجرا حسابی سخت شد، نه؟

تقلب و کلاهبرداری: سوژه داغ این روزها

آیا تا حالا برای تان پیش آمده از یک برند خرید غیرحضوری کرده و بعد از چند هفته محصولی به دست تان نرسد؟ اینطور وقت ها آدم یک راست سراغ تیم پشتیبانی می رود. اگر در این مدت جواب درست و درمانی دست آدم را نگیرد، کم کم با اصل قضیه رو به رو خواهیم شد: کلاهبرداری!

تقلب و کلاهبرداری نیز از جمله عوامل مهم بی اعتمادی مشتریان است. در سال های اخیر، شاهد افزایش موارد تقلب و کلاهبرداری در حوزه های مختلف از جمله خرید و فروش آنلاین، بیمه و امور مالی بوده ایم. این موارد می‎ تواند باعث ایجاد بی اعتمادی گسترده در میان مشتریان شود. از قدیم گفته اند «آب رفته به جوی باز نمی گردد». این ضرب المثل هر جا کاربرد نداشته باشد، دست کم درباره اعتماد مشتریان پس از یک کلاهبرداری بزرگ مصداق دارد. به طوری که کسب و کارهای جدید باید تا مدت ها وقت شان را صرف اثبات اینکه کلاهبردار نیستند، نمایند. 

این روزها روش های زیادی برای کلاهبرداری در دنیای کسب و کار به چشم می خورد. به طوری که گاهی اوقات آدم اصلا باورش نمی شود با چنین تکنیک های عجیب و پیچیده ای سرش کلاه رفته باشد. با این حساب اگر مشتریان خیلی سخت به شما اعتماد می کنند، بد نیست احتمال کلاهبرداری های قبلی را در نظر داشته باشید. شما را نمی دانم، ولی من که بعد از یک کلاهبرداری یا تقلب پشت سرهم چند برند دیگر خیلی سخت به بقیه کسب و کارها اعتماد خواهم کرد. 

عدم شفافیت: مشتریان مخفی کاری را دوست ندارند

مشتریان دوست دارند همیشه در جریان ریز کارهای یک برند قرار گیرند. به موازات اینکه محبوبیت یک برند برای مشتریان بیشتر می شود، این عشق و علاقه برای سر درآوردن از تمام جزییات هم بیشتر می شود. بنابراین اگر فکر کرده اید لازم نیست برخی از اطلاعات را دم دست مشتریان قرار دهید، سخت در اشتباهید. 

مطلب مرتبط: چرا مشتریان اعتمادشان را به برندها از دست می دهند؟

اجازه دهید با یک مثال ساده درباره اهمیت شفافیت در تعامل با مشتریان صحبت کنیم. تیم فوتبالی مثل بارسلونا را در نظر بگیرید؛ این تیم میلیون ها هوادار دو آتیشه در سراسر دنیا دارد که تحمل حتی یک شکست تیم محبوب شان را هم ندارند. حالا اگر یکهو چند تا از بازیکنان تیم مصدوم شده و باشگاه هیچ توضیحی درباره دلیل این اتفاقات ندهد، چه خواهد شد؟ 

بی شک هواداران تیم خیلی زود از خجالت تیم مدیریت درآمده و همه را به باد انتقاد خواهند گرفت. این دقیقا همان اتفاقی است که برای سایر کسب و کارها نیز روی می دهد. بنابراین باید همیشه با مشتریان شفاف باشید، وگرنه اعتمادشان را در نطفه خفه می کنید. 

عدم شفافیت نیز یکی دیگر از دلایل بی اعتمادی مشتریان است. اگر یک کسب و کار در مورد محصولات، خدمات یا سیاست های خود شفافیت نداشته باشد، مشتریان به آن کسب و کار اعتماد نخواهند کرد. عدم شفافیت می‎ تواند باعث ایجاد شک و تردید در ذهن مشتریان شود و آنها را از خرید محصولات یا خدمات آن کسب و کار منصرف کند. 

یادتان باشد، وقتی مشتریان از خرید یک محصول صرف نظر کنند، دیگر به سختی نظرشان تغییر خواهد کرد. 

تبلیغات زیادی: ولخرجی بی مورد!

هر کاری در این دنیا باید حساب و کتاب خاص خودش را داشته باشد. اگر شما همینطور بی مقدمه در بازار شروع به بریز و بپاش کنید، شاید در کوتاه مدت توجه مشتریان به کسب و کارتان جلب شود، اما خیلی زود اوضاع تان به هم ریخته و دیگر کسی برای حرف تان تره هم خرد نمی کند. 

مردم معمولا میانه خوبی با تبلیغات ندارند. شاید در این میان برندهایی مثل نایک، سونی یا تسلا نوعی استثنا باشند، اما نسخه بقیه برندها از قبل پیچیده شده است. حالا اگر شما با اصرار بی مورد بر روی تبلیغات فراوان حرص مشتریان را دربیاورید، آنها حسابی با شما لج خواهند کرد.

شاید شما هم بی اعتمادی به برندهایی که دائما تبلیغات پرهزینه انجام می دهند را تجربه کرده باشید. اینطور وقت ها آدم پیش خودش فکر می کند چنین برندی اصلا از کجا این هم پول تبلیغات می آورد؟

تبلیغات بیش از حد می‎ تواند باعث ایجاد بی اعتمادی در میان مشتریان شود. اگر یک کسب و کار بیش از حد از محصولات یا خدمات خود تبلیغ کند، مشتریان ممکن است آن را به چشم یک تلاش برای اغوا کردن آنها ببینند. این امر معمولا باعث ایجاد شک و تردید در ذهن مشتریان شده و آنها را از خرید محصولات یا خدمات آن کسب و کار منصرف می کند.

سوءاستفاده از داده های شخصی: ورود به صحنه جرم

استفاده غیرقانونی از داده ها و اطلاعات مشتریان در همه جای دنیا جرم محسوب می شود. این روزها کسب و کارها در کشورهای توسعه یافته برای اینکه به اطلاعات مشتریان بالقوه شان دسترسی پیدا کنند، باید از هفت خان رستم عبور کنند. حالا اگر در این میان یک برند احساس زرنگی کرده و بخواهد زیرآبی برود، کلاهش پس معرکه خواهد بود. 

خیلی از کارآفرینان فکر می کنند با خرید غیرقانونی اطلاعات مشتریان یا استفاده بدون اجازه از این داده ها عملا از یک میانبر حیرت انگیز استفاده خواهند کرد. شاید این نکته درست باشد، اما در بلندمدت چیزی به غیر از مشکلات عمده برای یک برند به همراه نخواهد داشت. 

سوءاستفاده از داده های شخصی همیشه باعث ایجاد بی اعتمادی در مشتریان شود. در سال های اخیر، شاهد افزایش موارد سوءاستفاده از داده‎ های شخصی مشتریان توسط کسب و کارها بوده ایم. این موارد شامل گونه های مختلفی مانند فروش داده های شخصی مشتریان بدون رضایت آنها یا استفاده از داده های شخصی مشتریان برای اهداف تبلیغاتی غیرقانونی باشد. در هر صورت چنین اقداماتی بر بی اعتمادی مشتریان دامن زده و آنها را از برندها دور می کند. 

نارضایتی از خدمات پس از فروش: نکته ای بحث برانگیز

شما می توانید یک محصول را به مشتریان فروخته و بعد طوری غیب تان بزند که انگار از اول هم در بازار حضور نداشته اید. این روزها مشتریان نیاز دارند تا کسب و کارها را هر لحظه در کنار خودشان مشاهده کنند. بنابراین چنین رفتارهایی اصلا آخر و عاقبت خوبی برای تان به همراه نخواهد داشت. 

مطلب مرتبط: بازیابی اعتماد مشتریان؛ چطور و چگونه؟

نارضایتی از خدمات پس از فروش بی برو برگشت باعث ایجاد بی اعتمادی مشتریان می شود. اگر یک مشتری از خدمات پس از فروش یک کسب و کار ناراضی باشد، به احتمال زیاد از آن کسب و کار خرید نخواهد کرد. نکته جالب اینکه در بسیاری از موارد مشتریان به دوستان شان هم درباره تجربه بدشان نظر می دهند تا آنها هم برند موردنظر را تحریم کنند. خدمات پس از فروش شامل مواردی مانند پاسخگویی به شکایات مشتریان، تعویض یا تعمیر محصولات معیوب و ارائه خدمات پشتیبانی است بنابراین شما باید این موارد را به خوبی در کسب و کارتان رعایت کنید. وگرنه کلاه تان پس معرکه خواهد بود. 

خیلی وقت ها کارآفرینان فکر می کنند نارضایتی مشتریان از خدمات‎شان با تخفیف های جزئی یا کمپین های بازاریابی قابل حل است. خب در این صورت احتمالا هنوز خیلی خوب مشتریان را نشناخته اید؛ چراکه آنها اصلا اینطوری گول نمی خورند. 

پیامدهای بی اعتمادی مشتریان

وقتی مشتریان نسبت به یک برند بی اعتماد می شوند، این امر پیامدهای مهمی به همراه دارد. ما در این بخش قصد داریم برخی از مهمترین پیامدهای بی اعتمادی مشتریان را بررسی کنیم. اینطوری شما مطمئن می شوید که ماجرا حسابی جدی است و باید فکری به حال آن کنید.

کاهش میزان فروش

آدم تا به کسی اعتماد نکند، پولش را دست او نمی دهد. این عبارت معمولا در بین سرمایه گذارها به وفور رد و بدل می شود. اگر کمی بلندپروازانه فکر کنیم، مشتریان هم پولی که در اختیار دارند را به برندهای مطمئن می دهند. حالا اگر شما در این میان اعتماد مشتریان را از دست داده باشید، فروش تان حسابی کاهش پیدا خواهد کرد.

گاهی وقت ها کارآفرینان فکر می کنند مشتریان باید تحت هر شرایطی از آنها محصول شان را خریداری کرده و هیچ انتظار زیادی هم نداشته باشند. خب این طرز فکر شاید چند دهه قبل جواب می داد، اما حالا که کلی رقیب دست به نقد در بازار حضور دارد، دیگر جایی برای این ایده ها نیست. در عوض شما باید هرچه در چنته دارید برای جلب اعتماد مشتریان رو کنید. 

کاهش میزان فروش یکی از نتایج ابتدایی بی اعتمادی مشتریان به کسب و کارهاست. کافی است برای چند دقیقه خودتان را جای مشتریان بگذارید تا به خوبی این نکته را درک کنید. خب مشتریان که وقت و سرمایه شان را از سر راه نیاورده اند که همینطور بی جهت پای یک برند که به آن اعتماد ندارد، هدر دهند. 

افزایش هزینه های بازاریابی و تبلیغات

نکته ای که در این بخش قصد بررسی اش را داریم، پیامد طبیعی بخش قبلی است. وقتی مشتریان اعتمادشان را به برند شما از دست داده و میزان خریدشان کم می شود، شما برای جبران باید دست به جیب شوید. این یعنی هزینه بازاریابی و تبلیغات تان به طور تصاعدی افزایش پیدا کرده و هیچ راه و چاره ای هم برای آن پیدا نمی کنید. 

برخی از کارآفرینان فکر می کنند هر مشکلی در این دنیا با پول حل می شود. اگر شما هم چنین دیدگاهی دارید، اینجا همان بخشی است که کارتان به مشکل خواهد خورد؛ چراکه مشتریان اصلا میانه خوبی با تبلیغات بیش از اندازه ندارند (خب بخش بررسی دلایل بی اعتمادی مشتریان که یادتان نرفته؟). 

کسب و کارهایی که با بی اعتمادی مشتریان مواجه هستند، باید هزینه های بیشتری را صرف بازاریابی و فروش محصولات یا خدمات خود کنند. این امر می تواند فشار مالی زیادی را بر کسب و کارها وارد کند. به علاوه، مشتریان معمولا واکنش زیاد خوبی در قابل تبلیغات بیش از اندازه نشان نمی دهند. این یعنی شما عملا در یک وضعیت دوباره گیر می کنید که هیچ وقت به سرانجام مطلوب نمی رسد. 

مطلب مرتبط: فروش بیشتر با اعتمادسازی در میان مشتریان

افزایش هزینه های خدمات پس از فروش

اگر یادتان باشد، در بخش های قبلی گفتیم که یکی از دلایل بی اعتمادی مشتریان به برندها بحث خدمات پس از فروش ضعیف است. وقتی شما حواس تان را بعد از مدت ها جمع کرده و این بخش را سر و سامان می دهید، هزینه های جاری تان حسابی سر به فلک می کشد. به طوری که باید دنبال منابع تازه ای برای تامین مخارج این بخش رفته و تازه همه چیز را از نو شروع کنید. 

کسب و کارهایی که با بی اعتمادی مشتریان مواجه هستند، باید هزینه های بیشتری را صرف خدمات پس از فروش کنند. این امر به دلیل افزایش تعداد شکایات مشتریان از محصولات یا خدمات معیوب است. اگر هم این نکته را پشت گوش بیندازید، دیر یا زود کسب و کارتان به طور کامل از کورس رقابت با بقیه کنار خواهد رفت. آن وقت شما می مانید و کلی بدهی که هر طور شده باید صاف شان کنید. 

کاهش وفاداری مشتریان

چه کسی دوست دارد از یک برند که هر روز یک دسته گل به آب می دهد، خرید کرده یا به آن وفادار باشد؟ امروزه برندهای بزرگ برنامه های حیرت انگیزی برای افزایش وفاداری مشتریان دارند. با این حساب اگر دیر بجنبید، خیلی زود بقیه جای تان در بازار را می گیرند. آن وقت دیگر کم کم باید به فکر خداحافظی از دنیای کسب و کار باشید. 

بی اعتمادی مشتریان می‎ تواند باعث کاهش وفاداری آنها به یک کسب و کار شود. مشتریانی که به یک کسب و کار اعتماد ندارند، کمتر به آن کسب و کار وفادار خواهند بود و در صورت وجود گزینه های دیگر، آن کسب و کار را ترک خواهند کرد. این اتفاق درباره کارمندان نیز روی می دهد. بنابراین شما عملا از دو طرف مورد حمله شدید قرار می گیرید، هم مشتریان و هم کارمندان.

اگر فکر می کنید رفتار مشتریان نسبت به برندتان خیلی بی رحمانه است، بد نیست برای یکبار هم که شده خودتان را جای آنها قرار دهید. بی شک شما هم از یک برند که عنصر اعتماد در کارهایش مثل یک حلقه گمشده است، خرید نخواهید کرد یا بدان وفادار نمی مانید. بنابراین نباید انتظار بیش از اندازه از مشتریان داشته باشید. 

آسیب به شهرت کسب و کار

چه چیزی شهرت یک کسب و کار را مشخص می کند؟ خیلی ها فکر می کنند همین که محصولاتی باکیفیت و ارزان دست مشتری دهند، همه چیز دیگر مطابق میل شان خواهد شد. خب در این صورت باید حسابی غافلگیرتان کنیم. چراکه مشتریان فقط این موارد را مورد بررسی قرار نمی دهند. 

این روزها برندهایی مثل اپل با محصولاتی بی نهایت گران تر از میانگین قیمت بازار حسابی در دل مشتریان جا باز کرده اند. دلیل این امر نه کیفیت بالای محصولات (احتمالا اخبار فاجعه بار درباره وضعیت آیفون 15 را شنیده اید!) بلکه اعتمادی است که در طول سال ها در میان مشتریان ایجاد شده است. اینطوری حتی اگر یکی دو سال هم عملکرد خوبی از چنین برندی مشاهده نکنیم، باز هم خدشه‎ای به اعتبار و شهرتش وارد نخواهد شد. 

بی اعتمادی خیلی زود ریشه های کسب و کار را خشک می کند. اینطوری شما حتی اگر گران قیمت ترین کمپین های دنیا را هم داشته باشید، باز هم کسی به شما روی خوش نشان نخواهد داد. ماجرا خیلی سخت و غیرقابل تحمل شد، نه؟

مطلب مرتبط: چگونه اعتماد مشتریان به برندمان را جلب کنیم؟

راه های افزایش اعتماد مشتریان

تا اینجای کار ما دلایل بی اعتمادی و نتایج آن برای کسب و کارها را بررسی کردیم. خب در زندگی کلی چالش ریز و درشت وجود دارد که کارآفرینان یکی پس از دیگری از عهده آنها برمی آیند. اگر بی اعتمادی یکی از مشکلات اساسی کارآفرینان محسوب می شود، باید راه حل هایی هم برای آن وجود داشته باشد. وگرنه حتی یک برند هم در این شرایط دوام نمی آورد. ما در ادامه قصد داریم برخی از مهمترین راهکارها برای فرار از دست بی اعتمادی مشتریان را زیر ذره بین ببریم. پس با ما همراه باشید تا با برخی از مهمترین نکات در این راستا آشنا شوید. 

برخورد مناسب با مشتریان

آیا کسی در این دنیا هست که از برخورد خوب استقبال نکند؟ شما حتی اگر سختگیرترین مشتری دنیا هم باشید، برخورد خوب طوری نرم تان می کند که نگو و نپرس. آن وقت از برندی که تا همین دیروز به سر تا پای آن شک داشتید، اعتماد کرده و پشت سرهم از آن خرید می کنید.

ماموریت شما در این بخش کاملا روشن است. باید با دقت نحوه برخورد کارمندان تان با مشتریان را زیر ذره بین قرار دهید. اگر برخوردهای فعلی مناسب نیست، باید خیلی زود نسبت به اصلاح شان اقدام کنید. در این مورد ارائه آموزش های درست به کارکنان حلقه گمشده خواهد بود. 

شفافیت در مورد عملکرد

کسب و کارها برای موفقیت در دنیای کسب و کار باید عملکرد روشنی از خودشان برجای بگذارند. اگر یادتان باشد، یکی از ریشه های بی اعتمادی مشتریان را مخفی کاری برندها برشمردیم. بنابراین شما ماموریت دارید تا با از بین بردن چنین احساسی به مشتریان برای اعتماد دوباره به کسب و کارتان کمک کنید. اینطوری خیلی زود تمام دردسرهایی که داشتید، ناپدید می شود. 

این روزها برندهای بزرگ و موفق به طور منظم گزارش هایی درباره ابعاد مختلف عملکردشان در بازار منتشر می کنند. این گزارش ها به آنها کمک می کند تا خیلی راحت اعتماد مشتریان را به دست آورده و حتی کسانی که قصد خرید هم ندارند، وسوسه کنند. 

عمل به وعده ها

در بازار کار کسی با شعار و وعده های پوچ به سرانجام نمی رسد. در عوض شما باید آستین ها را بالا زده و در عمل حرف تان را ثابت کنید. اگر دقت کرده باشید، تمام کمپانی های موفق دنیا یک ویژگی مشترک دارند و آن عمل به وعده هاست. 

مطلب مرتبط: روابط عمومی و بحران عدم اعتماد مشتریان

اگر شما در طول سال های اخیر دائما به مشتریان وعده های توخالی داده اید، نباید بابت بی توجهی یا اعتماد پایین شان به کسب و کارتان شاکی شوید. خب مشتریان که پول شان را از سر راه نیاورده اند تا پای برندهای بدقول هدر دهند. ماموریت شما کاملا روشن است؛ از این به بعد باید قول های تان را براساس توانایی برند مطرح کنید. وگرنه خیلی زود اثری از کسب و کارتان در بازار نخواهد بود. 

ایجاد تجربه مثبت برای مشتریان

مردم در پایان یک روز سخت و نفسگیر فقط برندهایی را به خاطر می سپارند که رفتار خوبی با آنها داشتند. کافی است برای چند دقیقه خودتان را جای مشتریان کسب و کارتان قرار دهید تا از حال و روزشان مطلع شوید. اگر به عنوان صاحب کسب و کار بعد از تجربه بالا حس خوبی دریافت نکردید، دلیل اصلی بی اعتمادی مشتریان را یافته اید. 

نزدیک ترین مثال به سناریوی بالا در زندگی واقعی ارتباط با کسانی است که در اولین برخورد خیلی سرد ظاهر می شوند. خب طبیعتا آدم ها اصلا دوست ندارند در دامنه دوستان شان کسانی حضور پیدا کنند که همیشه بی روح هستند. این ماجرا برای برندها نیز مصداق دارد. پس بهتر است قبل از اینکه در بین مشتریان به عنوان یک برند نچسب شناخته شوید، فکری به حال اوضاع کنید. 

اشتباه نکنید، تغییرات بزرگ یک شبه روی نمی دهد. به همین خاطر شما باید خودتان را برای یک تمرین بلندمدت آماده کنید. خلق تجربه مثبت برای مشتریان کاری است که شما در طول زمان و با تمرین و تکرار فراوان در آن موفق خواهید شد. بنابراین هر فکر و خیالی برای موفقیت های کوتاه مدت را دور بریزید. 

منابع:

https://www.marketingcharts.com

https://www.forbes.com

https://www.thedrum.com