زمانی که برای استارتاپ ارگانیک خود، نیکیدپاپی (NakedPoppy)، سرمایه جمع آوری می کردیم، توصیه های بسیاری از همکاران کارآفرین مان گرفتیم. یکی از آنها می گفت، «هر کاری می کنید، اسلاید های استارتاپ خود را پیشاپیش نفرستید». دلیلش چه بود؟ سرمایه گذاران شیفته این هستند که باهوش به نظر بیایند. یک راه برای دستیابی به این هدف، ایراد گرفتن های مداوم از نقشه های شماست. این کار مخصوصاً اگر از دو خانم، دو لپ تاپ و یک ایده تشکیل شده باشید، بسیار آسان است. بنابراین طبق توصیه این همکار، بهترین راه برای کنترل شرایط این بود که پیشاپیش وسیله ای برای تعمق به آنها ارائه ندهیم. البته دلیل ساده تری نیز برای این کار وجود داشت؛ ما اسلایدی نداشتیم!
من طرفدار «یادداشت های 6 صفحه ای به شیوه آمازون» هستم. زمانی که مطلبی می نویسید، ناگزیرید پرشور باشید. کلمات دقیق هستند و نمی توانید خودتان را گول بزنید یا از بیان افکارتان طفره بروید. به عبارت دیگر نمی توانید مانند ساخت اسلاید، ایده های مبهم یا تفاسیر لحظه ای داشته باشید.
معمولاً صفحه آرایی برای خوانندگان به مانند جادو عمل می کند. آنها می توانند در 15 دقیقه، مطالبی که هضم شان در ارائه زنده شاید 4 برابر بیشتر طول بکشد را دریابند. در صورت نبودِ وقفه، آنها می توانند دقیقاً نحوه عملکرد استدلال تان را شاهد باشند. مشکل مشتری چیست؟ راه حل آن کدام است؟ روش شما در تفکیک مطالب چیست؟ چگونه می خواهید جواب بگیرید؟ می توانید در انتها یک گفت وگوی آگاهانه داشته باشید، بنابراین ما تمام ایده های مان را در کمتر از 6 صفحه خلاصه کرده ایم.
مطلب مرتبط: چگونه می توانیم سرمایه گذارهای مناسب برای استارت آپ خود پیدا کنیم
این یادداشت را در ابتدا و بادقت برای خودمان آماده ساخته بودیم و می خواستیم مطمئن شویم تجزیه و تحلیل مان از مشکل مشتری و همچنین راه حل مان، با یکدیگر تناسب منطقی دارند یا خیر. هنگام مواجهه با کاستی ها، با مشتریان بالقوه به صورت آنلاین و در فروشگاه ها و بازار محصولات کشاورزی صحبت و این روند را تکرار کردیم و خودمان را به چالش کشیدیم.
من به خود جرأت دادم تا یک پیشنویس اولیه برای گرفتن بازخورد به توماس لیتون (Thomas Layton)، یک راهنمای باتجربه نشان دهم. این کار دو واکنش به دنبال داشت:
1- او یک سرمایه گذار فرشته (سرمایه گذاری که سرمایه استارتاپ را فراهم و به ندرت در مدیریت شرکت دخالت می کند) شد؛
2- او توصیه کرد زمان مان را برای انتقال مطالب به یک اسلاید هدر ندهیم و گفت، «برخلاف اکثریت عمل کنید. در هر حال این قالب بهتری است.»
البته همه موافق این کار نبودند و اتفاقات ذیل برای ما پیش آمد.
یک سرمایه گذار کارآفرین به نام پالو آلتو (Palo Alto) پیش از جلسه ، اسلاید های مان را از ما خواست و از آنجایی که اسلایدی در اختیار نداشتیم، دیگر از او خبری نشد.
در منلو پارک (Menlo Park) یک سرمایه گذار کارآفرین گفت، «شما سعی در تغییر روش کاری ما دارید، اما بگذارید چیزی را به شما بگویم؛ مردم از تغییر خوش شان نمی آید». در سیلیکون ولی (Silicon Valley) نیز سرمایه گذاران تمام کاری که می کردند تخریب بود، بنابراین نسبتاً ناامید شده بودیم.
یکی دیگر از سرمایه گذاران کارآفرین در منلو پارک یکه خورد و گفت، «من دوست دارم سرمایه گذاری کنم، اما لطفاً، محض رضای خدا، یکسری اسلاید برای در میان گذاشتن این مطالب با شرکایم بسازید. حتی حاضرم در ساختش به شما کمک کنم.»
تا آن زمان متقاعد شده بودیم که ساخت اسلاید ، هدر دادن زمان است و سرمایه گذار باید روش بنیانگذارانی را بپسندد که وقت تلف نمی کنند. پاسخ منفی دادیم و سر حرف مان ایستادیم و ایستادیم و ایستادیم. ما ادعایی نداشتیم، اما شک کردیم که مبادا پای مان را از حد فراتر گذاشته باشیم؟ البته در نهایت این سرمایه گذار شرکایش را متقاعد به سرمایه گذاری کرد.
مطلب مرتبط: اقدامات الزامی استارت آپ ها برای جذب سرمایه به بهترین روش
در ایست کوست (East Coast)، یک سرمایه گذار گفت، «اولین باری که یادداشت های تان را خواندم، به ایده شما علاقه مند نبودم، اما بار دوم و سوم کم کم جذب شدم. شرکتی که چنین دقتی در نوشتارش داشته باشد، لایق دیده شدن است» و او سرمایه گذاری کرد.
ما می دانیم که رویکرد متفاوت داشتن، ریسک بالایی دارد، اما این باور ما بود و نمی خواستیم نظرمان را تغییر دهیم. درست است که مطلب نوشتاری مناسب هر محتوایی نیست، اما در نشست های گروهی کوچک، جایی که جزییات مهم است، هیچ چیز بهتر از این کار نیست.