با زنان کارآفرین زیادی در طول سال 95 گفت وگوهایی کردیم، اما در پایان سال به سختی می شد به آنها دسترسی پیدا کرد چه برسد به اینکه بخواهند یادداشتی هم بنویسند. از طرفی بعضی های شان حاضرند روزی سه شرکت و کارخانه راه اندازی کنند اما نخواهند چیزی را روی برگه بیاورند.
اما به هر حال چند نفر هم که دست به قلم شدند، گاهی خیلی تخصصی و گاه به حالت گلایه از اوضاع فعلی نوشته اند و البته امیدواری هایی ایجاد کرده اند که در سال 96، حضور زنان در عرصه کسب وکار رونق بیشتری بگیرد. استدلالی که می کنند این است که جامعه نمی تواند به صورت تک جنسیتی اداره شود و اینکه خیل زنان جویای کار هم اینقدر هست که نتوان از کنار آن به راحتی عبور کرد.
***
کارآفرینی، جنگ و دیگر هیچ
ناهید رحمانپور
در یک تعریف کلی، کارآفرین خالق یک فرصت شغلی دانسته می شود که با صرف زمان، منابع مالی، انسانی و مواد اولیه با خلاقیت و نوآوری ایجاد ارزش افزوده می کند و توسعه اقتصادی را سبب می شود اما از آنجایی که بسیاری از کارآفرینان امروزی در گام نخست به قصد کارآفرینی کسب و کاری را راه اندازی نکرده اند، بر پایه تجربیات شخصی خود جمله ای به تعاریف معمول اضافه می کنم. کارآفرینان افرادی هستند که آرزوهای خود را فراموش نمی کنند و برای رسیدن به آنها بارها زمین می خورند و بارها برمی خیزند و با آرزوهای شان بزرگ می شوند.
کارآفرینی تنها در حوزه کاری معنا پیدا نمی کند بلکه کارآفرینی شیوه زیستن و نوع نگاه شخص به جهان پیرامون است. کارآفرینان به دلیل ویژگی ریسک پذیری، بیشتر از دیگران شکست را تجربه می کنند، اما کارآفرین از شکست تجربه می سازد و آن را به فرصت تبدیل می کند. از آنجایی که یک کارآفرین پس از پشت سر گذاشتن سختی ها، شکست ها و موانع در اوج موفقیت شناخته می شود، در باور بسیاری از جوانان تازه کار کارآفرینان افرادی خوش شانس، با حمایت های مالی قوی و یک شبه ره صد ساله رفته شناخته می شوند.
گسترش فرهنگ کارآفرینی موتور محرک توسعه اقتصادی کشور است. در سال های اخیر که سهم قابل توجهی از دانش آموختگان دانشگاهی را زنان به خود اختصاص داده اند عدم توجه به گسترش این فرهنگ در میان زنان به معنای اتلاف سرمایه گذاری های آموزشی است. من به شخصه معتقد هستم که گسترش فرهنگ کارآفرینی زنان نخست با باور توانمندی های دختران، تربیت آنان به عنوان انسان هایی مستقل و توجه به توانایی های فردی بدون پیش داوری های جنسیتی در بستر خانواده شکل می گیرد. همچنین مراکز آموزشی در مراحل بعدی موظف به تقویت بعد اجتماعی و حرفه ای فرهنگ کارآفرینی در میان زنان هستند.
تمامی کارآفرینان در راه رسیدن به اهداف خود سختی ها و موانع بسیاری را پشت سر می گذارند، اما مقوله کارآفرینی زنان علاوه بر مسائل حرفه ای، مشکلات ویژه خود را دارد که نیازمند ترمیم و بازتعریف مفاهیم فرهنگی تاثیرگذار بر شرایط زنان جامعه است.
در این نوشته قصد بر تظلم خواهی حقوق زنان نیست که بسیار نوشته و گفته اند. آنچه امروز من را به جایگاه یک زن کارآفرین رسانده فرصت رشد در خانواده ای بوده است که من و آرزوهایم را باور داشتند و به دلیل انتخاب حوزه فعالیتم (احداث کارگاه چوب مبلمان و دکوراسیون ایرانی) با نگاهی جنسیتی مرا از اهدافم باز نداشتند چرا که هنوز شاهد آن هستیم که بسیاری از دختران با پیش داوری های جنسیتی نسبت به توانمندی های زنان از رسیدن به جایگاه واقعی خود بازمانده اند.
کارآفرین اگرچه یک فرد است اما در تعامل با محیط و جامعه شکل می گیرد. کارآفرین ورای یک فرد محصول یک جامعه و فرهنگ کارآفرینی است. این فرهنگ کارآفرینی از سه حوزه شخصی، خانوادگی و اجتماعی نشات می گیرد که اتحاد و تقویت این سه حوزه کارآفرینان بیشتر و موفق تری را به جامعه عرضه می کند.
خوشبختانه در سال های اخیر دانشگاه ها به مقوله کارآفرینی نگاه ویژه ای داشته اند و به دنبال فراهم ساختن بسترهای مناسب برای رشد و اعتلای کارآفرینی بوده اند، اما در زمینه کارآفرینی زنان همگام با ایجاد بسترهای کارآفرینی و حمایت های مالی و توانمندسازی های حرفه ای، به فرهنگ سازی اجتماعی جهت ایجاد فرصت های برابر و زدودن پیش داوری های جنسیتی از باور جامعه نیاز است.
من خود به عنوان یک زن کارآفرین در حوزه مبلمان بخش عمده ای از نیروی مفید خود را برای جنگیدن جهت دستیابی به آموزش برابر به علت نبود مرکز آموزش درودگری برای زنان و در پی آن اثبات توانمندی های خود جهت احداث کارگاه صرف کرده ام. در ادامه باید به این نکته اشاره کنم که ظهور زنان کارآفرین در جهان و ایران رو به گسترش است و این امر الگوهای مناسبی را برای نسل جوان و آیندگان به نمایش می گذارد.
رشد آمار زنان تحصیلکرده، توجه به برنامه های کارآفرینی در دانشگاه ها، تمایل روز افزون زنان برای مشارکت های اجتماعی و سیاسی و همچنین میل به استقلال مالی و. . . سبب می شود هر سال شاهد ظهور زنان کارآفرین بیشتر و موفق تری باشیم. همین امر دولت مردان و دولت زنان را موظف می سازد تا در برنامه های توسعه اقتصادی کشور نگاه ویژه ای به مقوله کارآفرینی و برطرف ساختن موانع فرهنگی و اقتصادی پیش روی زنان کارآفرین داشته باشند. امید است که به یاری خداوند و اتحاد دست ها و اندیشه های زنان و مردان این سرزمین هر روز شاهد اعتلا و شکوفایی این کهن بوم و بر باشیم.
کارشناسی ارشد صنایع دستی، گرایش طرح و تولید
***
ظرفیت های صنایع دستی برای اشتغال آفرینی در شهرهای کوچک و برای زنان
مریم دیانتی
خبرنگار روزنامه «فرصت امروز» از من خواست که یادداشتی در مورد ظرفیت های صنایع دستی برای ایجاد اشتغال به ویژه برای زنان در شهرهای کوچک ایران و برای آخرین شماره صفحه زنان در سال 95 بنویسم. نگاهی به دور و برم در کارگاه انداختم. حرف های زیادی برای گفتن بوده و هست، اما دلم نخواست چیزی را بنویسم که واقعیت نیست.
البته در اینکه صنایع دستی ظرفیت های زیادی برای اشتغال آفرینی دارد و در این میان زنان چه به عنوان کارآفرین و چه به عنوان بخشی از بدنه تولید می توانند حضور پررنگی در این زمینه داشته باشند. اما ساختار اداری و سازو کارهای فکری مسئولان مربوطه نه تنها روی محور استفاده مثبت از این حوزه نمی چرخد، بلکه تا حدود زیادی علاقه مندان را هم در چرخه های پرپیچ اداری به اصطلاح گیر می اندازند.همین مسائل موجب شده تا نوشته من بیشتر حالت گلایه داشته باشد تا اشاره به نکات فنی تولید و کارآفرینی زنان.
استفاده از منابع و ظرفیت های موجود گردشگری و صنایع دستی برای تحقق اهداف بزرگ، ایجاد زیرساخت های لازم برای توسعه گردشگری روستایی با حفظ سیمای مناظر طبیعی روستایی متناسب با معماری بومی و ایرانی –اسلامی، ایجاد زمینه های توسعه گردشگری دریایی و مدیریت طرح های سالم سازی دریا در مناطق ساحل شمالی کشور، استفاده از ظرفیت های تعاونی های بخش خصوصی و سازمان های مردم نهاد، کمک به ایجاد منابع درآمد پایدار برای شهرداری ها و دهیاری های کشور و فراهم ساختن تبادل فرهنگی و معرفی صنایع دستی و هنرهای سنتی اصیل و بومی کشور به گردشگران داخلی و خارجی؛ با شنیدن و دیدن این جملات همه ما فکر می کنیم مشکلاتمان حل می شود یا اصلا حل شد و دیگر ما هیچ مشکلاتی نداریم و از این به بعد فقط پول پارو می کنیم اما متاسفانه همه اینها فقط در حد حرف است و بس؛ هیچ یک از ادارات و ارگان های و نهادهای دولتی و غیردولتی واقعا دل شان به حال مردم نمی سوزد بلکه هر نهاد واژگانی به فکر بالا بردن بیلان کاری خودشان هستند.
قبل از اینکه از من بپرسید شما چه راهکاری سراغ دارید دوباره از اول بخوانید تمام اینها به صورت بخشنامه برای ادرات ارسال شده اما وقتی به ادارات مراجعه می کنیم، می گویند بخشنامه اش آمده اما ما که هنوز اقدامی ندیدیم و شما هم جدی نگیرید.
پیشنهادهای من نه تنها گشایشی ایجاد نمی کند چون تاکنون بارها و بارها حرف هایم را چه شفاها و چه مکتوب گفته ام اما تاثیری نداشته است. خود بزرگان بهتر می دانند چه می کنند و از بخشنامه ها و نامه هایشان معلوم است اما نمی دانم در اجرا چرا کسی نیست فقط اوایل آن هم برای عکس برای سایت ادارات من و امثال من که تولیدکنندگان کوچک کارگاهی صنایع دستی هستیم بعد از این همه کار هنوز گره ای باز نشده بلکه کارگاه کوچک من الان به گل نشسته است.
هیچ معلوم نیست سیاست گذاری مسئولان برای بزرگ کردن و پیشرفت کارگاه های کوچک است یا برای نابودی تولید کشور. به هرحال صنایع تولیدی کوچک کشور یا نابود و فراموش شده اند - مخصوصا صنایع دستی بومی مناطق محروم کشورمان- یا با شرایط سخت به تولیدشان ادامه می دهند. در این میان بانوان پرتوان و قدرتمند ما با شرایط سخت زندگی مشغول به کار هستند، حال فکر کنید اگر مسئول یک واحد تولیدی آن هم با این قوانین دست وپاگیر مربوط به کار و بیمه و بانک ها هم باشند، مشکلات شان چند برابر است.
به همین دلیل معتقد هستم تا زمانی که اجرا صحیح نباشد سهم هیچ کس در مملکت معلوم نیست. در حقیقت تا وقتی اجرای قانونمند نداشته باشیم، همه تلاش ها یعنی کوبیدن به در بسته. پس گاهی باید از بالا شروع شود، همیشه ریشه ای کارکردن درست نیست چون از نظر مسئولان، مردم ریشه هستند و ریشه یعنی قشر ضعیف جامعه که به راحتی نادیده گرفته می شوند.
کارآفرین حوزه چرم
***
بر موج استارتاپی سوار شوید
فرناز ولوی
آخر سال است و زمان مرور عملکرد سال گذشته و برنامه ریزی برای سال آتی و یکی ازمواردی که در هدف گذاری ها به آن فکر می شود اجرایی کردن ایده های نو در سال جدید است.
اگر از آن گروه آدم هایی باشید که همیشه در گوشه ذهن تان کارآفرینی است و بهره ای هم از دانش آی تی داشته باشید، پس بعید نیست که به این فکر کنید که استارتاپی راه بیندازید و وارد عمل شوید. با توسعه استارتاپ ها و تاثیری که در بهبود کیفیت خدمات داشته، امسال افراد بیشتری با این نوع فعالیت آشنا شده اند و در موردش صحبت می کنند.
اما مثل هر موج کاری و فعالیت خارج از خانه ای برای هر بانوی عاشق کارآفرینی، شاید این سوال مطرح است که یک زن هم می تواند در قالب یک استارتاپ ایده خود را اجرایی کند و اگر می تواند چرا زنان بنیان گذار جامعه استارتاپی اینقدر اقلیت هستند.
به نظر از دلایل آن می توان به این موارد اشاره داشت؛ برای آنکه یک ایده جدید اجرایی شود نیاز است در زمان محدودی طرح اولیه ساخته، تست و شدنی بودن آن امتحان شود و برای این کار زمان نیاز است و تمرکز، در نتیجه چاره ای نیست جز کم کردن زمان برای در کنار همسر و فرزند بودن و این تصمیم بزرگی برای یک زن و مادر است. پذیرش مسئولیت اجرایی سازی یک ایده مبهم که از نتیجه آن اطمینان ندارید و مطابق آمار، 90درصد احتمال شکست دارد، شهامت و جسارت بزرگی را می طلبد.
مسئولیت و دغدغه های کارآفرینی بسیار بزرگ تر و پرمسئولیت تر از اجرای وظایف کارمندی است چراکه هم در برابر کار خودتان مسئولید و هم همکاران تان و هم در برابر سرمایه گذاران. در زنان کمتر روحیه تحمل این مسئولیت ها پرورش داده شده چون آموخته اند که این موضوعات دغدغه پدر و همسر است و ممکن است تصور کنند که آنها نمی توانند آموزش و آمادگی لازم برای حل این مسائل را داشته باشند.
مطرح کردن ایده ای نو از سوی زنان در مقابل سرمایه گذاران در جامعه ای که هنوز زنان جایگاه واقعی شان را پیدا نکرده اند و کمتر خود را باور دارند سخت است و اعتماد به نفس و پشتکار زیادی می خواهد.
برای رفع این دغدغه ها، باید به اطرافیان بقبولانی که تو هم مانند هر انسانی یک بار بیشتر زندگی نمی کنی و حق داری آرزوهایت را عملی سازی و نیاز است مرد همراهت بپذیرد که همراهی ات کند، همچنانکه مادرش، پدر را زمانی برای اجرای ایده اش همراهی کرده است.
و باید به روح زنانه که هرروز صبح به خاطر فاصله ای که با اصل و گرایش مادرانه خود دارد و زن را به قضاوت می کشاند آموخت که می توان مادری را کافی و نظارتی، نه تمام وقت انجام داد و حقی هم برای آرزوهای شخصی قائل شد و به آن نیز ارزش داد.
هرچند در فضای استارتاپی ایران تعداد زنان بنیان گذار بسیار معدود است اما با توجه به رشدی که زنان در تحصیل و اشتغال داشته اند و نشانه هایی که در حضور زنان در نقش های پرمسئولیت وجود دارد پیشرفت حضور زنان قطعا در این زمینه بیشتر خواهد بود و چه خوب می شود که در ایده های خود تمرکز بیشتری برای حل مشکلات زنان در امور مختلف کنند چراکه برای حل مشکل جامعه زنان، اگر صاحب ایده و اجراکننده زنان باشند نتیجه بهتر و باکیفیت تری حاصل می شود و پیشکسوتان زن جامعه استارتاپی مسئولیت بزرگی دارند تا با موفقیت های خود اعتماد سازی بیشتری در زنان برای ادامه راه انجام دهند.
بنیان گذار ایزی پز
***
نترسید وکارآفرین دانش بنیان شوید
حوریه مزدارانی
در جامعه امروز، زنان تحصیلکرده می توانند نقش بسزایی در پیشرفت اجتماعی و اقتصادی جامعه ایفا کنند و در کنار آن وظیفه بسیار مهم مدیریت خانواده و تربیت فرزندان را نیز برعهده دارند. در حال حاضر بسیاری از زنان جوان جویای کار در کشور دارای تحصیلات دانشگاهی و عالی هستند، با این وجود اکثر زنان شاغل در ایران در بخش های خدماتی و دولتی مشغول به کار هستند و متأسفانه شاهد حضور نسبتا کمرنگ زنان در حوزه کارآفرینی دانش بنیان هستیم، درحالی که که اثبات شده در دنیای امروز بیشترین سودآوری و ارزش افزوده مربوط به فعالیت های دانش بنیان است و این گونه فعالیت ها بیشترین تأثیر را در رشد اقتصادی و پیشرفت کشورها دارند.
در ایران نیز حدود نیمی از جمعیت جوان تحصیلکرده را زنان تشکیل می دهند و این به معنای لزوم حضور فعال زنان در عرصه های اقتصادی به ویژه اقتصاد دانش بنیان، به منظور دستیابی به رشد پایدار اقتصادی و علمی است.
در این خصوص، پیشنهاد من به زنان جوان و تحصیلکرده ایرانی این است که اعتماد به نفس داشته باشند و از راه اندازی کسب و کار نترسند و مطمئن باشند اگر ایده را درست و حساب شده انتخاب کنند و با برنامه ریزی پیش بروند حتما موفق خواهند بود.
البته توجه داشته باشند که برخلاف تصور رایج که راه اندازی کسب و کار به سرمایه اولیه بالایی نیاز دارد، شروع کار بر پایه ایده ای خلاق و مبتنی بر دانش، با کمترین سرمایه هم امکان پذیر است. ضمن اینکه در سال های اخیر حمایت های بسیار خوبی نیز از شرکت های دانش بنیان و نوپا صورت گرفته، هم حمایت های آموزشی و مشاوره ای و هم حمایت های مالی و با گسترش فضاهایی نظیر مراکز رشد و شتابدهی، پارک های فناوری و شهرک های علمی و صنعتی شرایط برای کارآفرینان نوپا تا حد زیادی مهیاست.
البته نباید فراموش کرد که ورود به این عرصه در ابتدای کار نیاز به صرف وقت و انرژی زیادی دارد و لازم است گام های نخست را با دقت زیاد و کاملا حساب شده بردارند، چرا که شتابزدگی و تمایل به گسترش سریع کسب و کار بدون درنظر گرفتن تمامی جوانب، یکی از عواملی است که می تواند موجب شکست یک کسب و کار موفق شود.
کارآفرین حوزه دانش بنیان
***
سیدفاطمه مقیمی
توسعه اقتصادی در دنیا با مشارکت آحاد اجتماع شکل می گیرد و نقش فزاینده حضور سرمایه انسانی، کلید رفع مشکلات اقتصادی است. همچنین تفکر خلاق و کارآفرین بدون تفکیک جنسیت اثرگذار است و این تفکرات خلاق در بطن جامعه شکل میگیرند و زنان و مردان در کنار یکدیگر می توانند ارزش آفرین و کارآفرین باشند.
با توجه به اینکه دانش آموختگان و فرهیختگان ما از قشرهای تحصیلکرده هستند که بیش از 50درصد این افراد را زنان تشکیل می دهند، بر این اساس سرمایه انسانی که بخش قابل توجهی از آن را زنان تشکیل می دهند، در هر صورت نقش آفرینی خاص خود را در ساختهای آتی جامعه خواهند داشت. مهم تر از آن، اینکه استفاده از این فرصت ها و سرمایه های انسانی راهکار توسعه اقتصادی، تفکر خلاق و کارآفرینی در کشور است.
شاید تاکنون از همه ظرفیت های سرمایه انسانی در کشورمان چنانچه باید و شاید استفاده نشده است و به ویژه زنان کمتر در بازی های مهم اقتصادی به بازی گرفته شده اند، اما عقیده من به عنوان بخشی از بدنه کارآفرینی این است که استفاده از این نیروهای انسانی برجسته نباید در استخدام و در ید سازمان های دولتی باشد.
چون وقتی میگوییم تفکر خلاق زمینه ساز رشد نیروی انسانی در جامعه است یعنی باید آنهایی را که در حال شروع کسب و کار خود هستند متقاعد کنیم که با تفکر نوآور خود به بخش کارآفرینی وارد شوند و چیزی را که از دولت یا از تصمیم گیرندگان بخش های حقوقی یا قانونگذاری انتظار داریم این است که روند تسهیل قوانین را اجرایی کنند و این تسهیلات قوانین نباید زمینه ساز تفکیک جنسیتی داشته باشد.
وقتی قانون شروع کسب و کار و آیین نامه های آن وارد روند اجرایی صحیح شوند، هر زن و مردی می تواند از این روند قانونی استفاده کند و با توجه به اینکه زنان در این بخش های تسهیلاتی روند مثبتی را طی کرده اند پس حتما از عهده این شرایط برخواهند آمد. چون تجربه هم ثابت کرده که هرگاه زنان با تمام وجود و فارغ از مسائل و مشکلات و کمبودها وارد گود کارآفرینی شده اند، توانسته اند موفقیت های زیادی را به دست آورند. همین حضور در نهایت این اهرم فشار را ایجاد می کند که قانون گذاران و افرادی که در رأس تصمیم سازی های بازار کار قرار دارند، نتوانند حضور این افراد را نادیده بگیرند.
نکته دیگری که به آن اشاره می کنم این است که در حال حاضر تصور بین المللی به این صورت است که بانک جهانی شرطی را برای اختصاص تسهیلات به بنگاه های جدید که در حال راه اندازی هستند، قرار داده است.
به این صورت که 25درصد از اعضای هیات مدیره چنین کسب وکارهایی باید زن باشند تا بتوانند تسهیلات را دریافت کنند یعنی چنین فرصتی به این صورت در جامعه بین المللی ایجاد شده است و ما نیز در کشور خودمان نمی توانیم در یک دهکده جهانی زندگی کنیم و قاعده خودمان را از این دهکده جدا کنیم، به همین علت اگر قرار باشد در دنیای بین المللی کار کنیم باید این قاعده را رعایت کنیم و امیدواریم این دیدگاه به عنوان دیدگاه قانونی در کشور ما هم اجرایی شود که قوانین مربوط به تسهیل و توسعه اقتصادی شکل بگیرد و موانع حضور زنان در جامعه و تفکرات سنتی از بین برود.
اشاره به این نکته هم قابل توجه است که هدف زنان هم از حضور در بازار کار، کمک به رشد و رونق بازار کار و ایجاد کسب وکارهایی برای اشتغال زایی و درآمدزایی نه تنها برای خودشان بلکه برای سایرین است و حداقل خواسته شان ترقی جامعه است و ترقی جامعه در ید توسعه فعالان و نیروهای انسانی جامعه است که خواه ناخواه زنان هم همراه و هم پای مردان در این عرصه حضور دارند و نمی توان نقش شان را نادیده گرفت.
با توجه به تحرکاتی که زنان در عرصه کارآفرینی دارند، من سال 96 را سال خوبی می بینم و تمام آدم هایی که اطرافم هستند به دلیل روحیه کارآفرینی که دارند، دل شان برای این مملکت می تپد و به دنبال تغییر در رشد اقتصاد کشور هستند. بنابراین ما آرزوهای خود را رشد داده و آنها را به اجرا در می آوریم و ان شاالله برای توسعه اقتصادی کشور دست به دست هم داده و با نیروی مضاعف حرکت می کنیم. زنان می خواهند در جامعه حضور داشته باشند و نقش خود را بازی کنند و به دنبال تصرف جایگاه مردان نیستند بلکه سهم خود را مطالبه می کنند.
به نظر من در نهایت این تفکر خلاق و کارآفرینانه است که می تواند سد سنت های دست وپاگیر و خلاء های قانونی را بشکند. من حدود 8 و 9سال است که مجموعه ای به نام اتاق فکر دارم و در این اتاق فکر هدف مان این است که برای ایده های خلاق ارزش قائل شویم و برای آن ارزشگذاری در واقع یک سر قفلی ایجاد کنیم و کسانی که می خواهند کار جدیدی را راه اندازی کنند و سرمایه اولیه را دارند ولی تفکر خلاق ندارند، از مجموعه بانک ایده ما استفاده کنند و بتوانند با همکاری با فرد ایده پرداز کسب وکارهایی نوآور و خلاقانه راه اندازی کنند که در نهایت رشد کلی جامعه را رقم می زنند.
رئیس کانون زنان بازرگان ایران