چالش های مدیریت سئو مطالب در گوگل

امروزه فعالیت در دنیای آنلاین اهمیت بسیار زیادی برای برندها دارد. مشتریان دیگر به صورت حضوری مایل به یافتن برندهای تازه نیستند. همه ما پیش از خرید یک محصول اقدام به جست وجو در اینترنت می کنیم. به همین خاطر رتبه بندی مطالب در موتورهای جست وجو اهمیت حیاتی پیدا می کند. این امر تلاش بازاریاب ها برای تولید محتوایی جذاب تر برای کسب رتبه های بهتر در موتورهای جست وجو به ویژه گوگل را افزایش می دهد. به طور کلی مفهوم مدیریت سئو مطالب در ارتباط با چنین هدفی قرار دارد. بنا بر این یادگیری نکات هرچه بیشتر و تکنیک های برتر در این زمینه اهمیت بسیار زیادی برای برندها و بازاریاب ها خواهد داشت.

وقتی صحبت از محتوای جذاب می شود، بسیاری از افراد به اهمیت این موضوع اشاره دارند. با این حال کمتر کسی به معیارهای محتوای خوب و جذاب در موتورهای جست وجو توجه می کند. این امر در نهایت برندها را دچار مشکل خواهد کرد. بی تردید هیچ برندی بدون اطلاع از نحوه دقیق تولید محتوا مطابق با الگوریتم موتورهای جست وجو توان موفقیت در حوزه مدیریت سئو را نخواهد داشت. چندی پیش دنی سولیوان، از مدیران ارشد گوگل، در یک توییت پیرامون مسئله مدیریت سئو مطالب به ویژگی های جذابیت، خاص بودگی و کاربردی اشاره کرد. بی تردید این اشاره ها معیارهای بسیار کلی هستند. به همین خاطر نیاز به بررسی بیشتر ضروری خواهد بود. در این مقاله هدف اصلی من بررسی بیشتر موضوع پیرامون معیارهای محتوای جذاب در شبکه های اجتماعی و چالش های مدیریت سئو است.

فاکتورهای رتبه بندی و محتوا

توییت دنی سولیوان در پاسخ به توییت سایرس شپارد نوشته شده است. توییت شپارد به شرح ذیل است: «اظهارنظر رسمی گوگل در مورد فاکتورهای رتبه بندی محتوا مانند پیاز است. این فرآیند دارای لایه های بسیار زیادی است. درست به مانند عمل خرد کردن پیاز، وقتی لایه های متعدد فرآیند گوگل را نیز واکاوی می کنیم، به گریه خواهیم افتاد.»

مطلب مرتبط: موفقیت در مدیریت سئو مطالب با 10 راهکار طلایی

پاسخ دنی سولیوان به توییت سایرس تاکید بر تولید محتوای جذاب و کاربردی برای جلب نظر کاربران بود. بر این اساس اگر یک برند محتوای جذاب و کاربردی برای مخاطب نداشته باشد، امکان دستیابی به رتبه های برتر گوگل را نخواهد داشت: «نمای کلی یک محتوای جذاب از نظر الگوریتم گوگل شامل جذابیت محتوا و کاربرد آن برای مخاطب است.»

با توجه به آنچه سولیوان در پاسخ به توییت موردنظر مطرح کرد، الگوریتم گوگل دیگر به المان هایی نظیر جلوه های چشم نواز بصری سایت ها توجهی ندارد. معیار ارزیابی گوگل ساده و در عین حال کاربردی است. اگر محتوای ما مورد پسند مخاطب قرار گیرد، این امر به معنای کاربرد آن برای رفع نیاز افراد خواهد بود. به این ترتیب الگوریتم گوگل آن را در رتبه های برتر نتایج جست وجو قرار خواهد داد. به همین سادگی امکان دستیابی به موفقیت در زمینه مدیریت سئو مطالب وجود خواهد داشت. اگرچه این امر در ظاهر ساده به نظر می رسد، اما در عمل پیچیدگی های خاصی دارد. چنین پیچیدگی هایی با توجه به نوع خاص کسب و کار هر شرکت متفاوت خواهد بود.

یک محتوای خوب همیشه همه جانبه نیست

یکی از اشتباهات رایج در زمینه تولید محتوا درک محتوای مطلوب به عنوان یک مجموعه کامل است. این امر شامل تلاش برندها برای پوشش تمام جزییات یک موضوع در مقاله شان است. به این ترتیب ما با یک مقاله طولانی همراه با اهداف بسیار گسترده مواجه خواهیم بود. بدون شک پوشش یک موضوع از ابتدا تا انتها نیازمند تولید محتوا به شیوه ای بسیار دقیق و همکاری با کارشناس های متعدد است. این نوع محتوا به طور معمول به عنوان پژوهش کاربردی طبقه بندی می شود، بنابراین تولید آن برای مخاطب عادی جذابیت خاصی نخواهد داشت.

صرف نظر از دشواری های تولید یک محتوای همه جانبه باید به عدم ضرورت آن نیز اشاره کرد. وقتی ما فضای اندکی برای گفت وگو با مخاطب در قالب کلمات محدود داریم، نیازی به زیاده گویی نیست. بسیاری از برندها ابتدا به سراغ مقدمه چینی و سپس بیان اصل مطلب در عبارت هایی کوتاه می روند. توصیه من در این بخش حذف یا دست کم فشرده سازی بخش مقدمه مطلب و پرداختن سریع تر به اصل محتواست. این امر امکان بیان جملات هرچه بیشتر در زمینه مطلب اصلی را نیز فراهم می سازد.

امروزه گوگل سختگیری زیادی نسبت به فشرده سازی هرچه بیشتر محتوا دارد. به این ترتیب الگوی مطلوب محتوا از نظر گوگل شامل حداکثر 400 کلمه است. استفاده از کلمات بیشتر انگیزه مخاطب برای تعامل با محتوای ما را از بین خواهد برد. این امر به هیچ وجه جای تعجب ندارد. به هر حال هیچ فردی اکنون حوصله مطالعه محتوای بیش از حد طولانی را ندارد. همه ما اقدام به تمرکز بر روی منابع خبری و اطلاعاتی مناسب می کنیم. معیارمان نیز برای انتخاب این منابع ارائه مطالب به صورت کاملا فشرده و هدفمند است. این امر به ما در زمینه کاربست سریع اطلاعات ارائه شده کمک خواهد کرد.

مطلب مرتبط: تأثیر بهینه سازی موتور جست وجو در مدیریت اعتبار

ایراد اصلی بسیاری از برندها بی توجهی به سلیقه مخاطب است. اکنون دیگر دوران تولید محتوای بیش از حد طولانی گذشته است. به همین خاطر باید بر روی کوچک سازی اندازه محتوا تمرکز کرد. در این میان تفاوتی بین محتوای متنی یا ویدئویی وجود ندارد. در هر صورت رعایت اختصار بدل به ترندی برتر در این زمینه شده است.

وقتی محتوای ما مختصر و مفید است، امکان پوشش تمام جنبه های یک موضوع فراهم نخواهد بود، بنابراین باید اقدام به پاسخگویی به پرسش های اصلی و دغدغه های مرکزی مخاطب کنیم. در غیر این صورت امکان جلب نظر مخاطب و در پی آن کسب رتبه های برتر در موتور جست وجوی گوگل از بین می رود.

چرا مطالب همه جانبه رتبه مطلوبی ندارد؟

تولید محتوای گسترده و همه جانبه یکی از سنت های قدیمی در حوزه بازاریابی و تبلیغات محسوب می شود. اگر نگاهی به تبلیغات چند دهه قبل انداخته باشید، صرف نظر از لباس ها و وسایل عجیب و غریب آنها، مدت زمان طولانی تبلیغات شما را متعجب خواهد کرد. این امر در آن دوران یک نوع ترند محسوب می شد، با این حال اکنون همه چیز فرق کرده است. دیگر کسی از ترندهای قدیمی صحبت نمی کند. اکنون دوران تمرکز بر روی شیوه های نوین بازاریابی و تبلیغات با تمرکز بر مدیریت بهینه سئو مطالب است. به عنوان مثال، اکنون استفاده از کلیدواژه ها اهمیت بسیار زیادی یافته است. این امر در کنار استفاده از تیترهای کوتاه برای مطالب یک چالش تمام عیار برای بازاریاب ها پدید می آورد. امروزه دیگر کسی توانایی مدیریت سئو با استفاده از تیترهای طولانی را ندارد. الگوریتم گوگل همیشه واکنش مناسبی در قبال مطالب دارای تیتر کوتاه نشان می دهد.

یکی از نکات موردنظر گوگل در مورد ضرورت استفاده از تیتر کوتاه انحراف تیترهای بلند از هدف اصلی برندها در زمینه جلب نظر مخاطب است. به این ترتیب در عمل کمتر مخاطبی نسبت به مطالعه چنین محتوایی علاقه نشان خواهد داد.

ایراد اصلی مطالب همه جانبه تغییر الگوی جست وجوی کاربران و همچنین الگوریتم گوگل است. اگر موضوع اصلی محتوای ما «نحوه خرید اینترنتی آسان تر» باشد. جست وجوی مخاطب به طور معمول شامل بیان این موضوع نیست. کاربران دارای کلیدواژه های اختصاصی خودشان هستند. به همین خاطر باید از کلیدواژه های آنها استفاده کرد. در غیر این صورت دستیابی به شمار مطلوبی از مخاطب ها امکان ناپذیر خواهد شد. به علاوه، الگوریتم گوگل نیز به طور معمول یک محتوا را در شاخه های مختلف موضوعی رتبه بندی می کند. به همین خاطر استفاده از کلیدواژه های چندگانه از سوی ما اهمیت خاصی خواهد یافت. این امر در راستای جلب نظر مخاطب هدف انجام خواهد شد.

همانطور که پیش از این نیز اشاره کردم، محتوای همه جانبه دامنه وسیعی را شامل می شود. این امر یافتن بخش موردنظر هر کاربر را دشوار خواهد کرد. به همین خاطر کاربران مقالات کوتاه و مختصرتر را ترجیح خواهند داد. این امر در نهایت موجب تلاش بیشتر ما برای تولید محتوای همه جانبه و عدم توجه مخاطب به آنها خواهد شد. به این ترتیب تمام تلاش های برندمان با شکست مواجه می شود.

از نظر من یکی دیگر از راهکارهای منفی برندها در زمینه از بین بردن کارایی و جذابیت محتوای شان استفاده وسیع از اصطلاحات تخصصی، استعاره ها و بیان غیرمستقیم منظورشان است. چنین امری بر پیچیدگی های مطلب می افزاید. در نتیجه امکان دستیابی به دامنه مورد انتظار مخاطب هدف از بین خواهد رفت. امروزه کمتر برندی به محتوای همه جانبه و همچنین دارای پیچیدگی های گسترده در زمینه بیان مطلب توجه نشان می دهد. بدون شک گاهی اوقات استفاده از اصطلاح های تخصصی اجتناب ناپذیر خواهد بود. در چنین شرایطی توضیح دقیق اصطلاح موردنظر برای مخاطب ضروری است. در غیر این صورت مخاطب با پرسش اساسی در مورد اصطلاح مورد استفاده مواجه خواهد شد. یکی از ویژگی های کاربران مدرن عدم تمایل برای جست وجوی معنای اصطلاح های تخصصی در زمینه کسب و کار است. به این ترتیب پیچیدگی مطلب ما، هرچند هم اندک، موجب بی میلی مخاطب به استفاده از محتوای ما خواهد شد.

مطلب مرتبط: سئو / باورهای غلط همیشگی

اشتباه بسیاری از برندها در زمینه تولید محتوا استفاده از کلمات و استعاره های بسیار تخصصی است. این امر مبتنی بر یک پیش فرض عجیب است. بر این اساس محتوای دارای عبارت های تخصصی نظر مخاطب را بسیار بهتر و بیشتر جلب خواهد کرد. چنین امری همیشه موجب موفقیت نخواهد شد. اگر مخاطب هدف ما آن اصطلاحات را به خوبی بداند، استفاده از آنها کلید موفقیت برندمان خواهد بود. با این حال در عمل اغلب کاربران هیچ درکی از اصطلاح های تخصصی ندارند. به همین خاطر استفاده از آنها در عمل موجب کاهش علاقه مخاطب به محتوای برندمان خواهد شد، بنابراین توصیه من برای برندها جویای نام و توسعه بیشتر صرف نظر از اصطلاح های تخصصی است. راهکار جایگزین من استفاده هرچه بیشتر از عبارت های کاربردی و مفهومی است. به این ترتیب ما زبان مشترکی با مخاطب هدف مان پیدا خواهیم کرد. این امر تاثیر انکارناپذیری بر روی افزایش علاقه مخاطب به تعامل نزدیک و سازنده با برند ما خواهد داشت.

هدف اصلی من در این مقاله گردآوری مهم ترین اشتباهات برندها در زمینه مدیریت سئو مطالب و اشاره به راهکارهای مناسب در این فرآیند بود. بدون تردید توصیه های بسیار زیادی در این زمینه وجود دارد، با این حال مقاله کنونی بیشتر به ترندهای داغ در طول چند سال اخیر پرداخته است. به این ترتیب امکان درکی مشترک از وضعیت طبقه بندی محتوا از سوی گوگل و تولید محتوای جذاب و مورد پسند مخاطب فراهم خواهد شد. دلیل اصلی تمرکز من بر روی گوگل محبوبیت روزافزون آن است. بی تردید یاهو و MSN نیز موتورهای مناسبی محسوب می شوند، اما در رقابت با گوگل حرفی برای گفتن ندارند. به همین خاطر در این مقاله به طور اختصاصی بر روی گوگل تمرکز کردیم. البته توصیه های فوق در بسیاری از موارد در سایر موتورهای جست وجو نیز قابل استفاده خواهد بود.