کمتر کسی در جهان وجود دارد که اثر جاودانه ریدلی اسکات را مشاهده نکرده باشد. درواقع به عقیده بسیاری از منتقدان، گلادیاتور بهترین فیلم حماسی تاریخ سینما محسوب می شود. این فیلم با بازی ستارگانی همچون راسل کرو و خواکین فینیکس 5 اسکار را به دست آورده است. یکی از علایق شخصی من، استخراج نکات مدیریتی از درون فیلم ها است. بدون شک این اثر نیز حاوی نکات ارزشمندی بوده که در ادامه به بررسی آنها خواهیم پرداخت.
1-شجاعت خصوصیت اول رهبران محسوب می شود
فردی را تصور کنید که حتی از نزدیک ترین سربازان خود نیز خیانت دیده و خانواده او به بدترین شکل ممکن کشته شده است. بدون شک اگر شخصیتی قدرتمندی وجود نداشته باشد، امکان ادامه مسیر غیرممکن خواهد بود. در این رابطه می توان این حوادث تلخ را به مشکلات پیش روی کارآفرین ها تشبیه کرد. درواقع تنها مدیرانی قادر به بقا خواهند بود که شجاعت بالایی داشته و در برابر سختی ها، احساس ضعف نمی کنند. بدون شک اگر اجازه دهید که مشکلات شما را زمین بزند، هیچ گاه نمی توانید خود را به عنوان یک مدیر مقتدر بدانید. به همین خاطر حتی اگر دانش خوبی را داشته باشید، تا زمانی که شجاعت لازم در شما ایجاد نشده باشد، مدیری موفق نخواهید بود. در نهایت مشکلات برای فردی که جسور است و قدرت کافی را دارد، به معنای پایان کار نخواهد بود. درواقع یک مدیر شجاع و توانا، قادر به خلق شگفتی است.
مطلب مرتبط: نکات مدیریتی فیلم استیو جابز
2-هدف برای موفقیت الزامی است
چه چیزی باعث شده است تا شخصیت ماکسیموس حتی در بدترین شرایط نیز دوام بیاورد؟ در این رابطه اگر صرفا شجاعت را مدنظر قرار دهید، لازم است تا به وضعیت سایر برده های فیلم نگاهی بیندازید که اگرچه گلادیاتورهای شجاعی هستند، با این حال شجاعت آنها در راستای هدف دیگران است. با این حال شخصیت اصلی داستان هدفی مجزا برای خود داشته و این موضوع باعث می شود تا وی حتی در تلاش برای آزادی نیز نباشد. درواقع انتقام تنها خواسته این فرمانده شجاع محسوب می شود. این موضوع به خوبی نشان می دهد که هر فردی باید هدفی را برای خود داشته باشد. در غیر این صورت برای اهداف دیگران زندگی خواهد کرد. درواقع این هدف است که به فعالیت های ما جهت خواهد بخشید. در غیر این صورت قادر به کسب نتایج ارزشمند نخواهیم بود. آیا شما نیز به عنوان یک کارآفرین هدفی را دارید که به خاطر آن حاضر به تحمل سختی های بسیار باشید؟
3-تفاوت زیادی میان موفقیت و تظاهر به آن وجود دارد
شخصیت کومودوس به عنوان پسر پادشاه، هنگامی که متوجه می شود پدر او در بستر بیماری جانشینی را به فرمانده ماکسیموس می دهد، وی را به قتل رسانده و نقشه زندانی شدن و قتل عام فرمانده را ترتیب می دهد. وی اگرچه در ظاهر به موفقیت دست پیدا کرده است، با این حال حتی اطرافیان او نیز این سمت را قبول نداشته و به راحتی به او خیانت می کنند. این موضوع به خوبی یک واقعیت را نشان می دهد که موفقیت، صرفا به شایستگی افراد بستگی داشته و نمی توان با هر اقدامی خود را به جایگاه دلخواه رساند. برای مثال در یک شرکت همواره این موضوع مشاهده می شود که برخی از کارمندان با رقابتی ناسالم، در تلاش برای حذف افراد شایسته برای عنوان جانشینی و نمایندگی مدیر شرکت هستند. این امر در حالی است که اگر زمانی را که صرف دسیسه چینی می کنند به تقویت مهارت های خود اختصاص دهند، این امر باعث خواهد شد تا جزو کاندیداها باشند. در نهایت این موضوع را فراموش نکنید که یک مدیر نالایق، پس از مدتی حذف خواهد شد. درواقع اگر حتی بتوانید با اقدامات ناشایست، میز ریاست را به دست آورید، بدون شک قادر به حفظ آن نخواهید بود.
4-مهارت رهبری به شرایط و زمان وابسته نیست
بسیاری از افراد بدون شرایط مناسب، قادر به عملکرد خوبی نیستند، با این حال نگاهی به فرمانده ماکسیموس در طول این فیلم بیندازید. برای وی تفاوتی ندارد که رهبری یک لشکر ورزیده و با تجهیزات بالا را در اختیار دارد و یا تیم او از تعدادی برده تشکیل شده است. وی همواره درخشان ظاهر شده و قدرت ایجاد و رهبری یک تیم را دارد. درواقع مدیران نیز باید به چنین مهارتی دست پیدا کنند تا در هر موقعیتی بتوانند تاثیرگذار باشند.
5-اخلاقیات همه چیز است
چه چیزی باعث شده است تا شخصیت ماکسیموس قدرت نفوذ بر هر فردی را داشته باشد؟ در این رابطه باید به افکار او رجوع کرد. درواقع وی به مواردی نظیر وفاداری به پادشاه معتقد است که در بین هیچ یک از سربازها وجود ندارد. همین وفاداری او باعث می شود تا هر فردی تحت تاثیر قرار گیرد. درواقع برداشت شخصی من از این موضوع، ضرورت پایبندبودن به فرهنگ و تعهد داشتن به برند است. این امر باعث خواهد شد تا همواره حتی از سوی دشمنان خود نیز ستایش شوید. نکته دیگری که اوج اخلاقیات وی را نشان می دهد، زمانی است که ماکسیموس در پی کشتن کومودوس است. با این حال به علت اینکه ممکن است برای نوه پادشاه که در کنار دایی خود است، حادثه ای رخ دهد از این تصمیم منصرف شده و خواست شخصی خود را فدای اصل وفاداری می کند. درواقع یک مدیر موفق هم باید اهداف شرکت را بالاتر از خواسته های شخصی خود بداند. همچنین ایجاد تغییر شرایطی نامساعد، تنها به دست یک رهبر شجاع امکان پذیر خواهد بود.
6-معیارهای انتخاب افراد ارتباطی به ظاهر آنها ندارد
به عضو اصلی تیم جدید ماکسیموس نگاهی بیندازید. وی برده ای سیاه پوست است که در جامعه آن زمان جایگاهی ندارد. با این حال او به مراتب وفادارتر و کارآمدتر از سایر افراد تیم است. درواقع کارگردان با زیرکی تلاش کرده است تا عقاید نژادپرستانه را به چالش بکشد. این امر در بین بسیاری از مدیران مشهود است که اولویت اول آنها استخدام افراد سفید پوست است و به رنگین پوست ها امکان پیشرفت چندانی را نمی دهند، با این حال معیار انتخاب تیم، ابدا به این مسائل بستگی نداشته و صرفا شایستگی و کارآمدی افراد مطرح است.