صنایع دستی و هنرهای بومی بازتاب ذوق و علاقه هنری و نگرش معنوی هر منطقه در قالب تولیدات فرهنگی محسوب میشود که نقش موثری در معرفی فرهنگ مناطق مختلف ایفا میکند و به بیانی دیگر نقش سفیر فرهنگی یک ناحیه را بر عهده دارد. مطابق تحقیقات صورت گرفته سه کشور ایران، چین و هند قطب صنایع دستی جهان هستند و ایران از لحاظ تنوع در صدر این کشورها قرار دارد. همچنین یافتهها نشان میدهد که بیش از 152 گونه صنایع دستی در ایران وجود دارد که با احتساب زیرشاخههای آن، این تعداد به 253 میرسد. در این بین برخی از صنایع دستی ایران شهره عام و خاص است و طرفداران زیادی را در اقصی نقاط جهان دارد و برخی دیگر نیازمند توجه و کمک بیشتر است.
در عصر کنونی که صنایع دستی در کنار هویتبخشی ملی و منطقهای به یک منبع مهم ارزش افزوده و بهرهوری اقتصادی تبدیل شده و حجم عمدهای از صادرات صنایع دستی با عنوان صادرات چمدانی صورت میگیرد، در ایران به دلیل برخی موانع و مشکلات این صنعت از جایگاه خود فاصله گرفته و از نقشآفرینی در عرصه اقتصادی نیز دور شده است. همه این عوامل منجر به این شده که صنایع دستی وظیفه کمرنگی در افزایش اشتغال و رفع بیکاری و درآمدزایی ایفا کند و از طرف دیگر سودا و رویای رقابت و نفوذ هرچه بیشتر در بازارهای بینالمللی و منطقهای را نیز از دست بدهد و کالاهای چینی بازار ایران را به تسخیر خود درآورند. صنایع دستی بهعنوان یک بخش درآمدزا-اشتغالزا برای اقتصاد کشورهاست که این عامل لزوم نگاه متخصصانه به قابلیتهای این صنعت را دو چندان کرده است. به مناسبت روز جهانی صنایع دستی که 20خرداد یعنی دیروز بوده است، گزارش حاضر به جایگاه و اهمیت صنایع دستی ایران بهعنوان یک ظرفیت گسترده گردشگری میپردازد.
شورای جهانی صنایع دستی و اهداف آن
اهمیت صنایع دستی که بعد از انقلاب صنعتی به فراموشی سپرده شده بود، بعد از جنگ جهانی دوم در بین کشورهای خصوصا استقلال یافته نظیر اندونزی، هند، پاکستان، سریلانکا و چین دوباره مطرح شد. این کشورها به صنایع دستی بهعنوان هسته اولیه شکلگیری اقتصاد ملی خود نظر داشتند. آنها صنایع دستی را بهعنوان حلقه مکمل اقتصاد، مورد حمایت قرار دادند و نتایج مطلوبی نیز بهدست آوردند. سه عنصر هنر، فرهنگ و صنعت که نهفته در ذات صنایع دستی است مسئولان اجرایی، اساتید دانشگاهها، صنعتگران و فعالان در این عرصه را بر آن داشت تا صنایع دستی و سنتی بهصورت بخشی از حیات فرهنگی-اقتصادی کشورها مورد توجه قرار گیرد و بر همین مبنا «شورای جهانی صنایع دستی» در قالب یکی از ارگانهای وابسته به یونسکو در سال 1964 با هدف 1) تشویق، کمک و راهنمایی صنعتگران دستی و همچنین بالا بردن سطح اطلاعات تخصصی و حرفهای آنها با توجه به زمینههای متفاوت فرهنگی موجود در هر یک از کشورهای عضو، 2) حفظ و تقویت صنایع دستی و تجلی آن بهصورت رکن عمدهای از حیات فرهنگی ملتها و ۳) ایجاد همبستگی میان صنعتگران دستی سراسر جهان شکل گرفت و در حال حاضر نزدیک به 101 کشور عضو آن هستند. از هر کشور تنها یک سازمان میتواند بهعنوان نماینده صنعتگران آن کشور، به عضویت شورا درآید و سازمان صنایع دستی ایران از سال ۱۳۴۷ بهعنوان ارگان مسئول متولی صنایع دستی کشور به عضویت شورای جهانی صنایع دستی درآمده است.
صنایع دستی چیست و چه ویژگیهایی دارد؟
صنایع دستی یکی از چهار دسته از طبقهبندیهای صورت گرفته از صنایع (صنایع سنگین، صنایع سبک، صنایع کوچک و صنایع دستی) است که میتواند هم حالت خانگی داشته باشد و هم حالت کارگاهی. یعنی تولید محصولات دستی به سرمایهگذاری زیاد، نیروی انسانی زیاد و تخصص فنی بالا و تجهیزات پیشرفته مانند سایر صنایع نیاز ندارد و بهراحتی قابل اجراست. افزون بر این، صنایع دستی دارای ویژگیهای هنری و مصرفی بهطور توامان بوده و علاوه بر داشتن جنبههای مصرفی قوی، از بینش، ذوق، اندیشه و فرهنگ تولیدکننده نیز برخوردار است و در مجموع میتوان آن را یک «هنر –صنعت» نامید. چرا که هم ویژگیهای یک صنعت را داراست و هم ضمن برخورداری از خصوصیـــات هنری، هنــر محض محسوب نمیشود و به پشتوانه کاراییهای مصرفیاش -که قابلیت تولید و تکرار دارد- بیشتر جزو گروه هنرهای کاربردی قرار میگیرد. همین پیچیدگیها نیز سبب شده تاکنون تعریف واحد، یکپارچه و فراگیری از صنایع دستی ارائه نشود هرچند شورای جهانی صنایع دستی دست به این تعریف زده است.
با توجه به اشارات فوق، برای اینکه یک محصول را از خانواده صنایع دستی بدانند ویژگیهایی تعریف کردهاند که در صورت برخورداری یک کالا از آن، عنوان صنایع دستی به آن اطلاق میشود که عبارتند از: قسمتی از مراحل اساسی تولید توسط دست با کمک ابزار و وسایل سادهدستی انجام گیرد، به کارشناسان و متخصصان خارجی جهت انجام چگونگی و اخذ مشاوره نیاز نداشته باشد، فرآوردههای تولیدی با یکدیگر تشابه نداشته باشند، انسان در تولید و شکل بخشیدن به محصولات ساخته شده حضور موثر و خلاق داشته باشد و امکان ایجاد تنوع و پیاده کردن طرحهای مختلف وجود داشته باشد، قسمت عمده مواد اولیه مصرفی از منابع داخلی تامین شود، از نگارههای اصیل، بومی و سنتی در طرحها استفاده شود یا به عبارت دیگر بار فرهنگی داشته باشد، به سرمایهگذاری زیاد در مقایسه با سایر صنعتها نیاز نداشته باشد، قابلیت انتقال تجربیات، رموز و فنون تولیدی، بهصورت سینهبهسینه یا مطابق روش استاد-شاگردی و آموزشهای مدون و دورههای آکادمیک و دانشگاهی وجود داشته باشد و در نهایت از مواد با منشا طبیعی و رنگرزی بهوسیله مواد ملونه طبیعی و رنگدانهها استفاده شود.
اثرات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی توسعه صنایع دستی در ایران
از آنجا که صنایع دستی، صنعتی چند بعدی یا چند وجهی است لذا غیراز جنبههای هنری از نظر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نیز حائز اهمیت است. تا جایی که امروزه در بسیاری از کشورهای جهان بهویژه در کشورهای آسیای شرقی، صنایع دستی بهعنوان یک جاذبه گردشگری به شمار میرود که گردشگران زیادی را از سراسر جهان به خود جذب میکند. از طرفی ویژگیهای بارز و انکارناپذیر این هنر صنعت باعث شده که تمامی کشورها، چه کشورهای در حال توسعه وچه کشورهای پیشرفته ناگزیر از لحاظ کردن نقش این صنعت در برنامههای اقتصادی - اجتماعی خود باشند. یکی از مهمترین مواردی که سبب شده بسیاری از کشورها به صنایعدستی بهعنوان یک بخش مولد اقتصادی بنگرند توجیه فنی و اقتصادی آن از سوی کارشناسان است. صنایع دستی به دلیل سرمایهگذاری پایین، در دسترس بودن مواد اولیه و ارزانی آن، نداشتن آلایندگی زیست محیطی و ارزش افزوده بالا، یکی از بهترین گزینهها جهت کارآفرینی، ایجاد اشتغال و رفع بیکاری است. علاوه براین افزایش درآمد سرانه ملی و افزایش نرخ صادرات، کسب ارز نیز از دیگر اثرات مثبت توسعه صنایع دستی است. از طرف دیگر احیای سنتها و حفظ برخی رسوم از جنبه فرهنگی نیز از دیگر مزایای توسعه صنایع دستی است. ضمن اینکه ایجاد جایگاه برای محصولات صنایعدستی به افزایش اعتماد بنفس، حس غرور و خودباوری جامعه منجر میشود.
صنایع دستی؛ گزینههای گردشگری
در اینکه ایران از تنوع بالایی به لحاظ صنایع دستی برخوردار است، شکی نیست. همه پهنه وسیع ایران از لالجین همدان گرفته تا کارگاههای سفالگری مناطق کویری چون یزد، مناطق شمالی و جنوبی و غرب و شرق سراسر جایگاه ساخت و عرضه صنایع دستی است. اما آنچه باید مورد توجه قرار گیرد، عدم التفات کامل به ظرفیتهای اقتصادی و بهویژه گردشگری این هنر-صنعت است. درحالیکه کارگاههای قالیبافی، کارگاههای سفالگری و کارگاههای حصیربافی در شمال و جنوب به جهت اینکه میتوانند تجربه زنده بافت و ساخت این صنایع دستی را در اختیار گردشگران قرار دهند، بهترین گزینههای سرمایهگذاری برای جذب گردشگر هستند.
صدای چکشهای قلمزنی زیر طاقهای ضربی بازارهای سنتی ایران، ظرافت بیهمتای میناکاری و معرقکاری در بازارهای شهری چون اصفهان و شیراز و تبریز همه و همه عواملی شگفتیساز برای گردشگران میتواند باشد. کما اینکه با وجود عدم برنامهریزی مسئولان، تنها براساس ذوق هنری انسانها، تاکنون محل رجوع بسیاری از گردشگران هم بودهاند. حتی کارگاههای رنگرزی و نخریسی به شیوه سنتی میتواند بهانهای عالی برای پا بر رکاب نهادن و عازم دیار چنین صنایعی شدن باشد. تصور کنید کارگاههای از بین رفته ایکاتبافی در یزد یا نمدمالی در چهارمحال و بختیاری را قدر بدانیم تا هم سودی به صاحبان این کارگاهها برسد از قبل حضور گردشگران و هم از سموم حوادث ایام برکنار بمانند.
گردشگران خارجی هم معمولا از جنبههای سنتی گردشگری لذت بیشتری میبرند. هر چه آنها را با بافتهای سنتی آشناتر کنیم، معمولا خاطرهانگیزی سفرشان بیشتر شده و رغبت سفر دوباره را هم خواهند داشت. به هر حال آنچه امروزه در اقتصاد گردشگری ایران مورد توجه ویژه قرار نگرفته است، همین جنبههای عالی صنایعدستی برای جذب گردشگر است. البته مسئولان محترم معمولا طرحها و برنامهها و به قول خودشان پایلوتهایی را آماده اجرا دارند اما بازار مملو از صنایع دستی چینی و تایلندی است و نمد چهارمحال آخرین نفسهای خود را میکشد و ایکات یزد در محاق فراموشی و حصیربافی جنوب و شمال به کپرهای محلی خلاصه شده است. درحالیکه خود کپرها و به تعبیری چپرهای محلی هم نوعی صنایع دستی به شمار میرود و میتواند نمونه قابل توجهی برای جذب گردشگر باشد؛ گردشگری که هم خریدار صنایع دستی است و هم از آن التذاذ خاطر میبرد. خلاصه از هر زاویهای که نگاه کنیم، وجب به وجب خاک این سرزمین ظرفیتی انکارناپذیر برای درآمدزایی دارد و البته نگاه دوربین مسئولان کماکان روی برگههای آمار و ارقام اعجاببرانگیزشان زوم کرده، تا چه پیش آید.
راهكارهای توسعه و ارتقای جایگاه صنایع دستی
کارشناسان اقتصادی کشور، راهکارهای متعددی را در زمینه تقویت و ایجاد بازارهای مطلوب برای ترویج و توسعه صنایع دستی و همچنین فروش محصولات آن ارائه میکنند که میتوانند در جهت تقویت، توسعه، بازاریابی و تبلیغ صنایع دستی کشور موثر باشند که از جمله این موارد توسعه بازارچههای صنایع دستی و شهرکهای صنایع دستی است. همچنین بازنگری در عوامل صادراتی و انبوهسازی، آموزش صنایعدستی و وجود بانک اطلاعاتی جامع از صنعتگران و همچنین کاربردی کردن محصولات صنایعدستی و ایجاد کارگاههای پژوهشی در معاونت صنایع دستی و نظارت بر کیفیت و حفظ اصالتها میتواند به توسعه صنایع دستی در کشور بینجامد. ساماندهی صنعتگران صنایع دستی در قالب تشكلهای تعاونی و تقویت انجمن صنعتگران صنایع دستی، راهاندازی رشتههای علمی و كاربردی صنایع دستی، کمک به بازاریابی صنایع دستی، برپایی یا حضور در نمایشگاههای داخلی و بینالمللی، تجهیز كارگاهها و مراكز خدمات صنایع دستی در استانها و شهرستانها که امکان حضور گردشگران و بازدید آنها از تمامی مراحل تولید مهیا باشد، نیز از جمله دیگر اقدامات جهت ارتقای جایگاه صنایع دستی ایران است. ارتباطات گسترده و وسیع با مراكز صنایع دستی در سراسر دنیا، توجه به بستهبندی جذاب با حفظ هویت صنایع دستی ایران با قیمت مناسب و تبلیغات در رسانههای داخلی و خارجی و مدیریتهای دقیق و كارآمد میتواند زمینه را برای رشد تولیدات صنایع دستی و صادرات آن فراهم آورد. در میان موارد ذكر شده تبلیغات گسترده و ترویج مصرف كالای دستی در داخل و خارج مرزهای كشور مهمترین ابزار برای حفظ و همچنین قوام صنایع دستی ایران محسوب میشود.
***
گفتوگوی «فرصت امروز» با شادی فروغی، پژوهشگر صنایعدستی و گردشگری
احیای ظرفیتها با صنایع دستی
فروغی درباره ارتباط بین صنایعدستی و گردشگری بیان داشت: فعالیتهای گردشگری به سه دسته فعالیتهای قبل سفر، حین سفر و بعد از سفر تقسیمبندی میشود که فعالیتهای قبل آن مربوط به جستوجوی اطلاعات و فراهم کردن شرایط سفر است. فعالیتهای بعد از سفر هم به یادآوری بازگویی و یادآوری خاطرات و تحلیل و نتیجهگیری از سفر و مقصد و جامعه میزبان مرتبط است. اما فعالیتهای حین سفر موارد گوناگونی از خوراک گرفته تا تفریح و استراحت را شامل میشود که از مهمترین آنها فعالیتهای مربوط به خرید سوغات است و اکثر گردشگران بخشی از زمان سفر را به خرید و گشتوگذار در بازارها اختصاص میدهند. از آنجایی که صنایعدستی یک محصول که خاص مقصد و دارای ویژگیهایی چون هویت و اصالت است لذا بیشترین ارتباط بین گردشگری و صنایعدستی در زمینه خرید و درآمد اقتصادی جامعه میزبان مطرح است که از این طریق برای افراد بومی نیز شغل ایجاد میشود و سبب بهبود کیفیت زندگی جامعه میزبان میشود.
از طرف دیگر با ورود گردشگران به یک مقصد شاهد این هستیم که برخی از صنایعدستی که فراموش شده یا در حال فراموشی و منسوخ شدن هستند مجددا حفظ و احیا میشوند. بنابراین کمک به پایداری و جلوگیری از به فراموشی سپردن صنایعدستی نیز از دیگر کمکها و ارتباطهایی است که بین دو صنعت گردشگری و صنایعدستی برقرار است. وی افزود: در برخی موارد نیز صنایعدستی بهعنوان یک محصول که برخاسته از ارزشها و باورهای یک قوم است، خود میتواند بهعنوان یک انگیزه و کشش اصلی سفر نقش ایفا کند که نمونه آن را در بحث خرید گلیم و جاجیم اردبیل مشاهده میکنیم یا بازار مسگرهای اصفهان نیز از دیگر مقصدهاست که گردشگران برای خرید ظروف مسی به اصفهان و به این بازار مراجعه میکنند.
نویسنده کتاب «گردشگری و صنایعدستی» در زمینه اقدامات صورت گرفته در حوزه نیازسنجی تقاضای گردشگران از صنایعدستی بیان داشت: آنچه تاکنون از آن مطلع هستیم، فقدان یک مطالعه جامع، کامل و مناسب بوده است و در اکثر موارد این نیازسنجیها بسیار جزیی صورت گرفته است. وی تصریح کرد: اکثر کشورهای پیشرو در بحث فروش صنایعدستی به اقدامات مختلفی دست زدهاند تا شاهد بهبود اوضاع صنایعدستی خودشان باشند مانند حضور در نمایشگاههای بینالمللی یا تبلیغات از طریق رسانههای مختلف. اما یکی از مهمترین این اقدامات انجام فعالیتهای مربوط به تحقیقات بازار بوده که از طریق مطالعات میدانی و پیمایشی صورت گرفته و بخش متولی امور صنایعدستی با حضور در بازار و انجام مصاحبه یا ارائه پرسشنامه به گردشگران نظر آنها را درباره صنایعدستی کشور خود جستوجو کرده و از گردشگران خواسته تا نیازها و تقاضاهای خودشان را از صنایعدستی که مورد کاربردشان است بیان کنند. سپس با تجزیه و تحلیل اطلاعات و دادهها، تغییراتی در شیوه ساخت، تولید و عرضه صنایعدستی با حفظ هویت و اصالت فرهنگشان انجام دادهاند و از این طریق توانستهاند ضمن نوآوری و بهروز کردن صنایعدستی خود، تقاضاهای گردشگران را هم پاسخگو باشند و سهم بیشتری از فروش صنایعدستی نصیب خود کنند.
فروغی از چالشهای عرضه محصولات صنایعدستی به گردشگران را در ایران فقدان این دست از مطالعات دانسته و اشاره کرد: در سالهای دورتر گردشگران بیشتری تمایل به خرید داشتهاند چراکه کارگاههای تولید صنایعدستی در اکثر بازارچهها وجود داشتند و گردشگران از تمامی مراحل ساخت محصولات دیدن میکردند و تمامی سختیها و رنج و تلاش هنرمندان و خالقان یک اثر را از نزدیک لمس و درک میکردند و جهت خرید بیشتر ترغیب میشدند. اما متأسفانه امروزه بیشتر واسطهگران، دلالان یا فروشندگان محصولات هستند که در جلوی صحنه حضور دارند و بیشتر به فکر سود و منفعت خودشان هستند. از طرف دیگر کمرنگ شدن کارگاههای صنایعدستی، سبب دوری و عدم آگاهی از نیازها و سلایق مشتریان شده است که این به بازار صنایعدستی آسیب جدی وارد میکند. این پژوهشگر صنایعدستی و گردشگری درخصوص نقش مهر اصالت کیفیت یونسکو بیان داشت: مهر اصالت سازمان یونسکو درخصوص صنایعدستیکه درصورت احراز شرایطی چون اصالت، هویت ملی، ابداع و نوآوری، رعایت جنبههای کاربری و... اعطا میشود امری مهم و ممدوح و شایسته توجه و تأکید است. اما یکی از چالشهایی که سبب شده تا مبتکران و هنرمندان ایرانی که محصولاتشان دارای مهر اصالت یونسکو است اقدام به تولید انبوه نکنند، بحث عدم رعایت حق کپیرایت است.
از آنجایی که در ایران نهاد و دستگاه خاصی متولی رسیدگی به این حقوق در زمینه صنایعدستی نیست و تلاش و جدیت مناسبی نیز برای اصلاح این امر دیده نمیشود با وجود آنکه در سالهای اخیر این امر رو به بهبودی است اما بسیاری از هنرمندان از ورود پرتیراژ محصولاتشان به بازار دلنگرانی دارند و روی خوشی بهآن نشان نمیدهند. با این وجود تا زمانی که صنعتگران از پشتوانه قوی و دلگرمکنندهای برخوردار نباشند و احساس اطمینان نکنند که ابداعشان مورد سوءاستفاده قرار نمیگیرد، تنوع در بازارهای صنایعدستی ایران کمتر دیده میشود.