راهنمای نجات کسب و کار از شکست های ناگهانی

مدیریت کسب و کار فراز و نشیب های زیادی دارد. شما همیشه قرار نیست در بهترین شرایط ممکن به سر برده یا طرفداری دائمی مشتریان را کنار خودتان احساس کنید. گاهی اوقات اوضاع چنان به هم می ریزد که نگو و نپرس. نکته جالب اینکه اغلب اوقات دردسرها بدون هیچ اخطار قبلی سر و کله شان پیدا می شود. آن وقت کارآفرینان طوری دستپاچه می شوند که حتی شکست شان حتمی خواهد بود. 

سناریوی بالا درباره شکست بی چون و چرای کسب و کارها تا حد زیادی منطقی به نظر می رسد. با این حال از آنجایی که ما در روزنامه فرصت امروز میانه خوبی با شکست در بازار نداریم، به همین راحتی ول کن ماجرا نیستیم. در عوض ما در ادامه به بررسی برخی از نکات کلیدی درباره نجات شرکت ها از شرایط شکست می پردازیم. بی شک شکست ها اجتناب ناپذیر هستند، اما شما قرار نیست برای همیشه در آنها باقی بمانید. پس با ما همراه باشید تا برندتان را نجات دهید!

نجات کسب و کار: راهنمایی عملی

شما در این مقاله قرار است نقش فرشته نجات کسب و کارتان را بازی کنید؛ آن هم در شرایطی که کمتر کسی به آینده کسب و کارتان امیدی دارد. بنابراین باید خودتان را برای رویارویی با شرایطی دشوار و صدالبته روش هایی کمتر شناخته شده آماده کنید. البته ما در این راه همراه‎تان هستیم تا خیلی احساس غریبی نکنید. 

مطلب مرتبط: نجات کسب و کار در بازارهای بی ثبات امروزی

ما در این بخش مجموعه ای از تکنیک ها برای تان آماده کرده ایم تا کارتان راحت تر از هر زمان دیگری شود. اجازه دهید بدون هیچ مقدمه‎چینی اضافه ای برویم سراغ اصل مطلب. این شما و این هم راهنمای نجات کسب و کار از شکست های ناگهانی.

خودتان را نقد کنید: ضرورتی ناگوار

چه کسی دوست دارد کار خودش را نقد کند؟ معمولا آدم ها حتی با نقدهای دیگران از کارشان هم میانه خوبی ندارند، چه برسد به اینکه خودشان دست به کار شده و عملکردشان را زیر تیغ انتقاد ببرند. اینطور وقت ها آدم حس می کند نتیحه تلاش های طولانی اش در یک چشم به هم زدن دودِ هوا شده است. البته شما نباید چنین حسی را داشته باشید؛ چراکه اینجا پای شکست های ناگهانی در میان است. خب اگر همه چیز مطابق میل تان جلو می رفت، کارتان به اینجا نمی کشید!

انتقاد از خود اصولی دارد که اگر مو به مو رعایت نکنید، هیچ فایده ای برای تان نخواهد داشت. اول از همه باید در شرایطی سراغ این ماموریت بروید که خیلی عصبانی نیستید. آدم ها در عصبانیت قدرت تجزیه و تحلیل را از دست می دهند. بنابراین هر کاری که در این شرایط انجام دهید، بی فایده خواهد بود. بی شک هر کسی در این دنیا راهکارهایی برای کاهش استرس دارد. مثلا بعضی ها سراغ موزیک های مورد علاقه شان می روند. برخی دیگر به تماشای فیلم روی می آورند. عادت شما برای کاهش استرس هرچه که باشد، قبل از نقد خودتان باید آن را اجرا کنید. وگرنه نقدی کاملا خلاف واقعیت خواهید داشت. 

بعد از اینکه آرامش تان را بازیابی کردید، نوبت به اصل داستان می رسد. کار شما در این بخش مثل آنالیزوری است که بعد از شکست سنگین تیم باید دلایل این فاجعه را بازخوانی کند. پس کمی حوصله به خرج داد و اصلا عجله نکنید؛ چراکه با کوچک ترین اشتباه یا عجله ای کارتان به هم خواهد خورد.

بی شک مرور عملکرد گذشته به تنهایی اطلاعات زیادی به شما نخواهد داد. بنابراین باید راهکار دیگری برای خودتان پیدا کنید. مهمترین نکته در این میان مقایسه روش کارتان در گذشته با شیوه هایی است که رقبای تان به کار گرفته اند. اشتباه نکنید، منظور ما از رقبا تک تک برندهایی نیست که مثل شما در بازار حضور دارند. در عوض شما باید کارتان را کمی با استاندارد بالاتر جلو ببرید. معمولا در بازار یکی دو تا برند بزرگ هستند که همیشه راهکارهای خوبی برای تعامل با مشتریان دم دست دارند. بد نیست برای انتقاد از روش خودتان کمی عملکرد آنها را مرور کنید. اینطوری یک سنگ محک عالی برای خودتان خواهید داشت. 

تمرکز بر روی بحث مالی: مهمترین راه نجات

وقتی شکست ها از راه می رسند، کمتر کسی در کنار برند شما باقی خواهد ماند. انگار که همه منتظر چنین اتفاقی بودند تا به سرعت نور از کنارتان فرار کنند. خیلی از کارآفرینان در چنین شرایطی از نظر روحی کاملا خودشان را می بازند. قبول دارم پذیرش شکست ها کار راحتی نیست، اما شما با غم و غصه هیچ کاری از پیش نخواهید برد. پس بهتر است کمی خودتان را جمع و جور کرده و به فکر بدهی ها باشید!

مطلب مرتبط: نجات کسب و کار با اعمال تغییرات پایدار

شکست ها همیشه بار مالی قابل ملاحظه ای برای یک برند به همراه دارد. گاهی اوقات کارآفرینان از قصد خودشان را به آن راه می زنند تا کمی هم که شده برای جبران مسائل مالی وقت بخرند. اگر شما هم فکر می کنید با ناپدید شدن مشکلات مالی تان حل می شود، سخت دراشتباهید.

یادتان باشد، شما باید دوباره به دنیای کارآفرینی بازگردید. پس باید یکبار برای همیشه دور ناپدید شدن را خط بکشید. 

فرمول ما در روزنامه فرصت امروز برای سناریوی این بخش واضح است. شما باید اول از همه به فکر کاهش حداکثری هزینه های شرکت باشید. اینطوری کمی پس انداز برای جبران بدهی ها خواهید داشت. در وهله بعد باید سراغ بیمه نامه های شرکت بروید. معمولا کسب و کارها قبل از اینکه وارد بازار رقابت شوند، از بیمه های مختلف استفاده می کنند. اینطوری بار شکست ها دیگر فقط  روی دوش آنها نخواهد بود. در آخرین مرحله نیز باید سراغ موسسات مالی یا سرمایه گذارهای مطمئن برای بازیابی توان مالی تان بروید. 

بی شک شکست برای هر کسی اتفاق می افتد. حتی کارآفرینان باتجربه نیز گاهی در بازار با شکست های عجیب رو به رو می شوند. بنابراین شما نباید خودتان را گم کرده یا دستپاچه شوید. در عوض سعی کنید از همان لحظه نخست دنبال راهکاری برای تامین مالی و بازگشت به عرصه کارآفرینی باشید. 

طراحی استراتژی تغییر: مهمترین بخش کار

تغییر برای هیچ کس مطلوب نیست. آدم ها ترجیح می دهند با سختی تمام به عادت های قدیمی شان بچسبند تا اینکه سراغ تغییرات ریز و درشت بروند. اصلا اگر پذیرش تغییر راحت بود، شاید کمتر برندی در بازار با شکست رو به رو می شد. داستان جالب شد، نه؟

از آنجایی که بحث ما در این مقاله درباره شکست هاست، نباید دنبال مراحل قبل از آن باشیم. خب خیلی از کارآفرینان سعی می کنند با تغییرات مداوم جلوی شکست را بگیرند اما این توصیه دیگر برای شما خیلی دیر است. در عوض شما باید استراتژی تغییر را در پیش بگیرید. این استراتژی مخصوص دوران پس از شکست است. به طوری که شما را برای سازگاری بهتر با شرایط بازار راهنمایی خواهد کرد. 

وقتی درباره استراتژی تغییر حرف می زنیم، به مجموعه ای از تکنیک ها اشاره نداریم. در عوض شما باید خودتان را درگیر یک فرآیند بلندمدت کنید. دلایل شکست تان هرچی بوده، حالا نوبت تغییر فرا رسیده است. اولین کاری هم که باید انجام دهید، تغییر دیدگاه تان نسبت به بازار و برندتان است. برخی از کارآفرینان سال های سال در رویاهای دور و دراز به سر می برند. به طوری که بعد از مدت زمانی کوتاه دیگر هیچ پیوندی با دنیای واقعی نخواهند داشت. اگر شما هم چنین وضعیتی دارید، باید خیلی زود دیدگاه تان را عوض کنید.

باور کنید یا نه، شرایط بازار این روزها خیلی زود تغییر می کند. بنابراین جایی برای ثبات باقی نمی ماند. اگر شما سال هاست دیدگاه و چشم اندازتان را عوض نکرده اید، تعجبی ندارد یکهو با شکست های بزرگ رو به رو شوید. خب انتظار ندارید که در چنین شرایطی کارتان راحت پیش برود؟

توصیه ما در این بخش تجدیدنظر در نقشه هایی است که برای برندتان کشیده اید. شما الان با برخی واقعیت های تازه آشنا شده اید. پس بد نیست از این واقعیت ها برای جهت دهی دوباره به برندتان استفاده کنید. اینطوری کارتان خیلی راحت تر در بازار جلو خواهد رفت. 

تغییر برخی از اعضای تیم: ایجاد فضای تازه

مسئولیت شکست ها فقط متوجه صاحبان کسب و کار نیست. از آنجایی که تقسیم کار اصلی پذیرفته شده در تمام سازمان هاست، وقتی شکستی روی می دهد باید سراغ مسئول هر بخش را هم گرفت. اگر فکر می کنید مدیران یا حتی کارمندان برخی از بخش ها عملکرد خوبی نداشته اند، باید تجدیدنظر اساسی در انتخاب های تان صورت دهید. چه بسا تغییر برخی از مدیران یا به طور کلی اعضای تیم به سود شرکت تمام شود. 

مطلب مرتبط: 8 گام برای نجات کسب و کارهای کوچک

قبول دارم قطع همکاری با برخی از اعضای شرکت تصمیم ساده ای نیست. به همین خاطر شما قبل از هر کاری باید مسئله را حسابی سبک و سنگین کنید. وگرنه اوضاع تان خیلی زود به هم می ریزد و اعتماد کارمندان از بین خواهد رفت. معیار اصلی شما برای تصمیم گیری در این بخش بررسی این مسئله است که اعضای شرکت چقدر براساس وظایف شان عمل کرده اند. اگر کسی در شرکت مطابق دستورالعمل ها عمل نکرده است، دلیلی برای ادامه همکاری با او وجود ندارد. در چنین شرایطی قطع همکاری با چنین فردی به سود شرکت تمام خواهد شد. 

منابع:

https://www.mckinsey.com

https://www.noobpreneur.com