از خوانندگان خود سوالاتی بپرسید

دیروز ناهار چه غذایی داشتید؟ به محض روبه رو شدن با این سوال برای چند ثانیه مکث کرده و به فکر فرورفتید. این امر باعث شد در روند خواندن متن شما اختلال به وجود آید. این یکی از اصل های موفقیت در انتقال پیام است که لازم است خواننده یا شنونده را با خود همراه سازید. بدون شک هر فردی می خواهد مطالبش با دقت خوانده شود تا تأثیری را که مدنظرش است در خواننده بگذارد.

با این حال هنگامی که شما متنی را نوشته و به چاپ می رسانید دیگر کنترلی روی خوانندگان خود ندارید. به همین خاطر لازم است در متن خود به نحوی عمل کنید که خواننده بتواند با شما ارتباط برقرار کرده و خود را در جایگاهی بالاتر از یک خواننده ببیند. یکی از اقدامات مؤثر در این زمینه پرسش کردن حین بیان مطالب است. درواقع شما با این کار باعث می شوید که اگر خواننده چندان توجهی به مطالب شما ندارد برای چند ثانیه مجبور به فکر کردن راجع به سوال شما شود.

ایده

هدف از طرح سوال، گرفتن پاسخ نیست. درواقع شما به پاسخ ها دسترسی نداشته و جواب ها اهمیتی نخواهند داشت. هدف از سوال تنها این است که ذهن خواننده را با خود همراه سازید و حواس وی را در اختیار بگیرید. این ایده از یک شرکت طراحی اتخاذ شده است. درواقع شرکت ها برای بهتر دیده شدن متن یا تبلیغ خود، به سراغ این دسته از شرکت ها می آیند. آنها سعی می کنند با توجه به پتانسیل هر مطلبی که در اختیار آنها قرار می گیرد، به نوعی فضای اطراف آن را زیبا جلوه دهند.

با این کار مانند پرسش سوال، بیننده برای چند ثانیه هم که شده روی متن مکث خواهد کرد و به هر میزان که زیبایی آن متن بیشتر باشد، احتمال اینکه مدت زمان بیشتری نگاه ها مجذوب آن شود افزایش خواهد یافت. حال تصور کنید که یک تبلیغ تلفیقی از این دو باشد. بدون شک تحت این شرایط فرد مجبور است زمان بیشتری را صرف آن کند. این امر منجر به این خواهد شد تبلیغی به مراتب حرفه ای تر و تأثیرگذار تر داشته باشید.

با این حال این امر به چه نحوی باید صورت گیرد؟ درواقع صرفا استفاده از این دو منجر به نتیجه ای عالی نخواهد شد و چگونگی تلفیق و استفاده از آن نیز باید مورد توجه قرار گیرد. برای مثال ممکن است پس زمینه و متن کاملاً متضاد باشند و این باعث خواهد شد بیننده به علت اینکه نمی تواند ارتباطی بین این دو پیدا کند، خیلی زود از کنار آن رد شود و تلاش های شما بی نتیجه بماند.

به همین خاطر در این امر لازم است به میزان ارتباط این دو نیز توجه داشته باشید. برای مثال اگر تبلیغ در رابطه با موضوعی تلخ و اسفبار است، پس زمینه و طراحی شاد اطراف متن کاملاً در تضاد با مضمون جمله خواهد بود که بیانگر حرفه ای نبودن شما است.

آنچه در عمل باید انجام دهید

- همواره سعی کنید آغاز سخن تان با مطلبی جذاب، داستانی کوتاه، سخنی مشهور یا حتی یک سوال باشد. این امر تأثیر روانی به مراتب بالاتری روی مخاطب خواهد داشت و وی را مجبور خواهد کرد از همان ابتدا با حواشی مطلب شما را دنبال کند.

- در انتخاب سوالات خود با دقت عمل کنید. درواقع باید سوالات شما یک ویژگی مشترک را حتماً داشته باشند. این ویژگی این است که تنها پاسخی که خواننده باید به آن بدهد، جواب های مثبت است درغیر این صورت سوال شما نتیجه مطلوب را نخواهد داشت.

- بهترین گزینه در رابطه با سوالات، استفاده از نمونه های پرکاربرد است. برای مثال اگر مطلب شما حاوی نکاتی در رابطه با نویسندگی است شروع آن با این سوال که آیا علاقه مند به نویسندگی هستید، مسلما منجر به نتایج مدنظر خواهد شد. علت استفاده از سوالات رایج این است که فرد می تواند به آنها با سهولت بیشتری پاسخ دهد و سوال جدید و غیرمتعارف ممکن است خواننده را گیج کند که ابدا جزو موارد مدنظر محسوب نمی شود.