3 اشتباه رایج مدیریتی

یکی از قابلیت های اصلی مدیران، توانایی ایجاد اعتماد به نفس مطلوب در بین کارکنان است. درواقع هر فرد برای انجام کار خود به بهترین شیوه نیاز دارد تا خودباوری لازم را داشته باشد. این امر اگرچه کاملا روشن است با این حال در بسیاری از شرکت ها مدیران با رفتار خود به نوعی این امر را با مشکل مواجه می سازند. اگرچه در این رابطه عمدی وجود ندارد، با این حال لازم است تغییرات لازمه را در خود ایجاد کنید. در همین راستا در این مقاله به بررسی سه اشتباه رایج مدیریتی و راهکارهای موجود برای رفع آن خواهیم پرداخت.

دلیل بسیاری از مشکلات شرکت ها این است که عملکرد افراد گذشته را ملاک عمل خود قرار می دهند. درواقع در بسیاری از موارد مشاهده شده است که نحوه عملکرد مدیران گذشته مبنای کار رهبران جدید قرار می گیرد. اگرچه استفاده از تجربیات افراد اقدامی سودمند است، با این حال توجه داشته باشید که در این رابطه نباید از دایره الگوبرداری خارج شوید. بدون تردید هر تصمیمی بنا بر اوضاع خاص همان زمان اتخاذ شده است و به کارگیری دوباره آن بدون ارزیابی شرایط جدید و تأثیرات احتمالی، اقدامی غیرحرفه ای و مضر محسوب می شود.

اگرچه در گذشته تحت فشار گذاشتن کارمندان و کارگران امری متداول محسوب می شد با این حال امروزه این تصمیم نتایج مطلوبی را به همراه نخواهد داشت. در همین راستا ضروری است اعتماد به نفس تیم کاری خود را بهبود بخشید. در رابطه با اقدامات منفی راهکار منطقی این است که نقطه عکس آن را انجام دهید.

برای مثال در صورتی که دخالت های بیجا در نحوه کار افراد باعث آزار آنها می شود، تنها کافی است مخالف آن عمل کرده و آنها را در نحوه انجام وظایف خود آزاد بگذارید. بدون تردید هر فردی سبک کاری خاص خود را دارد و تحمیل الگویی خاص تنها راندمان کاری آنها را کاهش خواهد داد. از دیگر اقدامات ضروری در این رابطه تقویت استعدادهای افراد است.

بدون تردید هیچ فردی نمی خواهد تا آخر راه در جایگاه فعلی خود باشد. شرط لازم برای این امر این است که افراد امکان رشد و ترقی را داشته باشند. با این حال در این رابطه لازم است به نحوی عمل کنید که بیشترین بازدهی را برای شرکت به همراه داشته باشد.

برای مثال این امتیاز را تنها شامل آن دسته از کارمندانی کنید که عملکرد خوب و درخشانی دارند. این امر به نوعی افراد را به بهبود عملکرد خود ترغیب می کند.این امر یک واقعیت است که رهبری صفتی است که ربطی به جایگاه شما در شرکت ندارد.

در بسیاری از موارد مشاهده شده است که افراد همکار خود را رهبر گروه دانسته و همواره نسبت به گفته های وی توجه ویژه ای از خود نشان می دهند. این امر در حالی است که مدیر چنین شرکتی تنها صاحب میز ریاست بوده و نتوانسته است افراد را مجاب به پیروی از خود کند. تحت این شرایط لازم است رسیدن به مقام مدیریت را نقطه شروع و نه پایان دانسته و ظرف مدتی کوتاه سعی در جلب اعتماد افراد داشته باشید. بدون تردید این امر با صحبت به دست نخواهد آمد و نحوه عملکرد شما گویای همه چیز خواهد بود.

در همین راستا ضروری است اقداماتی را انجام دهید که در ادامه به بررسی سه مورد از آنها خواهیم پرداخت.

1-میان انتقاد و انتقام تفاوت قائل شوید

در بسیاری از شرکت ها مشاهده شده است که افراد اجازه انتقاد از برخی از افراد را نداشته و در صورت انجام آن با عواقب سختی مواجه خواهند شد. این امر در حالی است که افراد مذکور در هر زمان و مکانی آزاد به انجام این کار علیه کارمندان هستند. ابتدا لازم است هدف خود را از این  کار مشخص کنید. در بسیاری از موارد مدیران تنها به دنبال ایرادگیری بوده و به دنبال خروجی از گفته های خود نیستند. توجه داشته باشید که کارمندان بازوی اجرایی شرکت هستند و با خسته کردن آنها در نهایت شرکت با مشکل مواجه خواهد شد.

در همین راستا لازم است باور سنتی در این رابطه را کنار گذاشته و در راستای پیشرفت با آغوش باز از انتقادها استقبال کنید. با این حال باید شرایطی مهیا شود تا انجام این امر به کاری زمانبر تبدیل نشود. در این رابطه بهتر است از پیام ناشناس استفاده کنید. این امر باعث خواهد شد هویت افراد مخفی مانده و با آزادی بیشتری صحبت های خود را مطرح کنند.

همواره در شرکت با کارمندان به نحوی رفتار کنید که دوست دارید با خود شما نیز به همان شکل رفتار شود. بدون تردید هیچ فردی از انتقاد مخرب استقبال نخواهد کرد، به همین خاطر شما نیز نباید از آن برای کارمندان خود استفاده کنید. بدون تردید این امر اعتماد به نفس افراد را به شدت پایین خواهد آورد که خود باعث بروز مشکلات بسیاری خواهد شد. در صورتی که در رابطه با این امر هنوز هم با مشکل مواجه هستید توصیه می شود در این رابطه مطالعات خود را افزایش داده و از راهنمایی های افراد باتجربه استفاده کنید.

2- عدم مقایسه و شکایت مداوم

از سیاست های نادرست مدیران این است که همواره کارمندان را با یکدیگر مقایسه می کنند. در این رابطه توجیه غیرقابل قبولی نیز دارند مبنی بر اینکه این اقدام باعث خواهد شد آنها به خود آمده و برای بهبود اوضاع خود فکری کنند. این امر خصوصا زمانی که در میان جمع و با لحنی تحقیرآمیز صورت گیرد نه تنها منجر به بهبود اوضاع کارمند مذکور نخواهد شد، بلکه وی را نسبت به کاری که انجام می دهد دلسرد خواهد ساخت. به همین خاطر لازم است این واقعیت را قبول کنید که کارمندان شما روبات نبوده و به همین خاطر نمی توانید توقع داشته باشید که همگی به یک شکل و در یک سطح باشند.

همچنین این امر که صرفا جنبه های منفی را نگاه کنید از آفت های جدی مدیریت محسوب می شود. در راستای موفقیت لازم است شما فردی مثبت اندیش باشید. این امر بدون شک تحت شرایطی که شما مدام در فکر شکایت کردن باشید، میسر نخواهد شد. به همین خاطر بهتر است به جای این امر راهکارهای بهبود را مطرح کنید. همچنین لحن شما عامل تعیین کننده خواهد بود. به همین خاطر باید با لحنی دوستانه با کارمندان خود رفتار کنید تا ارتباط صمیمی ضروری حفظ یا ایجاد شود.

3- موفقیت و شکست مربوط به تمام شرکت است

بسیاری از مدیران هنگامی که شرکت موفقیتی را کسب می کند خود را عامل اول آن معرفی می کنند با این حال در رابطه با شکست، سیاستی کاملا متفاوت را در پیش می گیرند. درواقع آنها در این شرایط افراد دیگر را مقصر دانسته و با این اقدام خود را به نوعی تبرئه می کنند. این امر در درازمدت به شما وجهه خوبی نخواهد داد و باعث خواهد شد تا اکثر کارمندان در فکر تغییر شغل خود باشند. همواره این باور را در خود شکل دهید که هر موفقیت یا شکستی متعلق به کل مجموعه بوده و اگر پاداش یا تنبیهی در نظر گرفته می شود همه در آن سهیم باشند.

بدون تردید تیم شرکت، خانواده کاری شما محسوب می شوند و لازم است در هر شرایطی پشتیبان یکدیگر باشید. بهتر است به جای صرف زمان برای پیدا کردن مقصر با کمک یکدیگر به دنبال راهکارهای خلاصی از شرایط به وجود آمده بوده و تلاش برای بازگشتی قدرتمندانه باشید.

در آخر توجه داشته باشید که مدیران برتر منتظر نمی مانند تا شرایط مطلوب شکل گیرد. درواقع آنها در هر جایی که باشند جو لازمه خود را شکل خواهند داد. بدون تردید دستیابی به این سطح امری یک شبه نبوده و لازم است روی خود سرمایه گذاری کرده و در اندیشه ارتقای خود باشید. توجه داشته باشید که مدیریت قلب تپنده شرکت بوده و اقدامات و تصمیمات شما روی تمام شرکت تأثیر خواهد گذاشت. به همین خاطر لازم است همواره از سطحی مطلوب برخوردار باشید. با این حال این امر به این معنی نیست که اجازه هیچ گونه اشتباهی ندارید، با این حال نوع واکنش شما نسبت به شکست عامل تعیین کننده خواهد بود.