در چند سال گذشته بسیاری از کسب و کارهای ایرانی روی بازاریابی با محتوا سرمایه گذاری های جدی انجام داده اند و با اتخاذ استراتژی های درست در این زمینه به موفقیت های چشمگیری نیز دست پیدا کرده اند، اما برخی از کسب وکارهای موجود در بازار ایران که تعداد آنها کم هم نیست تا به حال اعتقاد و علاقه ای به سرمایه گذاری در حوزه بازاریابی محتوایی نداشته اند؛ این موضوع باعث شده تا این کسب وکارها به صورت سنتی فعالیت های خود را پیش ببرند و رفته رفته با گذشت زمان در بازارهای مختلف دچار انقراض شوند؛ نمونه انقراض بسیاری از این کسب وکارها نیز در چند سال گذشته در بسیاری از رسانه های داخلی مطرح شده است.
حتما ببینید: ارزش آفرینی با کلمات حرفه ما است.
اینکه چه لزومی به سرمایه گذاری در حوزه بازاریابی محتوایی وجود دارد و دلایل نادیده گرفتن بازاریابی محتوایی از سوی برخی از کسب وکارهای ایرانی به چه صورت است، بهانه ای شد تا در این مطلب به برخی از مسائل این حوزه بپردازیم.
آمارهای موسسات معتبر چه می گویند؟
طبق تحقیقات مؤسسه بازاریابی محتوایی، 76درصد از کسب و کارهای B2C و 88درصد از کسب وکارهای B2B از بازاریابی محتوایی استفاده می کنند؛ طبق این تحقیقات، 36درصد از کسب و کارهای B2C و 30درصد از کسب وکارهای B2B با اجرای درست استراتژی های بازاریابی محتوایی توانسته اند به موفقیت های چشمگیری دست پیدا کنند.
نادیده گرفتن مخاطبان
اولین اشتباهی که هم کسب وکارهایی که به بازاریابی محتوایی توجه ویژه ای دارند و هم کسب و کارهایی که تا به حال در این زمینه سرمایه گذاری نکرده اند، انجام می دهند، نادیده گرفتن مخاطبان بیرون از سازمان است. در حقیقت کسب و کارهایی که تا به حال در حوزه بازاریابی با محتوا سرمایه گذاری نکرده اند در خاموشی کامل به سر می برند، چون تا به حال متوجه تغییرات مشتریان بیرونی سازمان نشده اند و گامی نیز در راستای برقراری ارتباطات اثر بخش با مشتریان بر نمی دارند. از طرفی برخی از کسب وکارهایی که تا به حال روی بازاریابی محتوایی سرمایه گذاری جدی انجام داده اند نیز با نادیده گرفتن مخاطبان، اقدام به برنامه ریزی و انجام فعالیت های مختلف در این حوزه می کنند. جهت رفع این معضل، کسب وکارها باید به شناخت درستی از مخاطبان خود مانند سبک زندگی، جزییات جمعیت شناختی، خواسته ها، نیازها و... دست پیدا کنند تا از این طریق بتوانند محتوای مناسبی را برای گروه هدف خود تولید کنند و انتشار دهند.
عدم جذابیت عاطفی در بازاریابی با محتوا در ایران
یکی از اشتباهات عمده بسیاری از کسب وکارهای ایرانی، تولید محتوایی است که جذابیت عاطفی برای مخاطبان ندارد. این واقعیت وجود دارد که هدف بازاریابی محتوایی افزایش آگاهی از برند و در نهایت افزایش فروش است، اما بسیاری از محتواهای تولید شده برای مخاطبان خسته کننده است و نمی تواند داستانی جذاب و عاطفی را برای مخاطبان بازگو کند. در حال حاضر می توان حتی محصولات خشک و خسته کننده را از طریق پیام های احساسی و ارتباطی انتقال داد که این موضوع می تواند منجربه ماندگاری و معنادار شدن محتوا در ذهن مخاطبان خواهد شد. مطالعات در زمینه روان شناسی نشان می دهد که احساسات، عنصری ضروری در تصمیم گیری است و ایجاد ارتباط عاطفی و احساسی برند با مخاطبان بسیار می تواند در تصمیم خرید مشتریان تأثیرگذار باشد.
اندازه گیری اثربخشی محتوا
در حال حاضر برندهای تجاری با تدوین تقویم محتوا اقدام به تولید و انتشار محتوا می کنند، اما با این حال هیچ برنامه ای برای اندازه گیری اثربخشی محتوای تولید شده خود ندارند. جهت سنجش اثر بخشی محتوا، برندهای تجاری باید سه هدف آگاهی از برند، درگیری ذهنی با مخاطبان و فروش انجام شود؛ به عنوان نمونه شاخص های ترافیک وب سایت ناشی از تولید محتوا، بازدید صفحات محتوا، بازدید ویدئو، تعداد دانلود، تعداد لینک دادن به محتوا، تعداد کامنت، تعداد بازدید واقعی، تعداد بازنشر و... می تواند در سنجش محتوای مورد نظر واقع شود و از این طریق به اندازه گیری درستی دست پیدا کرد.
در پایان ذکر این نکته بسیار حائز اهمیت است که کسب وکارها باید دیدگاه میان و بلندمدت نسبت به بازاریابی با محتوا داشته باشد تا از این طریق با اتخاذ استراتژی های مناسب در این حوزه بتوانند به موفقیت های چشمگیری دست پیدا کنند.
مشاور دیجیتال مارکتینگ