چه عاملی یک شهر را «هوشمند» می سازد؟ پاسخ به این سوال که برای کارآفرینان، مدیران و رهبران کسب و کارها به وجود می آید، می تواند به شیوه های مختلفی انجام پذیرد.
من به عنوان یک کارآفرین تصور می کنم ساختار شهر هوشمند را کارآفرینان مشخص می کنند. از خطوط انتقال گاز مبتنی بر اینترنت اشیا، مانند آنچه در آمریکا قابل مشاهده است گرفته تا چراغ های هوشمند مورد استفاده در سنگاپور، همگی نشان از فرصت هایی دارند که تا پیش از سال 2014 وجود نداشته اند.
کارآفرینان به چه روشی روند هوشمندسازی شهرها را تسریع می سازند؟ در این متن به سه مثال مشخص و نیازهای مردم در این حوزه می پردازیم.
ایجاد زیرساختی منحصر به فرد برای هر زیست بوم
هیچ شهری مشابه شهر دیگر نیست. هر شهر چالش هایی ویژه خود از قبیل جمعیت، الگوی ترافیک و آب وهوا دارد. در نتیجه وقتی به جزییات بپردازیم، مسائل مختلفی مطرح می شوند. برای مثال در بوستون، باید تأثیر بارش برف سنگین در ماه دسامبر بر ترافیک بررسی شود، در نتیجه روکش مسیرها باید هوشمند شوند تا ضمن گرم شدن سطح آسفالت، یخ و برف موجود از بین برود. لس آنجلس از طرف دیگر باید از پتانسیل انرژی خورشیدی و انرژی موج برای تأمین انرژی مورد نیاز خود استفاده کند.
بارسلونا به عنوان شهری اروپایی در حوزه شهرهای هوشمند از فناوری های سطح بالا و پایین جهت خدمت رسانی به ساکنانش بهره می برد. بنابر گزارش IoT World Today، نمایشگرهای شهری بارسلونا با استفاده از سیستم XVPCA و حسگرهای سنجش کیفیت هوا، شرایط آلودگی هوا را بسته به قوانین موجود می سنجند.
ارزش های اصلی هر شهر با شهر دیگر متفاوت است و لیستی نامتناهی ایجاد می کند. چالش های هر شهر به قدری منحصر به فرد است که تنها افراد بومی همان شهر و کسانی که به خوبی آن محل را می شناسند، متوجه آنها می شوند. بر همین اساس کارآفرینانی که در سطح بین الملل وجهه دارند و نسبت به شرایط شهر خود آگاه هستند، می توانند بر «غیربومیان» برتری داشته باشند.
شهری که به دنبال «هوشمند» شدن است، باید شورایی از کارآفرینان داشته باشد تا زمان مقتضی را بر روی پژوهش های مربوط به فناوری صرف کنند. کارآفرینان باید خود را به مسئولان شهری بشناسانند تا بتوانند در رابطه با نیازهای شهرشان تبادل نظر کنند. در عصر جدید، شهرها نیازمند کارآفرینان و کارآفرینان نیز نیازمند شهرها و شهرهای منحصربه فرد نیازمند راه حل های منحصر به فرد هستند.
مدیریت داده های متعدد اینترنت اشیا
شرکت Dallas Innovation Alliance یکی از گروه های فعال در حوزه توسعه شهر هوشمند است. پروژه های کنونی این مجموعه شامل روشنایی هوشمند، پارکینگ هوشمند و دسترسی عمومی به اینترنت وای فای می شود. هر یک از این موارد می توانند در کوتاه مدت یک شهر را به شهری هوشمند تبدیل کنند، اما برای رسیدن به این هدف باید دید بلندمدت داشت و نسبت به داده ها آگاهانه عمل کرد.
داده ها پارامتری ارزشمند برای شهر هوشمند هستند و جمع آوری و گزارش روندهای شان امری الزامی جهت پیشروی در رسیدن به شهر هوشمند تلقی می شود؛ در نتیجه تحلیل داده ها مسئله ای حیاتی به شمار می رود. نکته ای که باید در نظر داشت، حجم گسترده این داده هاست که می تواند تهدیدآمیز باشد.
مطلب مرتبط: شهر هوشمند؛ ابزاری توانمند برای رویارویی با چالش های روزمره شهرنشینی
پیش بینی ها حاکی از آن است که حجم داده ها تا سال 2025 به 163 زتابایت می رسد. توجه کنید که هر زتابایت تقریباً 930 میلیارد گیگابایت است. ذهن انسان و یا یک تیم، قطعاً توانایی تحلیل این حجم داده تولیدی شهرها را ندارد. برای مدیریت این داده ها، هوش مصنوعی و یادگیری ماشین به مسئله ای معمول تبدیل می شود.
فیل تی(Phil Tee)، مدیرعامل موگسافت می گوید، «مقدار داده تولیدی در مدیریت آنی شهر ها، بسیار بسیار بزرگ خواهد بود. اگر این داده ها به گونه ای مناسب و با استفاده از هوش مصنوعی و یادگیری ماشین مدیریت نشوند، قوای انسانی در مدیریت شهرها را تحلیل می برند و به سدی بزرگ در برابر پیشروی شهرهای هوشمند مبدل می شوند.»
عقاید فی مبنی بر ترکیب توانایی ماشین و قدرت بشری است که با استفاده از اینترنت اشیا می تواند همزمان مورد بهره قرار گیرد.
همکاری انسان و ماشین
آیا تا به حال با یک روبات خدمات مشتری برخورد کرده اید؟ بسیاری ناامیدی ناشی از نیاز به صحبت با یک انسان را در مواجهه با مسائل پیچیده ای که برای روبات قابل درک نیست تجربه کرده اند. در همین راستا، هرچه هوش مصنوعی پیشرفت کند، کماکان احتیاج به وجود انسان حس می شود. این مسئله کارآفرینان را مجبور می سازد تا نه تنها به ساختن شهری هوشمند، بلکه به ایجاد خدمات نیز فکر کنند.
تی در رابطه با این موضوع به همین شکل فکر می کند و اینکه چگونه انسان و ماشین می توانند با هم در یک سناریوی شهری کار کند را مطرح کرده است.
وی می گوید، «با غیرمتمرکزتر شدن تولید انرژی، سنسورهای ثبت تغییرات ولتاژ، جریان و دما در راستای مدیریت شبکه قدرت به ما کمک می کنند. از اینجا، هوش مصنوعی قادر خواهد بود منابع انرژی را تنظیم و بهینه سازی کند. توانایی تیم فنی در مشاهده عملکردی خاص به شناسایی ناهنجای ها و مدیریت خدمات در زمان بروز وقفه کمک می کند.
این سناریو نشان می دهد که چگونه فناوری ناپایدار مشاغل را از میان نخواهد برد، اما قابلیت بهبود خدمات بسیار مهم را در خود دارد.
قدم هایی برای فردای بهتر
صنعت مبتنی بر فناوری باید از خود سؤال کند که آیا آنچه من تولید می کنم برای جامعه مفید است؟ هیچ کس هوش مصنوعی و اینترنت اشیا را برای پیچیده تر ساختن مسائل نمی خواهد. ما به دنبال راه هایی برای بهبود زندگی مان هستیم. نوآوری هدفمند در سطح شهر یک شروع بسیار خوب است.
مادامی که به وسیله اینترنت اشیا، هوش مصنوعی و یادگیری ماشین می توانیم با دیدی خلاقانه به 20 تا 30 سال آینده بنگریم، قادر خواهیم بود روش هایی ملموس برای بهبود شهرمان اتخاذ کنیم.