استفاده از بذله‌ گویی در بازاریابی و تبلیغات

«خندیدن به اشتباهات خود باعث طول عمر می‌شود. خندیدن به دیگران عمر را کوتاه می‌کند.» 

کولن هایتاور

کاربرد شوخی در تبلیغات روش بسیار عالی برای برقراری ارتباط در زمان بیان یک مطلب است. البته باید این کار را با احتیاط انجام داد. بسیاری از لطیفه‌های خوب، خطر آزردن افراد را در پی دارند، اما با این وجود شوخی و بذله‌گویی در موفقیت شما به‌عنوان یک لیدر و فرد تاثیرگذار بسیار حیاتی است. حال راه‌حل چیست؟ 

من بارها شنیده‌ام که تنها یک نوع شوخی وجود دارد که همیشه جالب و در عین‌حال ایمن است. تمسخر خود و نقایص‌مان همواره بهترین روش استفاده از شوخی برای افزایش صمیمیت در بین مخاطبان خود در فضای مجازی یا خارج از آن است. گفتن لطیفه‌ها صرفا نشان می‌دهد که شما اخیرا یک کتاب لطیفه یافته‌اید. از سویی دیگر یافتن روش‌های خلاقانه برای تمسخر خود، به مردم این مطلب را القا می‌کند که شما هم نوع آنها هستید و آنها می‌توانند با شما ارتباط برقرار کنند. 

من اغلب در فیس‌بوک ماجراهای خانوادگی جالب یا داستان‌های مربوط به شکست و ناکامی‌های خود را قرار می‌دهم. یکی از این پست‌هایی که ‌کامنت‌های فراوانی برای آن گذاشته شده است، در مورد ماجرای تعقیب خودروی اداره پست در خیابان محل زندگی‌ام در اواسط زمستان با پای برهنه بود که سعی می‌کردم به راننده آن یک کارت تبریک کریسمس بدهم،اما هر بار که به او نزدیک می‌شدم، به سمت منزل دیگری حرکت می‌کرد.

من شبیه احمق‌ها شده بودم، اما این داستان را در فیس‌بوک به اشتراک گذاشتم و در نتیجه بسیاری از خوانندگان من از خندیدن به این ماجرا لذت بردند و با کامنت‌های بامزه با من شوخی کردند. این نوع پست‌ها نسبت به دیگر مطالب و محتواهای ارزشمندی که به اشتراک گذاشته‌ام، تاثیرات بیشتری را در ارتقای شهرت و اعتبار من و همچنین برقراری ارتباطی مستحکم با هوادارانم داشته است. اگر می‌خواهید همواره در اذهان مردم بمانید و به‌عنوان یک نابغه و یک شخص منحصر به فرد باشید، داستان اشتباهات و ناکامی‌های خود را با زبانی شیرین بیان کنید. 

شاید این موضوع بسیار ساده و مبرهن باشد، اما حتی بهترین شرکت‌ها از نظر تخصص در رسانه‌های اجتماعی در به کارگیری صحیح شوخی در امور بازاریابی و تبلیغات خود با مشکل مواجه هستند. به‌عنوان مثال داستان مربوط به یکی از وب‌سایت‌های قدرتمند در عرصه رسانه‌های اجتماعی با نام Groupon.com را بیان می‌کنم. در اواخر سال 2010 این شرکت که مبتنی‌بر بن‌های تخفیف بود، از سوی سایت گوگل با قیمتی حدود شش میلیارد دلار خریداری شد. بعدها در اوایل سال 2011 سایتGroupon.com  با خرید زمان تبلیغاتی در بین پربازدیدترین رویداد ورزشی سال از تلویزیون، نخستین حضور خود را در این رسانه تجربه کرد. این آگهی به نظر خنده‌دار و برای تحقیر خود بود، اما برعکس آنها هزاران کاربر را از دست دادند؛ چراکه بسیاری از افراد آگهی آنها را توهین‌آمیز تلقی کردند.

به نظر من ایراد آنها این بود که تحقیر خود را در آن آگهی برای مخاطبان آنقدر واضح و آشکارنکرده بودند. لطیفه‌ای در آن بود که نتیجه معکوسی در پی داشت، این سایت هواداران انبوه و وفاداری داشت و اینکه آنها چنین آگهی را قبل از اینکه آن را در معرض دید تعداد اندکی از وفادارترین هواداران خود قرار دهند پخش کنند، اقدامی توجیه‌ناپذیر و غیر‌قابل‌جبران بود؛چراکه به از دست دادن هواداران انبوه و وفادار آن منجر شد. 

 برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه، عبارت Groupon Super Bowl Tibet   را در Google  جست‌وجو کنید.