گام هایی که باید بردارید تا از غرق شدن استارت آپ خود جلوگیری کنید

مدل های کسب وکار، برای پابرجا ماندن، باید انعطاف داشته باشند. اگر گرایش اجتماعی که به راه اندازی محصول شما کمک کرده است، به مشکل بخورد، به راه دیگری فکر کنید.

۱۱ سال از زمانی که TechShop، یک فضای کاری عضویتی، برای اولین بار مشتریان را پذیرفت، می گذرد. آن زمان برای یک دستمزد سالانه ۱۱۰۰۰ دلاری، اعضای TechShop می توانستند از ماشین های دوزندگی، وسایل جوشکاری و تجهیزات نجاری شرکت استفاده کنند، اما اخیراً تمام شعب کشور را تعطیل کرده است.

با آن که ممکن است در نگاه اول، حقوق سالانه بالا به نظر برسد، اما وجوه عضویت برای پوشش دادن هزینه های عملیاتی کسب وکار کافی نبودند. تمام شعب TechShop، به دلیل ورشکستگی شرکت، در ماه نوامبر تعطیل شدند. مشتریان TechShop کاهش یافتند و مدل کسب و کار آن نتوانست برای موفقیت بلند مدت مناسب باشد.

شکست خوردن به دلیل نداشتن انعطاف پذیری، برای TechShop و شرکت هایی مانند آن، شر م آور است: هر کسی که مسئولیت استارت آپ را بر عهده دارد، می داند که توجیه کردن تمام تصمیمات برای همه مخصوصا آنهایی که توانایی مالی دارند، چه کار طاقت فرسایی است، اما علائم هشداردهنده را نباید نادیده گرفت.

گاهی وقت ها، تغییر دادن مسیر بهترین راه برای نجات کشتی در حال غرق شدن تان است.

ساختن یک کشتی مستحکم

زمانی که استارت آپ ها به آن سال پنجم نمادین و مهم می رسند، رهبری منصفانه، برای عبور از شرایط سخت اهمیت دارد و مدل های کسب وکار بدون قابلیت تغییر در خطر می مانند.

انعطاف نداشتن- به معنای اتکا یک مشتری خاص یا گروهی از قوانین- باعث می شود یک کسب و کار، قبل از اولین درآمد خود، نابود شود. اگر کسب و کاری، جایی برای تغییر یک محصول یا خدمات نداشته باشد، ممکن است برای جبران سال مالی آینده از رقابت عقب بیفتد.

مشتریان انتظار دارند کسب و کارها مهیای تغییر باشند: با استناد به آمار شرکت Salesforce، ۵۱درصد مشتریانی که مورد مطالعه قرار داده بود، معتقد بودند تا سال ۲۰۲۰، شرکت ها قادر خواهند بود آن چیزی را که می خواهند پیش بینی کرده و قبل از اینکه با مشتریان ارتباط پیدا کنند، گزینه ها را پیشنهاد دهند.

همچنین اگر استعداد نوآوری یک کسب و کار، فقط به یک محصول خاص محدود باشد، این احتمال وجود دارد که گرایشی که تولید محصول را آغاز کرد و همچنین فروش، از بین برود. کارآفرینان باید آماده برداشتن قدم های بعدی در تولید محصولات شان باشند تا با رقابت و نیازهای مشتریان هماهنگ بمانند.

زمانی که مالک Quote.com شدم، می خواستم این توانایی را به مشتریان بدهم که برای هر چیزی، از بیمه گرفته تا اقامت هتل، نقل قول کنند و با این کار، ترافیک را به سمت سایت ببرم.

هدفم بزرگ بود اما خیلی زود فهمیدم که صرف زمان و هزینه برای حفظ طرح اولیه، منطقی نبود. باید صبور می بودم، با یک نوآوری شروع می کردم، آن را با سطح درستی از منابع بر عهده می گرفتم، سپس زمانی که توسعه یافتیم، به سمت دیگر خدمات می رفتم. می دانستم توانایی مالی نداریم، بنابراین طرح کسب و کارمان را تغییر دادم و یک مسیر کاملاً جدید را شروع کردم.

اگر شما هم می خواهید کشتی خود را روی آب نگه دارید، به این حرکات مهم توجه کنید.

مسیری را برای موفقیت تعیین کنید

همه این به این معناست که شرکت ها باید برای کارمندان خود وقت بگذارند تا خلاقانه فکر کنند و برای مشکلات مشتریان، تلاش ها و راه حل های جدید داشته باشند. زمان، یک منبع قابل سنجش است که بازنمی گردد. اگر مدل های کسب وکار، برنامه ریزی زمانی را در اولویت قرار ندهند، آن کسب وکار آینده ای نخواهد داشت. نحوه صرف زمان، می تواند نشان دهنده موفقیت در آینده باشد.

حتی اگر یک کارآفرین روی توسعه یک مدل کسب وکار سازگار تمرکز نکرد، باز هم این امکان وجود دارد که کسب و کار را در سخت ترین شرایط نیز سر پا نگه دارد:

۱- حضور کامل داشته باشید

جدی بگویم هیچ وقت آفلاین نیستم. برای نظارت بر این که اینکه شرکت تان در مسیر درست است یا به سمت مسیرهای نامشخص در حرکت است، باید تمام جوانب کسب و کار را بدانید و مشکل را از چند کیلوکتری تشخیص دهید. خیلی کم پیش می آید که ۱۰۰درصد و به طور کامل درگیر یک پروژه نشوم تا به کنترل اتفاقات مهم کمک کنم.

گرنت کاردون، مولتی میلیونر و نویسنده پرفروش نیویورک تایمز، به CNBC گفته که خودش را از زیر بار بدهی رها کرده و با تلاش و تمرکز به دارایی رسیده است؛ «بیشتر مردم ۹ تا ۵ کار می کنند. من ۹۵ ساعت در هفته کار می کنم».

کاردون، تنها شخص نیست. دیگر میلیونرها، مانند گری وینرچاک نیز از همین اصل پیروی می کند، بیش از ۱۲ ساعت در روز کار می کند تا که کنترل مسائلی را که برای شرکت های شان پیش می آید در دست داشته باشد.

۲- وقتی مشتری مناسب نباشد، متوجه می شوید

موفق بودن یک صنعت به این معنا نیست که هر شرکت موجود در آن صنعت نیز همین شرایط را دارد. سر پا بودن و رونق داشتن Target و Walmart دلیل دارد. هر فروشگاه بزرگی مشتری خاص خود را دارد. هر کارآفرین باید مصرف کننده ایده آل خود را بشناسد. این کار، توسعه محصولات، گسترش کمپین ها و مشخص شدن اهداف را آسان می کند.

زمانی که جیل سادیس، Licensario را تأسیس کرد، هدفش تکمیل برنامه های قیمت گذاری، تقویت مکالمات و بهبود جریان های درآمد برای شرکت های نرم افزاری بود، اما استارت آپ شکست خورد زیرا سادیس گفت« پیام رسانی ما خیلی وسیع بود».

او گفت تیمش می ترسید که اگر پیام رسانی اش آنقدر وسیع نباشد که به دست همه برسد، مشتری ها را از دست بدهد، بنابراین باید بدانید کدام مشتری مناسب است و از رویگردانی از آنهایی که مناسب نیستند نترسید.

۳- بدانید چه زمانی کم به معنای زیاد است

مهم نیست تجهیزات استارت آپ ها چقدر شگفت انگیز است، کارمندان شان چقدر خلاقند و محصول شان چقدر عالی است، آنها نمی توانند خطر کنند و بگذارند تیم های نوآوری و توسعه محصول شان عقب بمانند. این ممکن است به معنای ارزیابی مجدد باشد که ۵۰۰ آیا واقعاً به ۵۰۰ کارمند نیاز است درحالی که ۲۵۰ نفر از آنها نصف روزشان را صرف رسانه اجتماعی می کنند.

بری مثال، استارت آپ Beepi، با یک ماموریت بزرگ شروع کرد: فراهم کردن بازاری برای مشتریان که ماشین های استفاده شده را خرید و فروش کنند. برای مدتی، Beepi به دلیل خدمات مشتری که داشت سرپا بود، اما مدل کسب و کار شرکت با شکست مواجه شد.

این شرکت کار خود را با ارزش ۵۶۰ میلیون دلار و با سرمایه هایی از ۳۵ سرمایه گذار شروع کرد، اما پس از خرج کردن ۷ میلیون دلار در هر ماه برای ۳۰۰ کارمند، در فوریه ۲۰۱۷ شکست خورد.

همچنین، TechShop با ایده ای بزرگ شروع شد که مشتریان را مسحور می کرد اما مدل کسب و کار آن در رشد و توسعه، کاملاً شکست خورد. به فهرست این شرکت های شکست خورده ملحق نشوید. با موانع بجنگید و در مسیر بمانید.

یک کسب وکار منعطف اجازه می دهد هر استارت آپی- از جمله استارت آپ شما- سرپا باقی بماند؛ فقط برای رسیدن به موفقیت، این سه قدم را دنبال کنید.