چهار اصل موفقیت برند شخصی شما

قبل از اینکه تمام اسرار خود در مورد شکل گیری یک برند شخصی را فاش کنم، باید اذعان کنم که من به هیچ وجه کارشناس برند سازی نیستم. من برند سازی یا بازاریابی نخوانده ام و هیچ تجربه حرفه ای در زمینه نقش برند سازی یا بازاریابی ندارم. با این حال، در جذب مخاطبان بسیار در شبکه های اجتماعی مختلف مانند توییتر موفقیت های زیادی داشته ام و اغلب برای همه موارد در خصوص تکنولوژی و بزرگ کردن فرزندان مورد ارجاع قرار می گیرم. همچنین به لطف کسانی که مطالب من را دنبال می کنند، توانستم سرمایه لازم برای شرکتم «وینی» را تضمین کنم؛ کاری که اگر مردم من را نمی شناختند بسیار سخت می بود.

واقعا تصمیم نداشتم در حوزه فناوری معروف شوم (یعنی در حوزه ذره سیلیکون شناخته شده باشم) اما کار هایی انجام دادم که تأثیر بسزایی بر توانایی من در رشد آنلاین داشت. اگر به دنبال ایجاد برند شخصی و مخاطب هستید، چندین راه برای شروع وجود دارد.

از دیگران متمایز باشید

زمانی که مفهمومی را به تصویر می کشید که تعداد اندکی آن را ارائه می کنند، برند سازی راحت تر است. مثلا اگر بخواهم در مورد زیبا و جذاب بودن برندسازی شخصی کنم، احتمالا خیلی زیاد موفق نخواهم بود. برای این برند رقابت شدیدی وجود دارد و من گزینه چندان خوبی برای رقابت نیستم. از سوی دیگر، اگر برندی را انتخاب کنید که کمی مبهم تر است (مثلا زیبا و جذاب بودن درحالی که کیسه کالوستومی به شما وصل است)، ممکن است با آن معروف شوید. سعی کنید دو مفهومی را انتخاب کنید که به ندرت ترکیب می شوند اما تجسم پذیر باشند.

برای من این مفهوم همان ترکیب مدیرعامل شرکت تازه تأسیس در حوزه فناوری به همراه مادر شدن بود. مطمئنا خانم های بسیاری پیش از ورود به دنیای مادر بودن، مدیران شرکت های مختلفی هستند، اما معمولا پس از بارداری این ویژگی را بخشی از هویت و نام تجاری شخصی خود نمی دانند چون می ترسند به اعتبار آنها آسیب برساند. من رویکرد مخالف را اتخاذ کردم و در مورد اینکه چگونه مادر شدن از من مدیر اجرایی بهتری ساخت، سخن می گویم. از آنجا که برند من کاملا منحصر به فرد است، معروف شدن با آن آسان تر است.

خوبی ها و به خصوص بدی ها را به اشتراک بگذارید

مطمئنا هیچ کس دوست ندارد داستان ناراحت کننده ای را دنبال کند، اما از طرف دیگر، در صورتی که نام تجاری شخصی شما تنها لحظات خوشایند زندگی شما از دریچه اینستاگرام باشد، مردم واقعا نمی توانند به راحتی با آن ارتباط برقرار کنند. مردم دوست دارند از کسانی حمایت کنند که شانس کمی برای موفقیت دارند و زمانی که شما برخی از لحظات ناخوشایند زندگی خود را به اشتراک می گذارید، می توانید حمایت آنها را جلب کنید. به صورت تصادفی زمانی که در مورد تشخیص و درمان سرطان شوهرم شروع به نوشتن کردم، به این موضوع پی بردم.

در ابتدا این وبلاگ را به عنوان راهی برای اطلاع رسانی به خانواده و دوستانم در مورد وضعیت او و ابراز احساسات راه انداختم، اما در کنار آن، افرادی را پیدا کردم که می خواستند از من و خانواده ام حمایت کنند. اخیرا به این امر بیشتر توجه می کنم و ماجرای ناباروری خود را نیز به اشتراک گذاشتم. پیشنهاد نمی کنم که زندگی خود را برای جلب مخاطب به داستانی تراژدی تبدیل کنید، بلکه باید قابل اعتماد باشید و به یاد داشته باشید که گاهی اوقات لحظات آزاردهنده شما فرصتی برای مردم در جهت ایجاد ارتباط شخصی با شما و در نتیجه برند شخصی شماست.

با مزه باشید

هدف بعضی از مردم از دنبال کردن من، صرفا برای مطالب خنده داری که است می گویم. گفتن سخنان طعنه آمیز به درستی در اینترنت کار دشواری است و گفتن سخنان احمقانه و آزردن هزاران نفر از مردم بسیار آسان است (چرایی این را از من بپرسید که به خوبی می دانم)، البته یکی از راه های به حداقل رساندن شمار افرادی که ممکن است با جوک های شما آزرده شوند این است که خودتان را مورد تمسخر قرار دهید، اینگونه خیلی احتمال کمی وجود دارد که دیگران به خاطر شما دلخور شوند (متاسفم که این را باید به شما بگویم اما واقعیت است). شاید مادر شما ناراحت شود. مادر من زمانی که در توییتر خودم را مورد تمسخر قرار می دادم، ناراحت می شد و زنگ می زد تا از حال من با خبر شود!

تلاش کنید تا به چشم بیایید

مهم ترین نکته همین است. هیچ کس نمی تواند برند شخصی شما را کشف و دنبال کند مگر اینکه به صورت مداوم و بجا آن را نشان دهید. اکثر مردم اشتباه می کنند که یک بار برند خود را مطرح می کنند و منتظر می مانند تا چیزهای مختلف را امتحان و بازخورد واقعی دریافت کنند. در اینجا یک راز کثیف وجود دارد؛ هر چیزی که شما در مورد آن می نویسید، توییت می کنید یا به صورت عمومی در مورد آن صحبت می کنید تنها به گوش بخش کوچکی از مخاطبان بالقوه شما می رسد.

حتی اگر شما در طول سخنرانی به طور کامل برگردید یا چیزی را بنویسید که با هیچ کس ناسازگار نیست، خوشبختانه چیزی آموخته اید و بار دیگر باید دوباره امتحان کنید. همچنین حتما از شبکه ها یا سیستم های عامل دیگر استفاده کنید. ایجاد مخاطبان زیاد در Youtube با محبوب شدن در توییتر فرق دارد. ممکن است برای نوع محتوای مطالب شما شبکه دیگری بهتر باشد و این را تا زمانی که امتحان نکنید متوجه نمی شوید.