فلسفه های ساده ای که ارزش کسب و کار شما را میلیاردی می کند

همیشه به این فکر می کنم که راز موفقیت چیست. مخصوصا زمانی که بحث کسب وکار در میان باشد. همه ما در پایان روز این بحث را با خود داریم. مسابقه قدرت و ثروت. مبارزه مداوم در برابر موانع. اغلب، ناامید می شویم. گاهی وقت ها شکست می خوریم. اما اگر به شما بگویم رازهای موفقیت در کسب وکار به آن پیچیدگی که دیگران می گویند نیست چه؟

خب ممکن است حرف های من همان تأثیر را نداشت باشند، اما اگر به شما بگویم این اطلاعات مستقیماً از دو نفر از بهترین فروشندگان دنیا می آید چه؟ زمانی که دانشجو بودم، بسیاری از افراد مهم موفقیت در دنیا را دنبال می کردم. مثلاً آنتونی رابینز یکی از آنها بود. او بدون شک قهرمان من است. اما زیگ زیگلار نیز هست.

اگر نام زیگ زیگلار شما را یاد چیزی نمی اندازد، پس ممکن است چند دهه گذشته در خواب زمستانی بوده باشید. او زندگی ۲۵۰میلیون نفر در سراسر دنیا را تحت تأثیر قرار داد. میلیون ها کتاب فروخت و هزاران میلیونر ساخت. حالا، ممکن است زیگلار زنده نباشد، اما کلماتش هنوز زنده اند.

زیگلار سخنان مهمی گفت که معمولاً در کسب و کار به آنها رجوع می شود. چیزهایی مانند «طرز فکر شما، نه استعدادتان، جایگاه شما را تعیین می کند»، همچنین «چیزهایی که با دستیابی به اهداف تان به دست می آورید، به اندازه چیزی که با دستیابی به اهدافتان می شوید اهمیت ندارد» و «شما برای پیروزی به دنیا آمده اید، اما برای برنده شدن باید برنامه ریزی کنید، آماده شوید و توقع پیروز شدن داشته باشید.» به علاوه خیلی سخنان دیگر.

اینها ضرب المثل های قدیمی هستند و نسل به نسل منتقل شده اند. اما من فقط به سخنانش علاقه مند نبودم. من به دانشجویانش نیز علاقه بسیاری داشتم. علاقه من به یکی از آنها بیشتر از بقیه بود. کوین هرینگتون که همه از طریق Shark Tank او را می شناسند، یکی از موفق ترین دانشجویان زیگلار بود. اگرچه زیگلار، بسیاری را آموزش داد اما هرینگتون، آن علم و دانش را گرفت و یک امپراتوری مثال زدنی با آن ساخت.

بنابراین اگر یک نفر بود که می توانستم با او در مورد رازهای موفقیت در کسب و کار سؤال بپرسم، شخصی که بتوانم امروز با او صحبت کنم، کسی نبود جز هرینگتون. در ۳۰ سال گذشته، او به راه اندازی ۵۰۰ محصول کمک کرده است. این محصولات، بیش از ۵میلیارد دلار از فروش به دست آورده است. او به عنوان یکی از افراد اصلی Shark Tank، پدر تبلیغات رسانه ای نیز هست.

چگونه هر چیزی را به هر کسی بفروشیم

فروش، جنبه های بسیاری دارد. من در مورد فروش صحبت می کنم چون فروش، اساس موفقیت است. برای موفق شدن، باید راه فروش را بدانید. بدون شک این مهم ترین مهارتی است که می توانید داشته باشید. همه چیز حول فروش می چرخد. اگر در فروش خوب نیستید، راه سختی برای موفقیت در کسب وکار در پیش دارید.

فروش درباره نفوذ و تأثیر است. روش های ترغیبی وجود دارد که در کسب وکار، بسیار مؤثر عمل می کنند، اما اصولی نیز هستند که اگر می خواهید موفق شوید باید رعایت شوند. اگر این اصول سر جای خود نباشند، باید با شانس های موفقیت خود خداحافظی کنید.

پس بیایید نام آنها را راز بگذاریم. آنها اصل هستند. اما بدون شک راز نیز هستند. البته به این شکل نیست که هیچ کس آنها را نداند و نفهمد. اما بیشتر مردم آنها را نادیده می گیرند و من می دانستم اگر کسی این رازهای موفقیت را داشته باشد، کسی نیست جز هرینگتون.

قانع نشدید که فروش، اساس موفقیت است؟ فقط تصور کنید که در حال فروش چه چیزی هستید. نه، من در مورد محصولات یا خدمات یا اطلاعات صحبت نمی کنم. درمورد فروش خود شما صحبت می کنم. اگر می خواهید موفق شوید باید خودتان را بفروشید:

- باید به یک همکار خوب ایده خوش تیپ بودن خود را بفروشید.

- باید مهارت های خود را به یک فرد بفروشید تا شغلی جدید به دست آورد.

- باید به همکاران یا افراد، این را بفروشید که چرا آنها باید با شما باشند.

- باید به والدین خود، اینکه چرا باید به شما اجازه دهند را بفروشید.

- باید به بانک، این را بفروشید که چرا باید به شما وام دهد.

- باید به صاحبخانه، این را بفروشید که چرا یک مستاجر خوب هستید.

فروش، همه چیز است. همه چیز. بدون شک. فروش بدون ثابت قدم ماندن در آن رازها، موفقیت بلندمدت شما را تضمین نمی کند. بدون شک، پیشرفت کوتاه مدتی خواهید داشت، اما پیشرفت بیشتری نمی کنید. رشد تصاعدی وجود نخواهد داشت.

رازهای موفقیت در کسب و کار

اگر فروش، اساس موفقیت در کسب وکار باشد، پس رازهای موفقیت در فروش چیست؟ در بنیان هر کسب وکاری، پنج کلید اصلی وجود دارد که باید آنها داشته باشید. این فقط درباره ایجاد یک پیشنهاد وسوسه انگیز نیست. بله، شما به آن احتیاج دارید. اما، قبل از اینکه ساخته و خلق شود، به چیزهای خیلی بیشتری نیاز دارید.

اگرچه چندین راز موفقیت وجود دارد اما از بین آنها، پنج راز ضروری هستند. هرینگتون می گوید اگر اینها را دنبال کنید، می توانید در درازمدت، راه خود به سمت موفقیت را مشخص کنید. اما در کوتاه مدت، نه. به یاد داشته باشید، این درباره ثبات شما در ادامه مسیر است. درباره ترسیدن، بهانه آوردن یا دست کشیدن نیست.

۱. یک چیز واقعاً ارزشمند خلق کنید

هرینگتون، درمورد ارزش، بسیار صحبت می کند. ارزش، سنگ بنای موفقیت است. اگر به آن فکر نمی کنید، بدانید که ثروتمندترین افراد دنیا بیشترین ارزش را ایجاد کرده اند. بدون شک، اگر به دنبال موفقیت هستید، ارزش مسئله ای ضروری است. خب چرا ارزش اینقدر اهمیت دارد؟

اگرچه ممکن است برخی افراد قادر به فروش هر چیزی باشند، اما این، موفقیت بلندمدت را تضمین نمی کند. اگر نیازهای خود را نسبت به نیازهای مشتریان تان در اولویت قرار دهید، شکست میخورید. هرینگتون می گوید هر چیزی که می فروشید، می سازید، خلق می کنید یا تصور می کنید، آن را با علاقه به مشتری انجام دهید. به عبارت دیگر، ارزش زیادی را به آن اضافه کنید.

یک لحظه به این فکر کنید. موفق ترین شرکت های دنیا، قبل از به دست آوردن درآمد به ارزش فکر کردهاند. فیس بوک، دنیا را از طریق یک شبکه اجتماعی بزرگ، پیوند داد. گوگل، به طرز عجیبی، اطلاعات دقیق را برای شما فراهم کرد. و الی آخر.

۲. زندگی دیگران را بهبود ببخشید

نه تنها باید ارزش واقعی را در نظر بگیرید، بلکه باید به دنبال راههایی باشید که بتوانید زندگی دیگران را بهبود ببخشید، حتی با چیزهایی که فکر می کنید بی اهمیت هستند و دارید وقت تلف می کنید. مطمئناً، می توانید برای مدت کوتاهی هر چیزی را به هرکسی بفروشید. اما، اگر زندگی مصرف کنندگان را بهبود نبخشید، واقعاً وقت خود را تلف می کنید.

با ایجاد محصولات، خدمات یا اطلاعاتی که زندگی دیگران را بهتر می کنند، می توانید کسب وکار خود را تا اوج برسانید. ما در مورد رشد تصاعدی بلندمدت صحبت می کنیم؛ بالاتر از هر چیزی که فکرش را می کنید.

این به این معنا نیست که نمی توانید از تلاش های تان سود ببرید. فقط به این معناست که باید قبل از هرچیزی بر بهبود زندگی مصرف کننده تمرکز کنید. این کلید موفقیت است. روی آن تمرکز کنید و ببینید چگونه کسب وکارتان رشد می کند و به بالاترین نقطه می رسد. اگر به آن بی توجه باشید، همه چیز از بین می رود.

۳. مورد اعتماد و صادق باشید

هیچ کس، آدم غیرقابل اعتماد را دوست ندارد. نمی توانید همه چیز بفروشید. شخصی نباشید که مردم بترسند با شما صحبت کنند. مرد فروشنده ماشین های کهنه. زن فروشنده حریص و فریبکار. آن شخص نباشید. فقط نباشید. هرینگتون می گوید به جای آن، اگر واقعاً می خواهید موفق شوید، باید قابل اعتماد و راستگو باشید.

ادعای غیر واقعی نکنید. افراد متوجه آن می شوند. به جای آن، درمورد کاری که خدمات، محصول یا اطلاعات تان انجام می دهند، صادق باشید. از گفته ها و بررسی های افرادی که از محصولات شما استفاده کرده اند، استفاده کنید. این تصدیق ها تأثیرات بلندمدتی خواهند داشت.

مخاطبان شما چه افراد میانسال باشند چه کودک، می توانند به شما بگویند که صادق نبوده اید. مردم احمق نیستند، بنابراین سعی نکنید با گفتن حرف دروغ یا تظاهر به چیزی که نیستید، آنها را فریب بدهید. این فقط تلف کردن وقت است.

۴. روی مثبت گرایی تمرکز کنید

اگرچه مجبور نیستید همه افراد را راضی نگه دارید، اما باید افکارتان را روی مثبت گرایی متمرکز کنید. به عبارت دیگر، منفی بافی نکنید. بله، کار سختی است، اما لازم است. اگر به سمت منفی گرایی بروید، تمام زندگی شما تحت تأثیر آن قرار خواهد گرفت.

تصور کنید که روزانه ۶۰۰۰۰ فکر دارید و بسیاری از آنها در ضمیر ناخودآگاه هستند. اگر افکارتان را روی مثبت گرایی متمرکز نکنید، این احساس را خواهید داشت که انگار غیرقابل کنترل هستند. شما در کنترل سرنوشت و قدر نیستید و بدون شک با این تفکرات، قادر به فروش نخواهید بود.

هرینگتون می گوید: این یکی از مهم ترین توصیه هایی است که او به کارفرمایان می دهد. اگر شما همیشه بیشتر روی درد تمرکز کنید تا روی لذت، پیشرفت نخواهید کرد. همه ما این را می دانیم. اما زمانی که کار را شروع کرده و مثبت فکر کنید، این مسئله نیز در طول زمان آسان تر می شود.

۵. از قانون ۲۰-۸۰ پیروی کنید

قانون ۲۰-۸۰ بر این اساس است که ۸۰درصد نتایج، از ۲۰ درصد تلاش میآیند. در فروش، به این معناست که ۸۰درصد فروش از ۲۰درصد مشتریان می آید. همچنین به این معناست که در ۲۰درصد تلاش ها، یک قانون ۲۰-۸۰ دیگر نیز وجود دارد. یعنی میزان خیلی کمی از تلاش ها به نتایج یسیار بزرگ ختم می شوند.

روی آن تمرکز کنید. تلاش هایی را پیدا کنید که بزرگ ترین نتایج را تولید می کنند. این به معنای کار در تمام روز و به صورت طاقت فرسا یا اینکه آخرین نفری باشید که دفتر را ترک می کند نیست. در مورد بهره وری و سودمندی است. اگر متوجه شوید چه چیزی جواب می دهد، در بالاترین قیمت، فروش خواهید داشت. به چهار ساعت کار در هفته فکر کنید نه ۱۸ ساعت در روز.

بسیاری از افراد فکر می کنند راز موفقیت در کار کردن شدید و طاقت فرساست، اما نیست. فقط باید تعیین کنید که چه تلاش هایی بیشترین نتیجه را می دهند. از این طریق است که می توانید پیشرفت کنید و کسب وکارتان را توسعه دهید.