ما معمولا داستان هایی را راجع به کسب و کارهای نوپایی که در بازه کوتاهی مقدار زیادی خرج کردند و بسیاری اوقات سرمایه خود را به طور ناعاقلانه ای صرف مهمانی و صندلی های دفتری برای همه افراد کردند، می شنویم. چیزی که به قدر کافی از آن به گوش به ما نمی رسد، کسب و کارهای نوپایی است که بیش از حد صرفه جو بودند و به جای سرمایه گذاری در ماموریت های کلیدی، سرمایه خود را دودستی چسبیدند.
خبر خوب اینکه این کسب و کارهای نوپا برای مدت بیشتری زنده ماندند. خبر بد این است که برای کسی اهمیتی نداشت آنها کسب و کار خود را با استفاده از سرمایه اولیه به اندازه کافی به جلو نراندند و بنابراین قادر نبودند نیازهای مالی برای ادامه کار را برطرف کنند. شیوه صحیح استفاده از سرمایه کسب و کار نوپا فقط مسئله مرگ و زندگی نیست، بلکه مسئله بقا یا رشد هم هست.
کسب و کار های نوپا، به درستی، تمرکز خود را بر پایین نگاه داشتن هدر رفت می گذارند، زیرا سرمایه باید تا بیشترین زمان ممکن باقی بماند. هرچه زمان بیشتری برای رسیدن به مراحل کلیدی در رویه کسب و کار داشته باشید، شانس بیشتری برای رسیدن به آنها خواهید داشت. به همین دلیل است که سرمایه گذاران ریسک پذیر معمولا خواهان داشتن 18 تا 24 ماه زمان برای اوج گیری هستند. همه ما واقفیم که اکثر چیزها بیش از آنچه ما فکر می کنیم، زمان نیاز دارند تا به اثبات برسند. این را مغالطه برنامه ریزی می گویند.
مطلب مرتبط:نحوه شروع کسب و کار بدون هیچ سرمایه اولیه
راه حل این است که در حوضه هایی که بر سر راه اصلی قرار دارند به طور تهاجمی سرمایه گذاری کنید، در حالی که با همه چیزهای دیگر با صرفه جویی برخورد می کنید. شما باید در حوضه هایی که برای مرحله و طرح شما حیاتی است، به خرج کردن بپردازید. اگر این کار را نکنید، شرکت شما شانسی برای رشد نخواهد داشت.
- اگر می خواهید ثابت کنید افرادی که محصول شما را استفاده می کنند، از آن به طور مستمر استفاده کرده و نمی توانند بدون آن به معاش خود ادامه دهند، باید معیارهای قدرتمندی از درگیری با محصول تان را نمایش دهید. استخدام یکی مدیر محصول کارکشته که می داند چگونه مصرف کنندگان را نگاه دارد باید بلافاصله انجام شود.
- اگر شما محصول خود را آماده برای بازار می دانید و حال می خواهید ثابت کنید که می توانید به طور موثر فروش خود را بالا ببرید، یک فروشنده با تجربه یا یک مدیر فروش استخدام کنید. ممکن است لازم باشد با این واقعیت کنار بیایید که اگر آنها تارگت های تهاجمی رشد را بزنند، خودشان بیش از شما جبران مالی دریافت خواهند کرد. نگران نباشید، چنین سرمایه گذاری بازده بالایی برای شما و حقوق صاحبان سهام خواهد داشت.
- اگر لازم است که ثابت کنید که می توانید به طور موثر به جذب مشتری بپردازید، هزینه کردن برای استخدام یک بازاریاب رشد که می داند چگونه از کانال های متفاوت بهره ببرد و پیغام رسانی کند، ارزشش را دارد. قرار دادن بودجه ای هنگفت جهت بازاریابی در دست یک بازاریاب بی تجربه یکی از اشتباهات پرهزینه ای است که می توانید مرتکب شوید.
من شرکت هایی را دیده ام که با وجود سوخت قابل توجهی از سرمایه، از هزینه کردن در حوضه هایی که برای موفقیت آنها حیاتی است، سر باز می زنند. اگر شما در حال سوخت 300,000 دلار در ماه هستید، هزینه نکردن روی آزمایشات مرحله ای و عدم تلاش کافی برای دستیابی به موفقیت غیرمنطقی است. داشتن نرخ سوختی واقعی به این معنی است که شما نمی توانید متوقف شوید؛ به دنبال راهی باشید که در حال حاضر پاسخگوست. به سرمایه هایی که جذب کرده اید به دید مهمات نگاه کنید، نه فقط اکسیژن و وقت را بیهوده تلف نکنید، زیرا زمان معمولا با شما سر سازش نخواهد داشت.