نسبت قیمت به درآمد یا P/E، یکی از ابزارهای قدیمی و پر استفاده برای ارزشگذاری سهام شرکتها است. محاسبه P/E که مخفف Price/ Earnings Ratio است هرچند ساده به نظر میرسد، اماتحلیل آن دشوار است. سرمایهگذاران بازار سرمایه معمولاً از رابطه قیمت به درآمد که همان P/E است بهعنوان ابزار نمایش ارزش یک شرکت یاد میکنند. این نسبت (P/E) رایجترین نسبتی است که در بازار سرمایه برای سرمایهگذاران، تحلیلگران، مدیران پرتفوی، مشاوران و. . . اهمیت دارد. علت محبوبیت این نسبت توان نمایش رابطه ارزش بازار و سود هر سهم با یک عدد ریاضی است.
هدف این نسبت بیان رابطه قیمتی که یک سرمایهگذار برای سهم میپردازد و چشمانداز آینده شرکت و سود پیشبینی شده آن است. نسبت قیمت به درآمد در تعیین دوره برگشت اصل سرمایهگذاری از محل سودهای آتی یک سهم به ما کمک میکند. برای مثال اگر شما سهامی با نسبت P/E برابر ۱۰ خریداری کنید به این معناست که ۱۰سال طول میکشد تا شرکت کل سرمایه اولیه شما را از محل سودهای خود باز پس دهد.
تحلیل قیمت به درآمد شرکتهای بورس
تحلیل قیمت به درآمد شرکتهای بورس بسیار پیچیده بوده و کاری است که به تخصص و تجربه بالایی نیاز دارد، به نحوی که ما باید قیمت به درآمد یک سهم را به دو دسته در ابتدا تقسیمبندی کنیم:
1- قیمت به درآمد اعلامی
2- قیمت به درآمد تحلیلی
1- قیمت به درآمد اعلامی
این قیمت به درآمد در واقع تابعی از سود اعلامی شرکت در برابر قیمت بازار سهم است، این قیمت به درآمد از نظر تحلیلی هیچگونه ارزشی نداشته و تنها میتواند در قیاسهای تاریخی نشاندهنده قیمت به درآمد تاریخی و انتظارات بازار از سهم و همچنین در قیاس با قیمت به درآمد تحلیلی نشاندهنده پتانسیلهای میزان تعدیل در سود سهام و قیمت به درآمد اعلامی باشد.
2- قیمت به درآمد تحلیلی
این قیمت به درآمد توسط تحلیلگر با محاسبات دقیق و تعمیمی در مفروضات صورت پیشبینی سود و زیان که توسط شرکت در فصلهای مختلف اعلام شده، با واقعیتها یا اعداد و مفروضاتی نزدیک به واقعیت بهدست آمده و با مقایسه این عدد با قیمت به درآمد سود بانکی و میانگین بازار بورس و قیمت به درآمد گروه سهم در کنار تورم کشور و رشد سودآوری سهم، سرمایهگذاری در سهم معقول یا غیرمعقول ارزیابی میشود.
در تحلیل قیمت به درآمد نکات ریز و مهمی وجود دارد که بررسی آن را تخصصی و پیچیده کرده و به سادگی، محض بالا و پایین بودن قیمت به درآمد اعلامی یک سرمایهگذار نمیتواند به مناسب بودن سرمایهگذاری در یک شرکت پی ببرد، بلکه اولاً نیاز به محاسبه قیمت به درآمد تحلیلی با اعمال مفروضات همهجانبه و نزدیک به واقعیات یا مفروضات با احتمال بیشتر بوده و همچنین باید در نظر گرفته شود که محاسبه سرعت تعدیل قیمت به درآمد برای کشف افقهای آتی سودسازی شرکت دارای اهمیت بالاتری از قیمت به درآمد تحلیلی بوده و قیمت یک سهم تابعی از جریانات آتی سودهاست.
یک تحلیلگر بنیادی برای محاسبه سرعت تعدیل قیمت به درآمد باید ضمن محاسبه قیمت به درآمد تحلیلی، با اعمال رشد سودآوری شرکت به محاسبه ضریب شیب تعدیل قیمت به درآمد پرداخته و افقهای آتی شرکت را کشف و ارزشهای سرمایهگذاری در شرکتی خاص را با تفسیر افقهای آتی سودسازی و توانایی تعدیل قیمت به درآمد تفسیر کند.
* کارشناس و تحلیلگر بازار سرمایه