توصیه ای جنجالی اما مؤثر: همه تخم مرغ های خود را در یک سبد قرار دهید.
من توصیه های کسب و کار افتضاح زیادی را در زندگی ام شنیده ام. یکی از بدترین توصیه هایی که گرفته ام این بود که دامنه فعالیت شرکت خود را افزایش دهم.
حالا برخی از کارآفرینان ممکن است فکر کنند که افزایش دامنه فعالیت، ایده خوبی است. هرچه باشد این کار میزان ریسک تحمیلی را کاهش می دهد، اما اجازه دهید مطلبی را به شما بگویم: اگر با ریسک پذیری راحت نیستید، احتمالا کارآفرینی شغلی مناسب شما نیست.
مشکل اصلی افزایش دامنه فعالیت این است که برخی از کارآفرینان سرانجام رویکردی شات گانی (shotgun approach) را در پیش می گیرند و سعی می کنند که کالاها یا خدمات خود را به چندین مخاطب مختلف بفروشند.
این کار به دلایل زیر مسأله ساز است:
• اول اینکه شما مشتریان بسیار زیادی را جذب خواهید کرد که بسیار پرتوقع اما خسیس هستند. به من اعتماد کنید، این افراد مطلقا بدترین نوع مشتری هستند.
• مورد بعدی اینکه ترغیب مشتریان به خرید کالا یا خدمت تان مخصوصا زمانی دشوار می شود که پیام عمومی تان با خلقیات آنان هماهنگی کاملی نداشته باشد.
• سرانجام برای گروه تان هم سخت است که کالا یا خدمتی عالی را در زمانی ارائه دهند که در صدد خشنود ساختن بیش از یک مشتری هستند.
به خاطر این دلایل، افزایش دامنه فعالیت برای من یک استراتژی محسوب نمی شود.
در عوض من کارفرمایان ایده آل خود را مشخص و با آنها همانند ستاره قطبی ام رفتار می کنم. من تمام تخم مرغ های خود را در سبدشان می گذارم و بر پر کردن همین یک سبد تمرکز می کنم. اگر شما هم باور دارید که تمرکز بر کارفرمایان ایده آل تان روش مناسبی است، در اینجا فرآیند ساده سه مرحله ای آمده است که می توانید از آن برای رسیدن به بیشترین بازدهی کارفرمایان تان استفاده کنید:
1. کارفرمای ایده آل خود را توصیف کنید
هر چقدر که درک بهتری از کارفرمای ایده آل خود داشته باشید، ارائه خدمات عالی به آنها آسان تر می شود، بنابراین از خودتان پرسش های زیر را بپرسید:
• کارفرمای ایده آل شما چقدر درآمد دارد؟
• کارفرمای ایده آل شما با چه سرعتی تصمیم گیری می کند؟
• آیا کارفرمای ایده آل شما بیشتر به قیمت، کیفیت و یا سرعت کار اهمیت می دهد؟
• چه عواملی باعث می شوند تا کارفرمای ایده آل تان معامله را بر هم زند؟
من شخصا مطلعم که کارفرمای ایده آلم برای کیفیت بیشتر از هر چیز دیگری ارزش قائل می شود. به همین دلیل است که مرتبا کیفیت خدمت خود را با استفاده از معیارهای اصلی پیگیری می کنم.
2. پیام خود را برای این کارفرما طرح ریزی کنید
مرحله بعدی طرح ریزی پیامی است که 100درصد با خلقیات کارفرمای تان هماهنگ باشد. برای انجام این کار، لازم است دو مطلب را درک کنید:
• چه موضوعی به آنها انگیزه می دهد تا هزینه خدمت شما را پرداخت کنند؟
• آنها از چه مشکلاتی اجتناب می کنند (دیگر در خانه اثری از حشرات نباشد) یا با به کار گیری خدمت تان به دنبال چه خواسته ای هستند (تمیز کردن استخر برای شنا کردن؟)
در شرکت من، ای وان گاراژ (A1 Garage)، خانه کارفرمای ایده آل من بخش اضافی هویت شان است. آنها نه تنها می خواهند که درهای گاراژ به درستی کار کنند، بلکه این درها می بایست زیبا هم به نظر برسند. همین که این مطلب را درک کردم، انتقال پیام مناسب آسان بود.
3. کشف کنید که پاتوق این کارفرما کجاست
انجام این کار آسان است. کافی است با کارفرماهای تان صحبت کنید و آنها را بهتر بشناسید. آنها چگونه به کسب و کار شما برخوردند؟ آنها تحقیقات خود را کجا انجام می دهند؟ آنها از کدام وب سایت های شبکه های اجتماعی استفاده می کنند؟
همین که به این پاسخ ها دست یافتید، تصمیم به اینکه پول های بازاریابی خود را در کجا هزینه کنید آسان است.
ببینید، من می دانم که طبق عقیده عموم شما می بایست دامنه فعالیت کسب و کار خود را افزایش دهید و همه تخم مرغ های خود را در تنها یک سبد قرار ندهید، اما نصیحت کسی را بپذیرید که تجربه نامطلوبی از این کار داشته است: تمام اتفاقی که با این کار می افتد، به اشتباه افتادن و کاهش بهره وری کسب و کارتان است.
به جای انجام کارهای بسیار زیاد در حوزه های فراوان، همه تخم مرغ های خود را در یک سبد قرار دهید و بر خدمت رسانی عالی به مشتری ایده آل تان تمرکز کنید. به مجردی که این کار را کردید، همه چیز سر جای خودش قرار خواهد گرفت.