شنبه, ۱۲ آبان(۸) ۱۴۰۳ / Sat, 2 Nov(11) 2024 /
           
فرصت امروز
4 نما از بازار ارز

منوچهری در اغما

9 سال پیش ( 1393/12/26 )
پدیدآورنده : اصغر قاسمی  

نمای اول:

آذرماه است؛ بازار منوچهری؛ دستفروش‌هایی که گعده شده‌اند برای فروش دلار؛ از گپ و گفت‌های آنها پیداست که امید دارند قیمت دلار در سال 94 افزایش پیدا کند «همه دارند دلار می‌خرند» این را یکی از دلال‌ها می‌گوید. می‌پرسم: چرا دلار در سال جدید باید بالا برود؟

می‌گوید: چرا نرود؟ بازارنفت زمین خورده، اقتصاد خوابیده، بودجه مملکت را هم که دارند با فروش سربازی و جریمه ماشین‌های مردم می‌بندند، پس چرا دلار بالا نرود؟

می‌پرسم: اگر مذاکرات به توافق برسد؟

- تا تابستان خبری از توافق نخواهد بود. کله‌گنده‌های بازار الان در حال خرید ارز هستند. هیچ‌کس ریال دستش نمی‌ماند. غروب به غروب کاسب‌های بازار دخل‌شان را به دلار چنج می‌کنند. فکر می‌کنی آنها اگر خبر نداشته باشند الکی پول‌شان را به خطر می‌اندازند؟

نمای دوم:

بهمن ماه است؛ هنوز مسافران وین از تهران و نیویورک، در پرواز هستند و این‌بار مسافر تازه‌ای هم به جمع آنها پیوسته است؛ علی‌اکبر صالحی، رییس سازمان انرژی اتمی ایران. خبرهای مخابره شده از این نشست نشان می‌دهد که مذاکرات از چالش فنی آن گذشته و وارد بحث‌های سیاسی شده است. بازار دلار فریز می‌شود. افزایش هیجان مذاکرات تا پیش از سال نو برای بازار ارز غافلگیر‌کننده بود.

اسفندماه نتانیاهو که به سنای آمریکا می‌رود نشان می‌دهد که توافق، میوه رسیده‌ای شده است در نزدیک انگشتان ظریف و کری اما حتی کف‌های مکرر سناتورها برای رییس رژیم کودک‌کش اسرائیل هم نمی‌تواند فضای توافق را عوض کند و دلار باز هم در بازار منوچهری پایین می‌آید. سناتورها این‌بار قاعده بین‌المللی را به هم می‌ریزند و مستقیما به سران نظام‌نامه می‌نویسند و قوانین ایالات‌متحده را یادآور می‌شوند. رسانه‌های جهان روزهای متوالی درباره این نامه تحلیل مخابره می‌کنند اما باز هم دلار در تابلوی صرافی‌ها، قدرت بالا رفتن پیدا نمی‌کند.

نمای سوم:

دوباره سری به بازار می‌زنم و دلم می‌خواهد همان دلال ارز را پیدا کنم. به پاتوقش می‌روم و سراغش را از هم پالکی‌هایش می‌گیرم. می‌خندند.

- ورشکست شده دیگه آفتابی نمی‌شه.

- شوخی می‌کنید یا جدی؟

- ورشکست که نه! اما حسابی تو ضرره. خیلی‌ها که توی چند ماه گذشته ارز و دلار خریدند الان توی ضرر هستند. جهت مذاکرات یکهو عوض شد و همه چیزو به هم ریخت.

می‌پرسم: تو چطور؟ تو ضرری؟

- من همیشه دست به عصا راه می‌رم. امروز می‌خرم در نهایت تا چند روز دیگه رد می‌کنم. تو ضررم اما نه اونقدر که تب کنم و توی خونه بخوابم.

- بازار برای سال دیگه چی می‌شه؟

- خدا می‌دونه. الان که زلف همه چی توی این مملکت به مذاکرات گره خورده. آفتابه لگن هم بخوای بخری، می‌گن قیمتش بسته به نتیجه مذاکراته. هیچ کی نمی‌دونه چی می‌شه. اونهایی که ریسک کردن و دلار زیادی خریدن و تو گاوصندوق‌هاشون گذاشتن اگه مذاکره به نتیجه نرسه سود کلونی می‌برن. به نتیجه نرسیدن مذاکرات یعنی رسیدن قیمت دلار به 6-7 هزار تومن. اما اگه مذاکره تا آخر تعطیلات به نتیجه برسه هر کی پولشو به دلار چنج کرده بیشتر تو ضررمی‌ره اما خوبیش اینه که خود بانک مرکزی نمی‌خواد بذاره دلار پایین‌تر از 3 هزار تومن بیاد وگرنه، اینها هست و نیست‌شون رو از دست می‌دادن.

نمای چهارم:

فروردین سال 94 آرام آرام از راه می‌رسد و عید نزدیک است. بازارها خلوت است. تک و توک آدمی را می‌بینی که مشغول خرید باشد. رکود بازار دل و دماغ خرید را از همه گرفته است. همه منتظرند که جهت فلش اقتصاد ایران مشخص شود و فقط انگشت‌های سیاست خارجی ایران می‌تواند این فلش را نشان دهد. یک فروشنده لباس می‌گوید: اگر دلار گران شود همه چیز گران می‌شود، از لباس زیر گرفته تا ماشین و شیر و نان. آن‌وقت می‌بینی که مردم چطور خرید می‌کنند. ما اخلاق‌مان همین جوری است. ارزان که می‌شود، می‌گوییم شاید ارزان‌تر شود اما گران که می‌شود هجوم می‌بریم برای خرید. الان که خانه ارزان شده هیچ‌کس نمی‌خرد. اما دو سال پیش که قیمت خانه گران شده بود مردم طلای زن‌شان را می‌فروختند که یک آلونک بگیرند.

- با این تعریف امسال کاسبی حسابی کساد بوده؟

- فقط تماشاچی داریم. چند روز آخر بهتر شده اما چه بهتری. مردم می‌آیند جنس‌ها را ورانداز می‌کنند برای‌شان توضیح می‌دهیم و دست خالی می‌روند

- ارزانی دلار تاثیری روی بازار شما داشته؟

- چه تاثیری؟ این جنس‌ها الان که وارد بازار نشده. حداقل چند ماه است که توی انبار خوابیده اما ارزانی دلار این توهم را برای مردم ایجاد کرده که با توافق هسته‌ای همه چیز ارزان‌تر می‌شود.

- یک‌سوال بپرسم ناراحت نمی‌شوی؟

- نه؟!

- اگر دلار گران شده بود هم می‌گفتی که جنست چندماه است که در انبار خوابیده بوده و با دلار ارزان‌تر وارد مملکت شده؟

- من، خداوکیلی راست می‌گفتم. مشتریانم مرا می‌شناسند. من مشتریانی دارم که چند سال است از من خرید می‌کنند به خاطر همین اخلاقم. جنسم ایراد هم که داشته باشد می‌گویم فقط هزینه در رفته سود خودم را از روی جنس می‌گیرم. اما همکارهای ما در بازار ممکن است این کار را نکنند.

بازار بی‌رونق شب عید در انتهای اسفندماه شاهد باران‌های مکرر است؛ باران‌هایی که در این خشکسالی زمین، غنیمتی است. دستفروش‌ها روی جنس‌های‌شان را پوشانده‌اند تا خیس نشوند. مردم لباس‌های سال گذشته‌شان را در چمدان‌های‌شان می‌گذارند تا آماده سفرهای نوروزی شوند. اما همه می‌دانند که تعطیلات عید امسال می‌تواند با همه عیدهای دیگر متفاوت باشد؛ تعطیلاتی که در آن ممکن است بمب خبری مذاکرات هسته‌ای منفجر شود و رسانه‌های جهان را بلرزاند. بهار 94، بهار انتظار است و من به دلال خیابان منوچهری فکر می‌کنم که خانه نشین شده است و چشم به راه مذاکرات وین دارد.

لینک کوتاه صفحه : www.forsatnet.ir/u/0bac5DAJ
به اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی :
نظرات :
قیمت های روز
پیشنهاد سردبیر
آخرین مطالب
محبوب ترین ها
وبگردی
آزمایشگاه تجهیزات اعلام حریق آریاکخرید فالوورقیمت ورق گالوانیزهخرید از چینخرید فالوور فیکدوره رایگان Network+MEXCتبلیغات در گوگلقصه صوتیریل جرثقیلخرید لایک اینستاگرامواردات و صادرات تجارتگرامچاپ فوری کاتالوگ حرفه ای و ارزانکمک به خیریهسریال ازازیللوازم یدکی تویوتاخرید کتاب استخدامیخدمات پرداخت ارزی نوین پرداختتخت خواب دو نفرهگالری مانتوریفرال مارکتینگ چیست؟محاسبه قیمت طلاماشین ظرفشویی بوشآژانس تبلیغاتیتعمیرگاه فیکس تکنیکتور سنگاپورتولید کننده پالت پلاستیکیهارد باکستالار ختمبهترین آزمون ساز آنلایننرم افزار ارسال صورتحساب الکترونیکیقرص لاغری پلاتینirspeedyیاراپلاس پلتفرم تبلیغات در تلگرام و اینستاگرامگیفت کارت استیم اوکراینمحصول ارگانیکبهترین وکیل شیرازخرید سی پی کالاف دیوتی موبایلقیمت ملک در قبرس شمالیچوب پلاست
تبلیغات
  • تبلیغات بنری : 09031706847 (واتس آپ)
  • رپرتاژ و بک لینک: 09945612833

كلیه حقوق مادی و معنوی این سایت محفوظ است و هرگونه بهره ‌برداری غیرتجاری از مطالب و تصاویر با ذكر نام و لینک منبع، آزاد است. © 1393/2014
بازگشت به بالای صفحه