باید گفت اپل در هر دو جهان بازاریابی و فناوری از طریق نوآوری در تبلیغات انقلابی به پا کرده است. برند تجاری اپل با استفاده از نوآوری در تبلیغات موفقیت زیادی به دست آورده که موفقیت آنها براساس استاندارد های بازاریابی است. ما فکر می کنیم ارائه محصولات با تصاویر ساده کارساز است، اما این گونه نیست.
این موفقیت تحت تاثیر خود استیو جابز و آژانس TBWA است که اپل به آن رسیده است. در طول سال ها با کمپین ها برای تحمیل تصویر خود استفاده کرده است که بتواند قدرتمند شود. ایده اصلی متحول کردن تکنولوژی، بخشی که به نظر پیچیده و غیر قابل دسترس است باید ساده به نظر برسد. این خیلی دیدنی است که با نام تجاری بتواند در راه متحد کردن یک انجمن درباره محصولات و تصویر خود در دنیا توانایی داشته باشد.
در نتیجه انتخاب نام تجاری برای شرکت یک پدیده نادر است. در این مقاله متوجه خواهیم شد که اپل چگونه توانسته است یک ارتش از طرفداران پرشور را برای انتخاب نام تجاری ایجاد کند.همچنین برخی از این اصول را در کتاب دکتر رابرت سیالدینی به نام «روانشناسی اقناع» پیدا کرده ایم.
1-ایجاد حس کمبود
جسارت به دست آوردن ثروت یکی از مواردی است که به عنوان تکنیکی برای بازاریابان به خوبی شناخته شده است. اپل این حس را در کاربران خود به وجود می آورد که همه به زودی از این محصولات خسته می شوند و برای خرید محصول جدید اپل عجله می کنند. این احساس اورژانسی مصرف کننده را به سمت تصمیم برای تغییر محصول هل می دهد.
به عنوان مثال در طول فروش، ما باور به انجام یک معامله خوب داریم زیرا فکر می کنیم در یک دوره زمانی کاهش قیمت داشته است. با این حال، ما برای مواردی که تا الان پول خرج نکرده ایم هزینه می کنیم به خاطر این موضوع که ما اعتقاد داریم یک محصول خوب را خریداری کرده ایم.دلیل این روش این است که ما برنامه ریزی شده ایم که فکر کنیم انجام یک معامله در این مدت به سود ما خواهد بود و در هیچ زمان دیگری ما نمی توانیم چنین معامله ای انجام دهیم.
به عنوان مثال باید بدانیم که برند سهام اپل در روز های محدودی به فروش می رسد. به عنوان یک داستان، روزی به فروشگاه اپل فلوریدا رفتم؛ جایی که یکی از بزرگ ترین فروشگاه های اپل بود و می خواستم یک آیفون جدید بخرم اما فروشنده با مهربانی به من توضیح داد که ما امروز دیگر نمی توانیم خریدوفروش کنیم زیرا که در روز فقط اجازه فروش 800 دستگاه آیفون را داریم و شما باید فردا به ما مراجعه کنید یعنی علاوه بر آنکه به ما آیفون نفروخت ما را مجبور کرد که فردا دوباره به آنجا بریم و دستگاه آیفون بخریم و این یک احساس کمبود را در مردم ایجاد می کند.
2- تعهد و ثبات
در تمایلات مان اگر بخواهیم افراد منطقی و پایدار به نظر برسیم، تعهد و ثبات در این عرصه دو ارزش خیلی عمیق هستند. مردم در اشتباه هستند وقتی که فکر می کنند تغیر در ذهن شان یک نوع بی ثباتی است. افرادی که تصمیم های خوب می گیرند اغلب به عنوان انسان های قابل اعتماد و هوشمند شناخته می شوند. با استفاده از اصل ثبات و تعهد در نام تجاری اپل سیساست های این شرکت آشکار می شود.
همه جزییات؛ از طراحی محصول، بسته بندی، تبلیغات از طریق تجربه و غیره، همه و همه برای چیز هایی است که تعهد را در نزد این شرکت نشان می دهد. برند در نظر گرفته شده برای این شرکت کمال و برتری آن را نشان می دهد. طرفداران متعهد ترین افراد به نام تجاری این شرکت هستند و اپل به طور کامل آنها را وارد سیستم تفکر خود کرده است.
ارزش منتقل شده توسط اپل آنقدر قوی است که افرادی که از محصولات اپل استفاده می کنند خود را عضو این شرکت می دانند زیرا این به دلیل ارزش نام تجاری آن است که در سیستم اعتقادی خود ریشه دارد. همیشه طوری است که محصولات غیر اپل انگار دارای یک نقص شناختی هستند.
3-سخاوتمند نشان دادن
اپل با استفاده از این استراتژی که برخی محصولات خود را رایگان در اختیار همه قرار می دهد این تصور را به وجود می آورد که این شرکت یک شرکت سخاوتمند است. در واقع این برند با استفاده از این روش های کمی و ارائه چیز های کوچک به کاربران خود این فکر را القا می کند که سخاوتمند است و آنها همیشه همراه اپل خواهند ماند. معمولا این شرکت برخی زمان ها بعضی از برنامه های کاربردی خود را رایگان اعلام می کند.
4-برانگیختن احساسات
ارتباط عاطفی با مشتریان کلید موفقیت بازاریابی در جهان امروزی است. اگر نخستین تبلیغات آی پدها را در سال ۲۰۱۰ به خاطر بیاورید، در این تبلیغات مردم با آرامش خاصی در اتاق نشیمن خود نشسته بودند و با ابزارهای جدید خود کار می کردند. آنها خوشحال و راحت بودند. در این تبلیغات اپل از ابعاد صفحه نمایش یا قدرت پردازش صحبت نمی کرد، فقط نشان می داد که مردم از آی پدهای خود لذت می برند.
حس دوست داشتن، تاثیر نفوذی و کلیدی روی ارتباط اقناعی دارد. این حس چنان قوی و قدرتمند است که اپل به عنوان یکی از ابزار های اصلی ارتباط از آن استفاده می کند. همه محصولات اپل از نوعی قدرت جاذبه برخوردارند که مشتریان را به خود جذب می کند. محصولات اپل این توانایی را دارند که کاربران و مصرف کنندگان خود را اقناع و به این واسطه در میان آنها اعتبار کسب کنند.
این نام تجاری موفق تمام نقاط ارتباطی را که با مصرف کنندگان و کاربران دارد، در نهایت زیبایی به یک تجربه کامل تبدیل می کند. اپل از همان لحظه گشودن بسته محصولات خود، چه گوشی موبایل و چه مک بوک با ابزار و لوازم های جانبی مختلف و چیدمان خاصی که دارد، در مصرف کننده احساس شور و شعف و هیجان به وجود می آورد.
5-اثبات اجتماعی
اثبات اجتماعی در زمینه بازاریابی و فروش یک اصل مهم است. ما موجوداتی اجتماعی هستیم و همین دلیل مهم بودن موضوع اثبات اجتماعی را می رساند. اگر بخواهیم کمی عمیق تر این موضوع را تحلیل کنیم باید بگوییم که امروزه مردم اغلب به هنگام خریدهای بزرگ و کوچک دچار «اضطراب خرید» می شوند که یک پدیده طبیعی است .
برای اینکه این اضطراب به هنگام خرید از بین برود باید خریدار ببیند که افراد بسیاری این خرید را انجام داده اند تا مطمئن شود که کار اشتباهی انجام نمی دهد و با اعتماد به نفس خرید خود را انجام دهد. رسانه های اجتماعی یکی از ابزار های پرقدرت برای برند ها و نام های تجاری در راستای کسب اعتماد است.
اپل نیز از این استراتژی در جهت افزایش فروش خود استفاده می کند و مشتریان خود را در رسانه های اجتماعی برای تعامل و حرف زدن درباره محصولات خود تشویق می کند. اپل کاربران خود را ترغیب می کند تا تجربه های هیجان انگیز خود را از استفاده محصولات با دیگران به اشتراک بگذارند تا آنها هم نسبت به محصولات اپل حس اعتماد و اطمینان پیدا کنند.
کمپین تبلیغاتی اپل با شعار متفاوت فکر کنید نیز در جهت همین استراتژی فعالیت می کند. به این ترتیب که این کمپین این حس را در مخاطبان برمی انگیزد که کاربران محصولات اپل فرقه ای متفاوت از اجتماع هستند و از نظر هوش و ظاهر و پرستیژ اجتماعی در گروه خاصی قرار می گیرند.
6-مقتدر بودن
کمپانی اپل برای نشان دادن اقتدار و اعتبار خود یا حداقل برای القای حس قدرت به کاربران به استراتژی های متنوعی روی آورده که بارز ترین آنها جنیوس بار است. درواقع اپل با اضافه کردن ویژگی های خاصی به محصولاتش باعث می شود مشتریانش او را از بقیه جدا کنند.
اپل با استفاده از جنیوس بار که یک ایستگاه پشتیبانی فنی در اپل استور است، این تصور را به مخاطبان القا می کند که هدایت و تعمیر محصولات اپل هوش و نبوغ خاصی را می طلبد. درواقع اپل با راه اندازی چنین سیستمی یک قدرت و پشتیبانی نیرومند را پشتوانه کاربران خود کرده است که پیچیدگی تعمیر این محصولات را فقط به دست خودش امکان پذیر می کند.