وسترن اسپاگتی در بازاردانی (مارکتینگ) ایران

سینما هم مانند مدیریت سبک هایی دارد که بسیاری بر اساس نوع سبک، دست به انتخاب یا تفسیر می زنند. یکی از این سبک ها سبک وسترن اسپاگتی است (البته امروزه از واژه های دیگری نیز برای این ژانر سینمایی استفاده می کنند مثلا در ایتالیا به آن وسترن آل ایتالیانا، در آلمان ایتالووسترن و در ژاپن به آن وسترن ماکارونی می گویند).

از نظر کتاب های تاریخی سینما، فیلم های وسترن اسپاگتی به آن دسته از فیلم هایی گفته می شود که پس از ژانر اصلی وسترن به  وجود آمد و بسیاری از منتقدان چون فکر می کردند که این فیلم ها در مقابل وسترن های اصیل آمریکایی بدل و کم ارزش هستند تولید این فیلم ها را توهینی به وسترن های اصیل و نوعی تقلید کم ارزش می دانستند.

ویژگی های وسترن اسپاگتی

از دیدگاه نابغه این دسته فیلم ها سرجیولئونه، این فیلم ها به لحاظ تصویری پر است از گردوغبار خانه هایی که با رنگ سفید رنگ شده و مردمی که با سر و وضع کثیف و چشمانی شرور شبیه آدم های پست فطرت و تبهکار هستند به همراه مردانی که در کافه های متروکه و خاکی در حال وقت گذرانی و نوشیدن هستند.

بادها، سهمناک و صحرا ترسناک است و در آن از سوت زدن، صدای شلیک، گیتار، شیپور، شلاق، اسب، لباس های چرم و... به شکل گسترده استفاده می شود، معمولا دیالوگ محدود است و گفت وگو کم انجام می شود.

قهرمان داستان فردی است تنها، باهوش و به ظاهر بی خیال و در عین حال بسیار زرنگ که دارای مهارتی است پنهانی که سرانجام به دادش می رسد.ماجرای بیشتر وسترن های اسپاگتی در مرز بین مکزیک و آمریکا اتفاق می افتاد و در آن نقش مکزیکی های سادیست بسیار پررنگ است.

خلاصه این فیلم ها همه چیز یک وسترن اصل را دارد ولی اصل نیست، درست مثل قالی ایرانی که عین نقش آن را پاکستان هم ببافد و ارزان هم بفروشد.

وسترن اسپاگتی در بازاردانی ایران

برخی کارگردان های (مدیران، مشاوران، محققان و معلمان) ما هم در کارهای شان دست کمی از کارگردان های ژانر وسترن اسپاگتی ندارند زیرا هدف در هر دو مشابه و یکسان است و هر دو با هدف ساختن، دست به کپی کاری ناقص از اصل می زنند و در آخر با کارهای شبیه به هم که اندک نوآوری در آن یافت نمی شود به پایان می رسانند و از آنجا که در بسیاری از وقت ها خط کش و اصول استانداردی برای داوری بی طرفانه در کشور وجود ندارد، به راحتی کار خود را نو اختری در میان ستارگان بازاردانی (مارکتینگ) جهان و یا حداقل هم عرض آن می نامند.

جالب اینکه گروهی دیگر با ابداعات و اختراعات عجیب حتی در کپی کردن نیز اشتباه کرده و با نگاه سطحی تنها گوشه ای از مفهوم را گزارش می کنند.

نمونه جالب آن در مباحث مد شده در مارکتینگ ایران، مبحث برند و مدیریت برند و بسیاری دیگر از گفتارهای مرتبط با تبلیغات، شبکه  پخش، تحقیقات بازاردانی و بسیاری عنوان های دیگر است که به راحتی در گفتارها، نوشتارهای موجود در روزنامه ها، مجلات یا سمینارها و سخنرانی ها و برنامه های ریز و درشت رادیویی و تلویزیونی یافت می شود.

دیالوگی از فیلم کمال الملک ساخته علی حاتمی

در پایان ترجیح می دهم، نتیجه گیری این نوشته را با دیالوگ معروفی از فیلم کمال الملک به پایان برسانم آنجا که عضدالملک در وصف کمال الملک جوان به ناصرالدین شاه می گوید: ان شاءالله که سال آینده این باغبان پیر خدمتگزار، توفیق تقدیم نهال برومند دیگری داشته باشد و ناصرالدین شاه در جواب می گوید: امیدوار نباش.

مدرسه هنر مزرعه بلال نیست آقا، که هر سال محصول بهتری داشته باشد. در کواکب آسمان هم یکی می شود ستاره رخشان، الباقی سوسو می زنند...

اندیشمندانه بیندیشیم.

DBA با گرایش بازاردانی (مارکتینگ)