این روزها تب فوتبال در جامعه ایران به خاطر برگزاری بازی های جام جهانی 2018 روسیه بالاست، اما آنچه باعث شده تا اینجا به موضوع فوتبال بپردازیم، تحلیلی بود که فرهاد نیلی، اقتصاددان و نماینده ایران در بانک جهانی روز سه شنبه در سی ونهمین نشست هیأت نمایندگان اتاق تهران در یک سخنرانی ویدئویی ارائه کرد و به مسئله تحریم ها و توان بازیگری بانک های ایرانی در عرصه بین المللی پرداخت. سخنان نیلی بازتاب زیادی در رسانه ها داشت و شاید تشبیه دور از ذهن فوتبال و جام جهانی با مسئله بانکداری موجب شد تا سخنان او تا این اندازه مورد توجه قرار گیرد.
فرهاد نیلی، برادر کوچک تر مسعود نیلی، دستیار اقتصادی رئیس جمهور است و در صحبت هایش در جمع فعالان بخش خصوصی، مزیت های پیوستن به اف ای تی اف را برشمرد. او نظام بانكی ایران را به یك تیم فوتبال تشبیه كرد كه برای حضور در میادین بین المللی باید تابع مقررات فیفای بانكی یا همان اف ای تی اف باشد. در عین حال، بانك های ایرانی را نیز به مانند بازیكنانی فرض كرد كه در بازی های گذشته كارت قرمز گرفته اند و نمی توانند در مسابقات جهانی یا همان نظام بین المللی بدون اجازه اف ای تی اف به فعالیت بپردازند.
نیلی در سخنرانی اش، ١٠ موضوع مهم و اساسی در خصوص وصل شدن نظام بانكی به جامعه بین المللی و عبور از تنگنای تحریم ها را برشمرد که عبارت بودند از: فرصت فوتبال، بازیكنان غیر آماده، ناتوانی بانك ها، قاعده بازی، فیفای بانكی، كارت قرمز به بانك ها، پویش پیوستن به اف ای تی اف، خط دفاعی، نقش بخش خصوصی و فردای تحریم ها. متن کامل سخنرانی نیلی را به نقل از پایگاه خبری اتاق تهران در ادامه این گزارش می خوانید.
«FATF» برای بانك ها، «FIFA» برای فوتبال
واقعیت این است که شیرین ترین فضایی که اکنون در میان ایرانی ها شکل گرفته، مسئله فوتبال و جام جهانی است و شاید تلخی های فضای سیاسی و فضای مالی با شیرینی های فوتبال قابل تلطیف و قابل جبران باشد. تیم ملی ایران (چهارشنبه) به مصاف تیم قدرتمند اسپانیا می رود. من از پیش بینی نتیجه بازی اجتناب می کنم اما می توان یک سری پیش فرض ها و احتمالات را در مورد این بازی مرور و بررسی کرد. برای مثال، می توانیم بگوییم که اسپانیا در رده بندی فیفا در جایگاه دهم و ایران در رتبه سی و هفتم قرار گرفته است که این 27 رتبه فاصله میان دو تیم، در دنیای فوتبال بسیار زیاد است. در نتیجه بر اساس همین رده بندی فیفا، احتمال وقوع برخی گزینه ها کمتر و احتمال وقوع برخی گزینه ها بیشتر می شود.
نکته دوم اینکه برای این بازی ما به یازده بازیکن نیاز داریم که پیش از این از داور کارت قرمز دریافت نکرده یا تعداد کارت های زرد آنها از دو کارت بیشتر نشده باشد. در واقع آنها باید از نظر مقررات شایسته و واجد شرایط برای حضور در میدان باشند. مهم تر اینکه این بازیکنان و به طور کلی این تیم باید برای کسب آمادگی لازم برای حضور در چنین میدانی، قبلا به میزان کافی مسابقه تمرینی و آزمایشی برگزار کرده باشد تا بازیکنان برای مقابله با حریف آماده شده باشند. اگر این نکات را مرور کنیم ممکن است به این نتیجه برسیم که حریف ما، بازی های تدارکاتی بسیار بیشتری پیش از این مسابقه برگزار و خود را آماده کرده است، درحالی که تیم ما بازی تدارکاتی مهمی نداشته، در برابر تیم های قدرتمند قرار نگرفته و این نخستین بازی این تیم است.
در مورد داور نیز، فرض کنیم که تاکنون داور بین المللی تیم ما را قضاوت نکرده است و این تیم، هر چه داور به خود دیده، داوران داخلی با استانداردها و رفتارهای داخلی بوده است به صورتی که در زمان بازی، می شد با برخی صحبت ها و تعارفات از برخی سوت های داور گذشت یا کارت های قرمز و زرد را بعد از بازی به گونه ای بخشید و حل و فصل کرد و به این دلیل که داور خودی است، اخطار را چندان جدی نگرفت. اما مسابقات جام جهانی، بازی های بین المللی است. تیم های مقابل تیم های قدری هستند که سال های طولانی مسابقات بین المللی برگزار کرده و خود را آزموده و آماده کرده اند و تیم ما همانند تیمی است که برای نخستین بار در مقابل تماشاچیان بین المللی بازی می کند.
اگر این مقدمات را با یکدیگر مرور کنیم، پیش بینی نتیجه چنین بازی ای، تا حدودی از حالت شانس خارج شده و بر اساس احتمالات می توان به نتیجه بازی نزدیک تر شد.
فوتبال بین المللی، بانکداری بین المللی
حال اگر بخواهیم از فضای فوتبال به فضای بانکی برویم و از این تمثیل استفاده کنیم، باید در نظر بگیریم که برای حضور در روابط بانکی بین المللی باید بانک هایی داشته باشیم که کارت قرمز نگرفته اند، یا احتیاطاً یک کارت زرد هم نگرفته باشند چرا که بازی روابط بانکی، خلاف بازی فوتبال، قرار نیست که بعد از 90 دقیقه تمام شود و برای آن پایانی متصور نیست. این بازی سوت پایانی ندارد. در این صورت، نکته اول آن است که ما بتوانیم بازیکنانی به زمین بفرستیم که واجد شرایط و آماده این مسابقه باشند. اما بانک های ما به عنوان بازیکنان این بازی چگونه اند؟ بانکی که سال هاست هیچ حسابرس بین المللی حساب های آن را بررسی نکرده و صورت های مالی آن را امضا نکرده است؛ بانکی که صورت های مالی خود را بر اساس استانداردهای مورد قبول جامعه بین المللی تنظیم نکرده و اساساً با یک سری از این استانداردها آشنایی ندارد؛ بانکی که نمی تواند نسبت کفایت سرمایه خود را اعلام کند به این دلیل که این نسبت، اصلاً نسبت قابل دفاعی نیست؛ بانکی که نسبت مطالبات معوق خود را به این دلیل که سال هاست از حد نصاب های بین المللی فراتر رفته، نمی تواند اعلام کند؛ بانکی که با مدیریت ریسک در اندازه های بین المللی و حتی منطقه ای آشنایی ندارد و اساساً یک سری از ریسک ها را نمی تواند اندازه گیری کند؛ بانکی که حتی اگر این ریسک ها را اندازه گیری کند، ابزار لازم برای تخفیف و مدیریت این ریسک ها را ندارد؛ بانکی که صورت های مالی خود را منتشر نکرده است و به طور کلی صورت های مالی قابل انتشاری ندارد؛ نه به دلیل اینکه بانک بدی است، بلکه به این دلیل که اصولاً تاکنون وارد چنین مسابقه ای نشده و برای چنین مسابقه ای تمرین ندیده است. تاکنون قاعده بازی، قاعده بازی های محلی و داخلی بوده است؛ نوعی از بازی قبل از بازی، حین بازی و بعد از بازی صورت یکدیگر را می بوسند و تعارف دارند و چون بازی اصلاً جدی نبوده، دعاوی و اختلافات و خطاهای این بازی هم با پادرمیانی نزد داور و صحبت های مربی ها قابل حل و فصل بوده است.
اما حریفان مقابل ما در این بازی چگونه اند؟ سال ها پیش، زمانی که ما برای تیم های مقابل کری می خواندیم، زمانی که نفت بالای 110 دلار می فروختیم و وضع مالی ما بسیار خوب این بود، حریفان ما تمام مقررات خود را براساس استانداردهای فیفا تدوین کردند؛ همان مقرراتی که باید در داخل زمین از آن تبعیت بکنیم. در آن زمان ما غافل بودیم که ما هم دست آخر در بازی بین المللی باید با آن مقررات بازی کنیم، نه مقررات داخلی خودمان. حالا اگر بگوییم مقررات بازی بین المللی منصفانه نیست کسی حرف ما را نمی پذیرد چون مقررات به قوانین فیفا تبدیل شده است؛ حالا فیفا یا اف اِی تی اف (FATF) یا یک نهاد بین المللی دیگر، تفاوتی نمی کند. مهم این است که آن نهاد بین المللی آن مقررات مصوب را می پذیرد و مسئول نیست که ما در مورد منصفانه بودن یا نبودن این مقررات تردید داریم. ما در زمین بازی هستیم و غیر از خودمان و تیم حریف و گروه داوران، هزاران تماشاگر مسابقه را می بینند و آنها هم مقررات بین المللی را نافذ می دانند. صدها میلیون بیننده هم این بازی را به صورت مستقیم تماشا می کنند و آنها هم مقررات بین المللی را قبول دارند. برابر این مقررات اگر بازیکنی کارت قرمز بگیرد، باید زمین بازی را ترک کند. اگر بازیکن ما در بازی قبل کارت قرمز یا دو کارت زرد گرفته باشد اصلاً نمی تواند وارد میدان شود و بازی کند.
بنابراین شاید اولین اولویت ما این است که ترکیب تیم را طوری بچینیم که به تعداد کافی بازیکن برای بازی داشته باشیم. یعنی شما باید ببینید چند بانک دارید که می توانند در فضای بین المللی با دیگر بانک ها وارد روابط کارگزاری شوند. ما اگر داریم به اروپایی ها فشار می آوریم که باید کانال مطمئنی ایجاد و از روابط مالی ما و خودشان محافظت و این روابط را برقرار کنند باید توجه کنیم که روابط مانند یک بازی فوتبال دو طرف دارد: طرف مقابل و طرف خودی. همه چیز برعهده طرف مقابل نیست و طرف خودی هم باید بتواند این روابط را برقرار کند و آمادگی لازم را داشته باشد.
کمپین بانک سالم و قدرتمند بین المللی
هرچند امروز بسیار دیر است اما قطعاً هنوز از فردا زودتر است. شاید اتاق تهران، اتاق ایران و تمامی اتاق های بازرگانی باید این کمپین را زودتر از این شروع می کردند که ما به بانک های سالم در مقیاس بین المللی احتیاج داریم؛ نه فقط سالم در مقیاس داخلی؛ ما احتیاج به بانک های قوی داریم؛ ما احتیاج به بانک هایی داریم که مدیریت ریسک را بشناسند؛ ما احتیاج به بانک هایی داریم که بتوانند به زبان بین المللی صحبت کنند؛ ما احتیاج به بانک هایی داریم که تراز قابل دفاع داشته باشند.؛ ما احتیاج به بانکداران بین المللی داریم. این کمپین باید هم اکنون، هرچند فکر کنیم دیر شده، شروع شود. تا حداقل برداشت این گونه نباشد که بنگاه های ما صرفاً به دنبال تسهیلات ارزان قیمت، نرخ ارز ارزان و گرفتن وام و تسهیلات بدون اعتبارسنجی هستند. قطعاً نه بنگاه های ما و نه اتاق بازرگانی که در واقع بنگاه های ما را نمایندگی می کند، دنبال این خواسته ها نیستند.
ما باید بدانیم معرکه ای که از دست کم 20 سال پیش شروع شده، قرار است تندتر و شدتش بیشتر شود، خزانه داری آمریکا با تمام قوا آن را دنبال می کند. ما برای مواجهه با این شرایط باید بانک های قوی داشته باشیم، بانک هایی که حداقل تماشاگران بپذیرند واجد شرایط و بدون کارت قرمز هستند و می توانند وارد زمین بازی شوند.
هرچند امروز دیر است اما باز از فردا زودتر است. اتاق بازرگانی باید در جایی و زمانی که نمایندگان مجلس و سیاسیون در تصمیم گیری تردید دارند، به عنوان مرجع تخصصی بنگاه داری و مرجع تخصصی فعالیت های اقتصادی در کشور وارد شود و پشتیبان بانکداری سالم، به روز، مدرن و قابل دفاع باشد. در غیر این صورت، احتمالا سیاستگذاران سیاسی و اقتصادی نمی توانند تصمیمات درستی بگیرند و ممکن است یک مسئله اقتصادی، وجه المصالحه مسائل سیاسی قرار گیرد.
آمادگی برای زیست در اکوسیستم تحریم
بنابراین به نظرم آنچه در این فرصت مختصر می شود گفت این است که در نظر داشته باشیم، فردای تحریم، فردایی است که ادامه خواهد داشت. ما در حال وارد شدن به یک اکوسیستم کاملاً جدید هستیم که در این اکوسیستم نفس کشیدن، کار کردن و به خصوص کار مالی انجام دادن، احتیاج به توانایی هایی دارد که ما قبلا آن را نیاموخته ایم. تنها توصیه ای که من می توانم بکنم، این است که در اکوسیستم جدید ما احتیاج به بازیکنان قوی داریم؛ بازیکنانی که بتوانیم آنها را به زمین بفرستیم؛ بازیکنانی که باید به طور کامل آنها را آماده کنیم. شاید برای این بازی، یازده بازیکن آماده و واجد شرایط در اختیار نداشته باشیم اما شاید بتوانیم حداقل چند بازیکن آماده و خوب به زمین بفرستیم. در این صورت است که می توانیم انتظار داشته باشیم در بازی حرفی برای گفتن داشته باشیم. با داشتن چنین بانک هایی است که می توانیم انتظار داشته باشیم روابط متقابل بانکی شکل بگیرد و قابل دوام باشد. من امیدوارم که آینده روشنی پیش روی ما باشد.
ارتباط با نویسنده: Ivankaramazof@yahoo.com