چه زمانی تغییر مدیریت ضروری است

بسیاری از افراد تصور می کنند که رسیدن به صندلی مدیریت، نقطه پایان بوده و دیگر هیچ تغییری در این رابطه اتفاق نخواهد افتاد. این امر در حالی است که شرکت ها از انواع سرمایه گذاران و هیأت مدیره برخوردار بوده و عملکرد نامناسب شما می تواند به سادگی زمینه اخراج را فراهم آورد. در این رابطه توجه داشته باشید که شرکت ها حتی برای بهتر شدن نیز ممکن است تغییر مدیریت را در دستور کار قرار دهند. به همین خاطر این امر صرفا در زمانی اتفاق نخواهد افتاد که مشکلی جدی وجود داشته باشد. تحت این شرایط بسیار مهم است که برنامه ریزی درستی برای ارتقای همیشگی داشته باشید، با این حال آگاهی از رایج ترین معیارها و نشانه هایی که باعث می شود تا افراد هیأت مدیره و سرمایه گذاران به فکر جایگزینی باشند، باعث خواهد شد تا مدیران دقیقا بدانند که چه کارهایی را برای عدم وقوع چنین اتفاقاتی باید انجام دهند. در همین راستا و در ادامه به بررسی پنج مورد منتخب خواهیم پرداخت.

1-عملکرد اقتصادی قابل توجیهی وجود ندارد

این امر که در تلاش برای ایجاد یک رابطه خوب با افراد هیأت مدیره و سرمایه گذاران نباشید، دلیلی برای حمایت از شما را به وجود نخواهد آورد. این امر باعث خواهد شد تا کوچک ترین اختلافات، کاملا به ضرر شما تبدیل شود. به همین خاطر مهم ترین اقدام این است که ارتباط خوب خود با این افراد را حفظ کرده و بتوانید اعتماد آنها را جلب کنید. با این حال توصیه می شود که قبل از اختصاص بودجه برای هر اقدامی، دلیل آن را برای تمامی افراد شرح دهید. برای مثال برخی از اقدامات ممکن است در راستای ارتقای جایگاه شرکت در آینده باشد. بدون شک این امر باعث خواهد شد تا نتایج آن حتی برای یک سال، قابل مشاهده نباشد. تحت این شرایط اگر دلیل اقدام خود را از مدت ها قبل توضیح نداده باشید، با اعتراض هایی مواجه خواهید شد. درواقع اگر یک مدیر در کار خود صداقت و شفافیت مالی را ندارد، بدون شک گزینه ای مناسب برای شرکت نبوده و کنار گذاشتن آن اقدامی درست محسوب می شود. در نهایت ضروری است تا شرایط را برای کارمندان خود نیز شرح دهید. درواقع افراد تا زمانی که دلیل یک کار را به خوبی ندانند، نهایت تلاش خود را برای آن انجام نخواهند داد. همچنین فراموش نکنید که سرمایه گذاران و افراد هیأت مدیره، برای جمع آوری اطلاعات ممکن است از برخی از کارمندان شما سوال کنند. به همین خاطر عدم جلب رضایت آنها نیز می تواند مشکل ساز باشد.

مطلب مرتبط: جایگاه مدیریت در کسب و کار

2-از متخصصان بهترین استفاده ممکن نمی شود

در هر شرکتی، افرادی وجود دارند که وجود آنها برای شرکت کاملا حیاتی بوده و دارای ارزش بالاتری نسبت به سایرین هستند. این امر درست به مانند یک تیم ورزشی است که در آن برخی از بازیکنان، افراد اصلی تیم محسوب می شوند. بدون شک عدم استفاده درست از آنها، خود نشانه ای از مناسب نبودن مدیریت محسوب می شود. بدون شک نظر این دسته از افراد برای هیأت مدیره و سرمایه گذارها بسیار مهم بوده و می-تواند مدیر شرکت را عوض کند. به همین خاطر بسیار مهم است که از این دسته از افراد در بهترین جایگاه ممکن، استفاده کنید. این امر تنها زمانی اتفاق خواهد افتاد که برای اعطای پست و مشخص کردن وظایف، مشورت کافی را با هر یک از آنها داشته باشید. در نهایت فراموش نکنید که با گذشت زمان، نیازهای جدیدی نیز شکل خواهد گرفت. به همین خاطر بسیار مهم است که به وضعیت کارمندان خصوصا افراد کلیدی شرکت، توجه داشته و امکان مطرح کردن خواسته های آنها به سادگی وجود داشته باشد.

3-ریسک پذیری کارمندان نابود شده است

امروزه نوآوری و وجود تفکر خلاق در بین کارمندان، برای هر شرکتی بسیار مهم شده است. درواقع اگر بتوان برگ برنده اصلی هر شرکت را در یک مورد خلاصه کرد، بدون شک نوآوری و خلاقیت بهترین گزینه ها محسوب می شوند. با نگاهی به میزان تمایل کارمندان به ریسک کردن، می توان قضاوتی را نسبت به توان مدیر شرکت داشت. به خاطر داشته باشید که اگرچه در هر شرکتی یک فرهنگ سازمانی مکتوب وجود دارد، با این حال فرهنگ های نانوشته، معمولا آن چیزی است که به صورت جدی در شرکت به اجرا گذاشته می شود. به همین خاطر ممکن است خلاقیت یکی از اصول معرفی شود، با این حال عملکرد مدیریت به نحوی است که نوعی ترس از شکست در تمامی کارمندان شکل گرفته و این امر بدون شک امکان رشد حداکثری را نابود خواهد ساخت. به همین خاطر بسیار مهم است که افراد تیم شرکت را به سمت ریسک کردن سوق داده و نسبت به شکست های آنها، واکنش خوبی را داشته باشید، با این حال برای کاهش احتمال خطا و شکست، ضروری است تا عملکرد آنها را مورد بررسی قرار داده و حتی دوره های آموزشی نیز برگذار کنید تا افراد آمادگی لازم برای هر اقدامی را داشته و به خوبی با اصول ریسک کردن آشنا باشند. درواقع بسیاری از ریسک ها، کاملا بی فایده بوده و در صورتی که با مدیریت ریسک، آشنایی نداشته باشید، بدون شک موفقیتی در این زمینه به دست نخواهد آمد.

4-تقاضایی برای کمک در بین افراد وجود ندارد

ساکت بودن کارمندان، یک نشانه بسیار خطرناک محسوب می شود. این امر اگرچه در نگاه اول ممکن است به معنای عدم وجود مشکل تلقی شود، با این حال توجه داشته باشید که کمک خواستن تنها در رابطه با مشکلات نبوده و در زمینه انجام بهتر و سریع تر کارها نیز است. بدون شک مفهوم تیم تنها زمانی شکل خواهد گرفت که کارمندان با یکدیگر تعامل کافی را داشته و کمک رسان یکدیگر باشند. به همین خاطر عدم وجود این امر به این معنا خواهد بود که شما موفق نشده اید تا تیمی هماهنگ و مناسب را شکل دهید. همچنین اگر تقاضای کمک از شما وجود نداشته باشد، دو پیام مهم را به همراه خواهد داشت. نخست آنکه افراد تصور نمی کنند که شما تمایل و یا توانایی لازم برای کمک کردن به آنها را داشته باشید و دیگری آنکه افراد نهایت تلاش خود را انجام نمی دهند و به همین خاطر با هیچ مشکلی مواجه نشده و یا آنها را پنهان می کنند. بدون شک تمامی این موارد برای یک شرکت، کاملا آسیب رسان خواهد بود.

مطلب مرتبط: 10 اصل مهم در رهبری مدیریت تغییر

5-کارمندان شرکت افرادی شاد و پرانرژی محسوب نمی شوند

با توجه به این امر که شما مسئول مدیریت تیم شرکت محسوب می شوید، با نگاهی به وضعیت آنها می توان پی به میزان موفقیت شما برد. یکی از موارد بسیار مهم که باید در کارمندان وجود داشته باشد، رضایت آنها از کاری است که انجام می دهند. این امر باعث خواهد شد تا به افرادی شاد و پرانرژی تبدیل شوند. برای این امر ضروری است تا علت وجود مشکل را شناسایی کرده و در تلاش برای رفع آن باشید. برای مثال حجم کاری کارمندان ممکن است بیش از حد توان آنها باشد. بدون شک تحت این شرایط ضروری است تا به دنبال کاهش وظایف و یا ارائه راهکارهایی نظیر افزایش میزان استراحت آنها، باشید.

در نهایت فراموش نکنید که وجود هر یک از پنج مورد معرفی شده، بیانگر آن خواهد بود که شرکت به مدیری جدید نیاز دارد، با این حال یک اتفاق جدید می تواند شیوه متفاوت همان مدیر سابق باشد. به همین خاطر در صورتی که تاکنون حتی یکی از موارد بالا را در شرکت خود داشته اید، نباید همه چیز را برای خود نابودشده تصور کنید.