دردسر های افراد باهوش

اکثر مردم افراد باهوش را ابرانسان هایی می دانند که به خطر کارکرد مغزشان مشکلات و چالش ها را به سادگی پشت سر می گذارند و با مشکلاتی که مردم عادی دارند دست و پنجه نرم نمی کنند اما واقعیت متفاوت است. مهم نیست یک نفر تا چه اندازه باهوش است؛ دست آخر او یک انسان با تمام آسیب پذیری های انسانی است.

افراد بسیار باهوش با مشکلات متفاوت تر از سایر مردم برخورد می کنند اما این رویارویی برای آنها نیز کماکان سخت و چالش برانگیز است. اگر شما فردی با بهره هوش بالا هستید این چالش های روزمره و عدم درکی که از جانب دیگران احساس می کنید می تواند باعث احساس تنهایی تان شود.

شاید خانواده و دوستان تان نتوانند احساسات و افکار پیچیده شما را درک کنند. برای آنکه احساس درک و فهمیده شدن داشته باشید تعدادی از مشکلات معمول افراد بسیار باهوش را آورده ایم. اگر باهوش هستید،  احتمالا تاکنون با مشکلات زیر مواجه شده اید.

مکالمه های روزمره، باهوش ها را معذب می کند

صحبت کردن در مکالمه های کوتاه و درباره مسائل عادی می تواند برای شما دشوار باشد چون ذهن تان درگیر ایده های بی نظیر است. علم، هنر و فلسفه مسائلی هستند که باهوش ها به آن علاقه مندند و این گونه مسائل در مکالمه های کوتاه جایی ندارند. این مکالمه ها باعث می شود احساس کنید در جوی خفقان آور و پایان ناپذیر از تعارفات روزمره به دام افتاده اید. تمام چیزی که نیاز دارید شخصی مشابه شماست تا با یکدیگر درباره ایده های مهمی که دارید صحبت کنید.

بیشتر از آنکه حرف بزنند، فکر می کنند

از آنجا که ذهن عجیب باهوش ها به دنبال تمامی پاسخ ها و راه حل های یک مسئله می گردد، شاید اظهارنظر شما درباره مسائل مختلف بیشتر از یک فرد عادی طول بکشد و حتی اگر مطمئن باشید که جواب درست یا ایده ای ناب ندارید اصلا صحبت نخواهید کرد. مردمی که با طرز فکر و شیوه کار ذهن باهوش ها آشنا نیستند شما را عجیب و غریب، درونگرا یا بی توجه به بحث می دانند.

به راحتی از شغل شان دلزده می شوند

نیاز ذهنی این افراد برای مدام درگیر بودن با ایده های جدید و بهتر، باعث می شود شغل آنها که زمانی برای شان جذاب بوده تبدیل به امری خسته کننده و روزمره شود. این روند می تواند به یک تقلای روزمره برای انجام به موقع کارشان تبدیل شود. در بسیاری از مواقع رؤسای آنها تعلل باهوش ها را درک نمی کنند و فقط می خواهند کارشان را به درستی انجام دهند.

در بعضی فعالیت ها کند عمل می کنند

سخت است در دنیایی پر از افراد سریع العمل و فرصت طلب که استفاده از موقعیت را بر فکر ترجیح می دهند، یک متفکر بود. از آنجا که شما بیش از اندازه با ایده های مختلف درگیر هستید، ممکن است انگیزه و فرصت فعالیت را از دست بدهید. متأسفانه مردم عادی این فرآیند را تنبلی می دانند که باعث می شود شما احساس دست کم گرفته شدن داشته باشید.

در روابط اجتماعی ضعیف هستند

اگر مشکلات بالا به اندازه کافی سخت نبود مشکل شماره پنج، نتایج آنهاست. اگر هنگام مکالمه های کوتاه مدت معذب هستید، در صورت آگاه نبودن از موضوع مورد بحث از حرف زدن خودداری می کنید، از ایده های کهنه و نخ نما گریزان و با تفکر بیشتر از عمل راحت هستید، مردم شما را به عنوان فردی ضعیف در روابط اجتماعی می دانند.

عاشق شدن برای آنها کار دشواری است

و سرانجام جست وجوی شما برای یافتن عشق سخت گیرانه تر از مردم عادی است. از آنجا که به نسبت بقیه بسیار محتاط، مستقل و اهل تحلیل هستید به داشتن رفتاری سرد و مغرور متهم می شوید. عدم داشتن واکنش های احساسی ناگهانی می تواند باعث دلسرد شدن معشوقه تان شود.

کمتر احساس خوشبختی می کنند

افراد باهوش احساس می کنند نفرین شده هوش شان هستند. آنها معمولاً به جمله معروف «نادانی فضیلت است» می اندیشند و فکر می کنند چه اتفاقی می افتاد اگر تااین حد باهوش نبودند. شما با تظاهر به آنکه خیلی باهوش نیستید احساس می کنید با خودتان صادقانه برخورد نمی کنید و این فکرهای مداوم بیش از حد که هر روز هم تکرار می شوند می تواند به پریشانی و اضطراب در شما منجر شود.

ریشه خوشبختی در پذیرفتن جهان اطراف تان به همان صورتی که وجود دارد، است اما چون نمی توانید از تفسیر های متعدد از دنیای اطراف تان دست بکشید باهوش بودن باعث می شود نتوانید به سادگی خودتان را در زیبایی دنیای اطراف تان غرق کنید.

باهوش ها برای موفق بودن تحت فشار هستند

زمانی که کسی باهوش است نسبت به دیگران احساس برتری می کند. افراد باهوش می توانند نکاتی را درک کنند که افراد اطراف شان از دیدن آن عاجزند. این سبب می شود شما احساس کنید به خاطر بهره هوشی بالا باید سرنوشت متفاوت تری با سایر افراد داشته باشید. اگر هر چیزی باعث عدم موفقیت شما بشود احساس می کنید که در حق خود کوتاهی کرده اید و فشاری که به خود تحمیل می کنید افزایش می یابد. اگر زندگی تان آن گونه که می خواستید پیش نرود از خودتان انتقاد می کنید و بی رحمانه خود را می کوبید.